پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۵۸۷۱
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۴
آنچه طرح شد از موضع نگرانی از شیوع ویروسی اجتماعی در جامعه ایرانی است. آنچه که می توان آن را تقدیرگرایی یک جامعه خسته و بدون دستاورد دانست. بدون تردید گسترش این تقدیرگرایی با کاهش مسئولیت پذیری اجتماعی همراه است و به همین دلیل باید آن را جدی گرفت.

شعار سال:در این روزهای سخت و سنگین، در شبکه های اجتماعی پیام های مختلفی درباره سال 1398 منتشر می شود. در این پیام ها همه بلایای طبیعی، فجایع، مصیبت های ناشی از خطاهای انسانی و حیوانی! یک به یک، و با آرامش و تواضع برشمرده می شوند و در نهایت سوال می شود که مصیبت بعدی مان چیست ای پروردگار عالم؟

برخی از این پیام ها از سهم معینی از مصیبت ها می گویند که پروردگار به طور ثابت و روزانه به ایرانیان اختصاص می دهد. وفور و فراوانی این پیام ها محدود و مختصِ شبکه های اجتماعی نیست. در گفت و گوهای عادیِ روزمره نیز چنین تلقی ها و تفسیرهایی از مصیبت های جاری دیده می شود و گهگاه با رویی گشاده نقل می شوند.

شاید ما ببینیم و بخندیم ولی مشاهده این پیام ها به همراه شکلک های قهقۀ خنده در زیر یا بالای آنها، لزوما به معنای خنده دار بودن شان نیست. حداقل آنکه، طنزی تلخ و جگرسوز است. دلالت های نهفته در این سنخ پیام ها نشان از تغییری تدریجی و آهسته در روان شناسی اجتماعی ما ایرانیان در یکی دو سال اخیر دارد:

عبورِ جامعه از تغییر گرایی به تقدیرگرایی، که بی تردید رخدادی ناگوار است.

مهمترین ویژگی «تقدیرگرایی»(fatalism)، داشتن این احساس است که من قدرت تغییر مسیر حوادثی را که رخ خواهند داد ندارم. به بیان دیگر، احساس بی قدرتی، عجز و ناتوانی در مرکز تقدیرگرایی قرار دارد. در اینجا فرد می پذیرد که هر آنچه می آید از پیش مقدّر شده و در واقع، گریز ناپذیر تفسیر می شود. در نتیجه آنچه با رواج و گسترش تقدیرگرایی رخت برمی بندد نقش و قدرت انتخاب، کنشگری و اراده انسانی است. سرنوشت، کتابی است که از قبل نوشته شده است. هر چند در علوم انسانی دیدگاههای مختلفی درباره تقدیرگرایی طرح شده است ولی در مجموع آن قسم از تقدیرگرایی که به انفعال، پذیرش منفعلانه، و تسلیم محض در برابر هر آنچه پیش می آید نزدیک شود نامطلوب، و مورد نقد است.

باید توجه داشت که این توصیف از تقدیرگرایی، مشابه آن چیزی نیست که در جوامع سنتی همواره با نام ها و عناوین مختلفی وجود داشته است. تقدیرگرایی در جامعه سنتی یا در ادبیات دینی بحث این مطلب کوتاه نیست. آن شکل از تقدیرگرایی که کانون توجه این نوشته است به تدریج دارد در طبقه متوسط شهری، در اجتماع کتابخوان، در اجتماع تحصیل گرده و حتی در اقشار معتقد به کنش گری رخ می دهد.

خیره شدن به جایی نامعلوم از آسمان یا سقف خانه، خود را غرق در خواندن رمان یا تماشای فیلم کردن، اتخاذ تدریجی نگاهی فلسفی یا معنوی به حیات به معنای کلی آن و عزیمت تدریجی به سوی تفکر « هر چه پیش آید خوش آید» از مختصات این تقدیرگرایی است. همچنین واقعیت گریزی و تکیه بر قدرت تخیّل، شانه به شانۀ تقدیرگرایی مذکور پیش می رود.

باید توجه داشت که ایستگاه پیشین این نوع تقدیرگرایی، تغییرگرایی بوده است و شاید همین امر عامل تمایز آن از تقدیرگرایی در برداشتی سنتی و مرسوم باشد. این نوع تقدیرگرایی از پیامدهای یک جامعه خسته از تغییرگرایی و حاصل یک جامعۀ عاری از دستاورد است.

از تغییرگرایی به تقدیرگرایی و آسییب شناسی جامعه ایرانی

سوق یافتن یا سوق دادن جامعه به سوی آنچه توصیف شد به نفع هیچ حاکمیتی، هیچ تفکر و هیچ سلیقه سیاسی نیست. نوع افراطی و آسیب شناسانه این شکل از تقدیرگرایی را مدتی قبل در زندگی روزمره دیدم و بسیار ترسیدم. آن شکل از تقدیرگرایی که کانون توجه این نوشته است به تدریج دارد در طبقه متوسط شهری، در اجتماع کتابخوان، در اجتماع تحصیل گرده و حتی در اقشار معتقد به کنش گری رخ می دهد.

محترمانه به یکی از دانشجویانم در خصوص مصرف آب تذکر دادم. با لبخند تلخی واکنش نشان داد: « استاد، من چه در مصرف آب صرفه جویی یا احتیاط کنم و چه نکنم در سرنوشت سیاه ما هیچ تأثیری نخواهد داشت. پس بهتر است به خودم سختی ندهم.» هر چند در خصوص نگاهی که این دانشجو داشت با او به بحث و گفت و گو پرداختم ولی این جمله نشانه ای از بروز یک تقدیرگرایی کور و جدید در بخش هایی از جامعه ایران است.

کرونا، گویی تیر خلاصی بر حوادث، رخدادها و اتفاقات تلخ سال 98 بود تا بخش هایی از جامعه را بیش از پیش به سوی تقدیرگرایی سوق دهد.

در پایان آیا می توان این پرسش را طرح کرد که بخش هایی از گروه های اجتماعی که این روزها علیرغم شیوع کرونا به شمال می روند گرفتار همین نوع تقدیرگرایی اند و معتقدند که در این کشور اگر کرونا هم نباشد قطعا مصیبتی دیگر خواهد بود!

آنچه طرح شد از موضع نگرانی از شیوع ویروسی اجتماعی در جامعه ایرانی است. آنچه که می توان آن را تقدیرگرایی یک جامعه خسته و بدون دستاورد دانست. بدون تردید گسترش این تقدیرگرایی با کاهش مسئولیت پذیری اجتماعی همراه است و به همین دلیل باید آن را جدی گرفت.

شعار سال،با اندکی تخلیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی صدای معلم،کد خبر :18337،www.sedayemoallem.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین