شعار سال: دکترسیدسلمان صفوی، موسس و سردبیر مجله ترانسندنت فیلوسوفی لندن، رئیس مرکز بینالمللی مطالعات صلح لندن و کارشناس روابط بینالملل، مولویپژوه و صاحب نظریه ساختار معنایی مثنویمعنـوی در گفتوگویی به بررسی تاثیرات ویروس کرونا از منظر فلسفه سیاسی پرداختهاند. متن این گفتوگو را به شرح زیر بخوانید.
چند ماهی است شیوع ویروس کرونا وضعیت عادی جهان را دگرگون کرده است. کرونا چه تاثیری بر زندگی انسان داشته است؟
در ماجرای مقابله با کرونا؛ بیکفایتی دولتها برای اداره امور ملتها آشکار شد. ترامپ تا مدتها اهمیت خطر کرونا را انکار و بسیار دیر اعلام وضعیت اضطراری کرد. ایتالیا و فرانسه در ماه مارس، وضعیت اضطراری اعلام کردند هرچند مشخص شده علائم شیوع این ویروس؛ سه ماه قبل از آن در ماه دسامبر بروز کرده و آنها متوجه نشدهاند. بیمارستانها با کمبود لوازم بهداشتی و کادر درمانی مواجه شدند. دولتها در شرایطی اعلام وضع اضطراری کرده و زندگی و تجارت و تحصیل و کار میلیاردها انسان را محدود کردند که برنامه متناسبی برای جبران خسارات آنها پیشبینی نشده بود، جز چند کشور اروپایی که برنامههای آنها نیز حلال مشکلات بیکاران یا خسارات اقتصادی بخش خصوصی نیست. اگر دولتها در شرایط اضطراری قادر به مقابله با بحران نباشند، چرا ملتها باید اختیارات خود را به آنها واگذار کنند؟ این پرسش جدی انسان دوران کروناست. بنابراین پرسشهایی درباره ماهیت دولت، وظایف دولت و آتوریتی دولت مجددا طرح شده و نظریه «آنارشیسم فلسفی» در حوزه سیاست مجددا جان گرفته است.
به این ترتیب انسان دوره پساکرونا چه تفاوتی با انسان پیشاکرونا خواهد داشت؟ آیا اصلا تفاوتی خواهد داشت؟
انسان در دوره پساکرونا درپی کاهش قدرت دولت مرکزی و توزیع قدرت سیاسی-اقتصادی است. نظریه بهینه بودن دولت برای صلح، امنیت و رفاه با چالش جدی مواجه شده و اعتماد ملتها به دولتها برای تدبیر امور جامعه ضعیف شده است، لذا با تشکیل کلونیهای کوچک سعی میکنند حتیالمقدور زندگی خود را مستقل از دولتها سامان دهند. پس از کرونا، بت تکنوکراسی فروریخت، زیرا آشکار شد یک ویروس کوچک با هر سرمنشأیی، قادر به ایجاد چه بلاهایی است و بت تکنولوژی چه میزان از مقابله سریع با آن ناتوان است! مشخص شد تکنولوژی حلال همه مشکلات نیست، بلکه خود عامل مشکلات عمده برای محیط زیست است.
با فروریختن سه بُت «تکنوکراسی»، «سیانتیسم» و «دولت»؛ انسان در دوره پساکرونا بیشتر متوجه خدا میشود. خدایی که «مدبرالامور»، «ولی» و «شافی» است. پس از شکست این سه بُت؛ بار دیگر رهبری خدا بر جهان مطرح شد. اگر جهانیان با ارزشهای الهی زیست کنند؛ امکان بروز بحرانهای زیستمحیطی کاهش مییابد. با علنی شدن ناتوانی حکومتها در حلوفصل امور؛ ملتها بیشتر به جانب تمکین فرمانروایی خدا میروند. فرمانروایی خدا به این معناست که هر انسانی خود، عامل ارزشهای الهی شود و با اطرافیان خویش براساس عدالت، احسان، مهر، مروت و تعاون مراوده کند.
از منظر فلسفه تکنولوژی؛ درمورد تاثیر تکنولوژی امروز بر فرهنگ و نوع ارتباطات در قیاس با گذشته (برای مثال در عصر شیوع طاعون) چه میتوان گفت؟
امروز تکنولوژی بشر را اسیر خود کرده است. تکنولوژی، ارباب تمدن مدرن و پستمدرن است و بحرانهای محیط زیستی فراوانی ایجاد کرده و بدتر از آن، همه نیازهای زندگی مادی بشر را وابسته به خود کرده است. درگذشته بیماریهای واگیردار مانند طاعون هیچگاه جهانی نشد، اما کرونا بهخاطر غلبه تکنولوژی بر زندگی این عصر؛ بهسرعت پاندمیک (اپیدمی جهانی) شد. تکنولوژی، اسباب تسریع غلبه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی غرب بر ملتهای جهان شده است. برخی روشنفکران اروپایی نظیر گنون، اوژن یونسکو، هربرت مارکوزه و مارتین هایدگر سالهاست درباره خطر تکنولوژی و تکبعدی شدن انسان هشدار میدهند. بین مسلمانان نیز سیدحسین نصر، فیلسوف نوصدرایی و استاد دانشگاه جورج واشنگتن، پیشتاز ارائه راهحل فلسفی بحران محیطزیست و سیطره تکنولوژی، براساس اصول خدابـاوری است.
کروناویروس چه تاثیراتی بر نظم کنونی جهان خواهد داشت؟
نظم دوران پیشاکرونا عملا از هم پاشیده است. نظم کنونی جهانی تحتتاثیر کرونا با بحران جدی مواجه شده است. بحران کرونا سبب افزایش بیاعتمادی دولتها به همدیگر شده، زیرا همانطور که آمریکاییها چندینبار کالاهای بهداشتی کشورهای دیگر حتی آلمان را بهنفع خود مصادره کردند، چین نیز متهم به عدم ارائه اطلاعات جامع و کامل کرونا به کشورهای دیگر و نهادهای بینالمللی مربوطه است. دولتها مرزهای کشورهای خود را روی همدیگر بستند. حتی کشورهای اتحادیه اروپا –بهمنزله شبهکشور واحدی با واحد پولی مشترک (یورو)- مرزهای خود را برای ورود شهروندان دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا بستند. بحران کرونا تاثیر اساسی و ماندگاری در نظام اقتصادی، سیاسی، فرهنگی جهان خواهد داشت. کشورها درونگراتر شده، فاصله ملتها با دولتها نیز بیش از قبل میشود. لیبرالیسم سیاسی عملا در غرب شکست خورد، زیرا دولتها با دخالت در همه امور اساسی، حقوق حقه و اساسی ملتها را بهخاطر این پاندمی (اپیدمی جهانی کرونا) محدود کردند. عملا حداقل حدود سه ماه حکومت پلیسی بر غرب لیبرال حاکم بود و اینک بهخاطر شرایط وخیم اقتصادی مجبور شدهاند مجددا برخی آزادیها را بازگردانند، اما باز هم دولتها تصمیم میگیرند آزادیهای اساسی چه زمانی محدود و چه موقع منفتح شود.
درشرایط کنونی بدون همکاری جامعه جهانی، امکان مهار این بحران جهانی وجود ندارد، لذا رئالیسم سیاسی با اصل محوری «خودیاری» در دوره گلوبالیزیشن راهحل نیست، بلکه مشکلزاست. ضعفهای بنیادی سیاست دولتهای آمریکا و چین در رابطه با پاندمی کرونا آشکار شد. در نظریه «واقعگرایی کلاسیک»، اصل جدایی «اخلاق از سیاست»، در جریان بحران کرونا چهره کریه خود را نشان داد. نظریه «واقعگرایی لیبرال» مبنیبر اینکه آنارشی بینالمللی میتواند توسط برخی از دولتها با توانایی کافی برای بازداشتن دیگران از تهاجم و ایجاد قواعد لازم برای همزیستی تعدیل شود نیز در مواجهه با بحران کرونا با شکست مواجه شد. [تدارک] بحران کرونا بدون تعاون بینالمللی و رعایت اصول حُسن و قبح اخلاقی امکانناپذیر نیست.
اگر تفاوتهای نظم جهانی پساکرونا با نظم کنونی را بپذیریم؛ آیا این تغییرات، ساختاری و اساسی خواهند بود؟ کدامیک از مفاهیم، تغییرات اساسی را تجربه خواهند کرد؟
امنیت و امنیتملی بازتعریف میشود. موضوع سلاحهای میکروبی و روشهای مقابله با آن اهمیت بیشتری مییابد. در ایران ضرورت افزایش بودجه دفاعی در مقابل جنگهای میکروبی مطرح میشود. حوزه شبکه بهداشت ملی بازخوانی میشود و بهمنزله بخشی از نظام امنیت ملی بازتعریف میشود.
نظام و مناسبات اقتصادی جهانی در زمینه تولید، روش [تولید] و توزیع ثروت متحول میشود. اقتصادها درونگراتر میشوند. بخش خودکفایی ملی کشاورزی و حوزه تحقیقات علمی ملی، اهمیت بیشتری مییابند. اتحادیه اروپا ضعیفتر میشود و اعتبار آمریکا در جهان به پایینترین سطح تنزل میکند.
نظام تعاملات اجتماعی تغییر مییابد و بشر بیشتر درونگرا میشود. میل به طبیعت افزایش مییابد و ممکن است زمین فرصت نفس کشیدن بیشتر بهخاطر آلودگی کمتر را پیدا کند. اهمیت انرژیهای فسیلی کمتر میشود و صنعت خودروسازی با تنزل شدیدی روبهرو خواهد شد.
نظام آموزش و پرورش از دبستان تا دوره عالی متحول میشود و آموزش از راه دور اهمیت بهمراتب بیشتری مییابد.
در روابط بینالملل بیاعتمادی دولتها به یکدیگر بیشتر میشود. از اهمیت اتحادیههای بینالمللی، بهخاطر ضعف کارکرد، کاسته میشود. جاسوسی بازخوانی میشود. جاسوسی الکترونیک بهخصوص در حوزههای دارویی، اقتصادی و جنگهای بیولوژیکی در اولویت قرار میگیرد.
به تاثیر کرونا بر نظام آموزش اشاره کردید، تاثیر کرونا بر آموزش چه در سطوح مختلف آموزش و پرورش و آموزش عالی چگونه است؟
آموزش از راه دور، آموزش در گروههای کوچک و آموزش در کلونیهای محلی قوت بیشتری خواهد گرفت. نظام آموزش حضوری تماموقت در گروههای بزرگ پیشاکرونا مجددا بازنمیگردد. برگزاری کلاسهای آموزشی در فضای باز و طبیعت، رایج خواهد شد.
نویسنده: سیدحسین امامی،روزنامهنگار
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه فرهیختگان به شماره ۳۹۶۸، به تاریخ: ۵ تیر ۱۳۹۹، www.farhikhtegandaily.com