شعار سال: حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل موسویان در گفتگو با یک رسانه، درباره ادب و آداب منبر، اظهار کرد: مساله خطابه به معنای ایراد سخن در میان مردم اصولی دارد از جمله مدنظر قراردادن سطح مخاطبین که باید رعایت شود و مشخص باشد که برای چه مخاطبی سخن گفته میشود. اگر افراد دارای معلومات کم، مخاطب باشند طبعاً مباحث باید روشن و واضح بیان شوند تا برای آنان قابل فهم باشد. اگر مخاطب، انسانهای با سواد و با معلومات هستند، مسایل سطحی و پایین نباید مطرح شود تا خطابه برای آنان مفید و موثر باشد.
وی افزود: اگر گوینده یا واعظ بخواهد مطالبش تأثیر گذار باشد باید اصول اخلاقی را رعایت کند و نباید از این اصول فاصله بگیرد. عدم رعایت اصول اخلاقی و استفاده سخنران از تعابیری که این تعابیر نسبت به افراد و کسان دیگر که ممکن است در میان مخاطبین او طرفدارانی داشته باشند، ممکن است تأثیر منفی در مخاطبین بگذارد و عملی نادرست است. صحبتها نباید اهانت آمیز باشد.
آقای موسویان در ادامه به توصیه قرآن درباره سخن گفتن با گفتار نیکو اشاره کرد و گفت: خداوند به پیامبر (ص) میفرماید که مردم را موعظه کن «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ»؛ اگر میخواهی جدالی نیز صورت گیرد، جدال احسن باشد یعنی با بیان خوب این جدال صورت بگیرد نه با بیان ناپسند که طبعاً این بیان ناپسند از نظر روانشناسی نیز به جای تأثیر مثبت، تأثیر منفی میگذارد؛ بنابراین باید خوب سخن گفتن را در گفتگوها رعایت کنیم تا خطابه جاذبه داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: دشمنان پیامبر (ص) نسبتهای بسیار زشت و ناروایی از جنون و سحر و امثالهم به پیامبر (ص) نسبت میدادند، اما به استناد آیات قرآن، پیامبر (ص) با آنان برخورد متقابل نکردند و از تعابیر زشت برای آنان استفاده نکردند. با اینکه شأن خداوند متفاوت است، با این حال میبینیم که خداوند این ادب را به ما آموخته که با مخالفین نه با کلمات زشت و ناپسند بلکه با استدلال و برهان برخورد کنیم.
آقای موسویان با بیان این نکته که سطح علمی خطیب بستگی به مخاطب دارد، افزود: زمانی مخاطب ما افرادی هستند که سطح معلوماتشان کم است و طبعاً باید در همان سطح با آنها سخن گفته شود تا مطالب برایشان مفید واقع شود. اما اگر سطح مخاطب، بالاست نباید از کلمات عامیانه و ساده استفاده کنیم به گونهای که برای مخاطب خسته کننده باشد. اگر من احساس کنم توانایی خطابه برای این مخاطبین را ندارم، نباید این جایگاه را اشغال کنم. این مساله مصداق این است که انسان توانایی پذیرش کاری را ندارد و آن مسئولیت را بپذیرد، که این عمل نادرست است.
وی افزود: اگر من توانایی خطابه برای مخاطبینی که انسانهای فرهیخته و دانشمند هستند را ندارم باید فردی با توانایی بالا این کار را انجام دهد تا مطلب جدید و مفیدی را برای آنان بیان کند، در غیر این صورت سخنرانی اثر خوبی به جای نمیگذارد و چه بسا سبب دور شدن مخاطبین میشود. به عنوان مثال در یک جمع با تحصیلات بالا که دارای مطالعات هم هستند، وقتی خطیبی مسایل ابتدایی واقعه عاشورا را تبیین میکند، این رویکرد صحیح نیست، این خطیب باید توانایی این را داشته باشد که تحلیل برتری را بیان کند که مجلس بی فایده نباشد و مخاطبین احساس رضایت کنند.
آقای موسویان تأکید کرد: اگر خطیبی «ادب گفتاری» ندارد، نباید بر روی منبر برود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری شفقنا، تاریخ انتشار:۱ شهریور ۱۴۰۱، کدخبر:۱۴۳۲۷۲۴، www.fa.shafaqna.com