ناصر فکوهی؛
دنیا در نوعی گرایش فراگیر به سمت علوم فنی و فناوری رفته و دولتها هم تمایل کمتری جهت سرمایه گذاری روی علوم انسانی و اجتماعی پیدا کرده اند. از طرف دیگر، در کشورهای در حال توسعه به دلیل عدم رشد دموکراسی و ضعف آن، به همان میزان شاهد محدودیت ظرفیت دموکراتیک برای نقد اجتماعی و لذا دانش اجتماعی و انسانی میباشیم. تا جایی که بعضا برخی از دولتها بدلیل آنکه علوم اجتماعی و انسانی باعث شکستن مربع شوم فردی (عصبانیت و ترس، هیجانات، لجبازی، ناامیدی) در سطح فرد شده، در سطح سازمان و نهاد باعث شکل گیری فرهنگ سازمانی میشود و در سطح کلان، باعث کنار نهادنقالب زندگی عرفی شده میگردد، از آن اجتناب دارند.
هادی مرزبان؛
یک بازیگر و کارگردان سینما گفت: یکی از اشتباهات رایج در هنر نمایش این است که هنرمندان ما فکر میکنند آیینهای ایرانی و اسلامی تنها در اشکالی که میشناسیم قابل عرضه هستند درصورتیکه میشود به موضوعات اینچنینی در اشکال نوین هنر نیز پرداخت؛ من معتقدم این شکل از هنر ظرفیت آن را دارد تا در قالب کارهای مدرن نیز به بیننده ارائه شود.
ضعف تالیفات در علوم انسانی؛
پروفسور یوسفی گفت: جامعه ما با یک اسکیزوفرنی فرهنگی عظیم دست و پنجه نرم میکند. اسم این اختلال شخصیت فرهنگی، همانطور که بدرستی فرمودید، «امتناع تفکر» و «ازخودبیگانگی هویتی» است که در دهههای گذشته نبردهای اجتماعی گسترده و بدنبال آن خروج استعدادهای زیادی را از ایران به همراه داشته است. چهارضلعی وزارت علوم – به ویژه شورای تحول و ارتقای علوم انسانی –، نظام آموزش عالی، سازمان سمت و موسسات انتشاراتی کشور، مولدهای این اندیشه گریزی و خودآزاری هویتی هستند که با پوست و استخوانشان غربمحور عمل میکنند.
با آیت الله ابوالقاسم علیدوست
رئیس اندیشکده فقه و حقوق اسلامی مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت گفت: اگر سند الگو اسلامی – ایرانی پیشرفت به پدیده قابل امتداد اجتماعی تبدیل شود در این صورت به گفتمان اجتماعی رایج اجتماعی تبدیل شده و بین آحاد جامعه پذیرفته میشود.
سیّدحسین حسینی (استاد دانشگاه)؛
در کنار دو خاستگاه پیش یاد برای علوم انسانی (ر. ک: یادداشتهای پیشین در روزنامه همدلی، شمارههای ۱۶۷۸، ۱۶۸۱ و ۱۶۸۶)، هر یک از دانشهای تخصصی در این قلمرو وسیع، پس از «تحلیل مفهومی مسایل» و «تعیّن مسایل جدید»، ضروری است در قدم سوم به «نظام مندی مسایل» بپردازند تا اولویت بندی هر مسئله و نسبت آن با دیگری (طبقهبندی) مشخص شود که در غیر این صورت، به دلیل پیچیدگی و تکثّر مسایل نوبهنو، آشفتگی و پراکندگی و پیاپی، ناکارآمدی، دامن آن دانش را خواهد گرفت. اینک براساس تحلیل کارکردهای سه گانه ع. ا. میتوان به ایجاد و برآمدن شبکهای ملّی، با هویّت «علمی ـ اجتماعی» درخصوص مهمترین «مسایل قلمرو ع. ا.» با «رویکرد ایرانی ـ اسلامی» اندیشید. بر کلمة «مسئله» به معنای مِتدیک و پژوهشی آن تأکید کرده چرا که با تمرکز برآن، چنین شبکهای میتواند به «مسئلهیابی»، «مسئلهسازی» و «نظاممندی» یا نظام سازی مسایل حوزه ع. ا. مبادرت ورزد.
مفسر قرآن:
مفسر و مترجم قرآن کریم با بیان اینکه ما از مرحله امکان اسلامیسازی علوم انسانی عبور کرده و به تولید رسیدهایم، تأکید کرد: نباید انتظار داشته باشیم جزئیات علوم در آیات و روایات آمده باشد، زیرا اصل و هدف هدایت انسان است گرچه جهتدهی کلی در علوم انسانی دارد و در مواردی هم به جزئیات پرداخته است.
یادداشت محمدحسین پناهی ؛
بومی کردن علوم اجتماعی یکی از مباحث مهم توسعه علمی در کشورهای جهان سوم میباشد که پیوند نزدیکی با تحولات حوزه جامعهشناسی علم جدید دارد.
غلامرضا اعوانی؛
اعوانی، چهره ماندگار فلسفه در خصوص علوم انسانی بومی گفت: به بهانه نام بومی گرایی از مطالعه دقیق علوم و نظریه ها باز نمانیم. این کاری علمی است و نباید با عجله انجام شود.
سید مهدی ساداتینژاد؛
در سالهای اخیر، بحث بومیسازی علوم انسانی در محافل و مجامع علمی و دانشگاهی ما بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست. این مقاله، با تأمل در مبانی انسانشناسی، به موضوع بومیسازی علوم انسانی پرداختهاست و از آنجا که بومیسازی علوم انسانی بدون بازتعریف انسانشناسی و مبانی آن امری ناممکن خواهد بود در این مقاله کوشیده شدهاست که این موضوع، بهعنوان درآمدی بر بحث بومیسازی علوم انسانی، مورد کنکاش قرار گیرد. از نظر نگارنده، علوم انسانی موجود که غالباً محتوای آن، در برخی از رشتهها، تقلیدشده از سنت دانشگاهی غرب است بر پایههایی از انسانشناسی استوار گردیدهاست که با عنوان اومانیسم شناخته میشود و با تحولات به وجود آمده در غربِ بعد از رنسانس سازگار و با ساختارهای جامعة دینی ما ناسازگار است.
دکتر ابراهیم برزگر؛
از دیرباز در ایران و جهان غیرغرب در استفاده از میراث فکری و تمدنی مغرب زمین مناقشه ها و باحث پرشوری جریان داشته است. اکنون پس از چند دهه تا حدودی معما حل شده است. جذب حداکثری فناوری ها و علوم سخت و علوم طبیعی بی دغدغه در دستور کار سیاست گزاران فکری و اجرایی کشور های قرار گرفته است.
حسین روحانی؛
بومیسازی علوم انسانی و تبعات و پیامدهای مترتب بر آن، از دیرباز تا کنون محل مباحثه و مناقشه میان متولیان فرهنگ و دانش ایران اسلامی بوده است و شخصیتهای حقیقی و حقوقی کشور نیز به فراخور و فراخنای فکری خویش در این باب داد سخن سر دادهاند و قلم بر کاغذ چرخاندهاند. حال سؤالی که در این میان در اذهان متفکران و ناظران آگاه به مسائل کشور نقش میبندد این است که چه ضرورت و نیاز مبرم و جدیای، موجد و موجب این امر شده است که نظریه بومی سازی علوم انسانی در مرکز توجهات مسؤولین کشوری و لشکری نظام اسلامی قرار گیرد؟
جلال درخشه؛
توسعه و بسط تمدن صنعتی طی دو قرن اخیر آثار مثبت و منفی متعددی برای بشریت به همراه داشته است. یکی از پیامدهای چالش برانگیز فرایند مداخله انسان در طبیعت و دگرگونی های زیست محیطی ناشی از آن است. دگرگونی هایی که به تدریج شک و تردید و نگرانی بسیاری را رودروی اسان مدرن قرار داد و تکان های شدیدی در ذهنیت او نسبت به آینده جهان زیست خود به وجود آورد.
از نظریه تا شاخص سازی بومی؛
اختلال در انسجام نهادهای جامعه موضوعی است که در مکاتب تکامل گرایی، کارکرد گرایی و نوسازی به ویژه در مباحث دوران گذار در جامعه شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله ارائه شاخص مناسب برای انجام مطالعات تجربی کلان جامعه شناختی، به منظور اندازه گیری اختلال در انسجام میان نهادهای جامعه در شرایط معاصر جامعه ایران و ارزیابی اعتبار و روایی آن است. از آنجا که انسجام و تعادل سیستمی در نظریه کارکردگرایان دارای ابهامات مفهومی است، شاخص سازی و اندازه گیری بر مبنای آن دچار مشکلاتی خواهد شد. از این رو در ابتدای مقاله بر پایه نظریه آنتروپی اجتماعی مفهوم انسجام در جامعه شناسی پارسونز مورد نقد قرار گرفته و در نهایت مفهوم اختلال انسجامی به جای انسجام انتخاب شده و شاخص سازی مناسب برای آن انجام شده است.
حسین فرزانه پور؛
اساساً هدف اصلی تعالیم وآموزه های الهی که در قالبادیانتوحیدی وتوسط انبیاء الهی به بشرعرضه گردیده است، تربیت انسان و ارتقا جایگاه ومنزلت او در نظام هستی است. اگر انسان رابه مثابه منشوری چند بعدی درنظر بگیریم، وظیفه رشته های مختلف علوم انسانی بسترسازی و فراهم نمودن زمینه های شناخت ابعاد مختلف وجود انسان ، تعیین رابطه او با خود، خدا، ودیگران و در نتیجه ارائه روشهای معقول برای زندگی توأم با سعادت در جامعه مدنی و روابط بین المللی است. یکی از رشته های علوم انسانی که در مسیر پر فراز و نشیب تکامل حیات بشر پیوسته مورد توجه بوده، معارف سیاسی است. در جوامعی که مشارکت و رقابت سیاسی در آنها گسترش می یابد و عامه مردم حضورگسترده ای در عرصه فعالیت های سیاسی پیدا میکنند، نیاز به آموزش دانش سیاسی به نحو ‘فزاینده ای آشکار می گردد.
جامعه شناسی در کانادا؛
جامعه شناسی بومی و مسئله شناسی در آن به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی در این مقاله مورد سؤال و بررسی واقع شده تا از آن طریق و با ذکر نمونه جامعه شناسی کانادایی نشان دهیم که مسائل و مشکلات درونی کانادا توانسته جهت گیری علمی جامعه شناسی را با مقتضیات بومی هماهنگ سازد . با این وجود و به لحاظ مفهومی ونیز با در نظر گرفتن اصول معرفت شناسانه حاکم بر شکل گیری علم جامعه شناسی هنوز نمی توان بومی گرایی علمی را منطقأ معتبر دانست ‘چراکه تعدد جهت گیری موضوعی (نظیرعلاقه مندی نظریه پردازان کانادایی به مسائل اقتصاد سیاسی ‘مطالعات فرهنگی و فمینیسم ) تنها نقطه تمرکز پژوهش علمی را تعیین می کند و نه اصول موضوعه و قضایای علمی که قرار است با بکارگیری آنها فضای معرفتی نظریه پردازی ونهایتأ قوانین عام حاکم بر کنشهای اجتماعی ‘جهان اجتماعی و واقعیت اجتماعی تبیین و یا کشف شوند . البته تجربه اقتصاد سیاسی در کانادا نشان میدهد که شکل گیری پارادایمهای جامعه شناسی متأثر از تجربه های بومی است و به همین دلیل نمی توان جامعه شناسی بومی را تمامأ تجربه نامعتبری تلقی کرد .
گفت و گو با دکتر بهرام اخوان کاظمی؛
بومی کردن رشته های علمی به معنای انحصار علوم و محدود کردن تحقیقات علمی نیست چون علوم و علم آموزی قابل حصر نبوده و دارای ابعاد جهانی و فرا مرزی است.تفکربومی کردن کردن علوم انسانی در حقیقت به معنای دمیدن روح معنویت،تحصیل و تعلیم نیّتمندانه و در مسیر عبودیت الهی به پیکرهی نظام آموزش عالی کشور و بویژه به علوم انسانی است. این تفکر و ایده؛ بر نشاط،اجتهاد،جدیت،نظامسازی و نظریهپردازی علمی – و به ویژه با صبغهی اسلامی- در راستای کسب رضایت الهی و پاسخگویی به احتیاجات مادی و معنوی،دینی،انقلابی و ملی کشور و آحاد آن و نفی آفتهای پیشینی و غرب محورانه و استعماری این بخش از علوم تأکید خاص میورزد.
احمد علی حیدری؛
مارتین هیدگر تحلیل انسان را به منزلة اقدامی تمهیدی برای پرسش از معنای وجود تلقی میکند و به آن «هستیشناسی بنیادین» میگوید. از منظر هیدگر بررسی دقیق پرسش از وجود منوط به این است که در وهلة نخست آن کسی را که پرسشهای وجودی درمیافکند، یعنی «دازاین» را شفاف سازیم.
مقاله پژوهشی؛
توسعه علوم انسانی بخشی مهم از توسعه ساختار سیاسی اجتماعی محسوب می شود. بررسی وجوه توسعه علوم انسانی برای کشورهای در حال توسعه بسیار مهم و ضروری است. در مباحث مربوط به توسعه علوم انسانی در ایران و کشورهای در حال توسعه، دو جریان مهم معرفتی «بومی گرایی کارکردی» و «بومی گرایی معرف تشناسانه» قرار دارند و همواره تقابل های رویکردی را با یکدیگر داشته اند که موجب کندی تحول در توسعه علوم انسانی گشته است.
گفتمان بومي سازي علم و ساختارهاي اجتماعي؛
گفتمان بومي سازي علم جامعه شناسي تاکنون به صورت مجرد و به دور از توجه به ارتباط نهاد علم جامعه شناسي با نهادهاي اجتماعي مطرح شده است. تحقيق حاضر در پي آن است تا با گذر از دوگانه انگاري معرفت شناختي حاکم بر حوزة جامعه شناسي علم، به بررسي زمينه ها و بسترهاي اجتماعي لازم بومي سازي علم جامعه شناسي در ايران بپردازد و در پايان مدل مناسب «استقرار نهاد علم جامعه شناسي درون ساختارهاي اجتماعي جامعه» را ارائه دهد. اين پژوهش مي كوشد بر اساس روش کيفي- اسنادي با بررسي چگونگي شکل گيري مناسب «زيست جهان نهاد علم جامعه شناسي و تعامل آن با نهادهاي اجتماعي»، گفتمان بومي سازي علوم انساني را- با تأکيد بر علم جامعه شناسي - در جامعة ايران آسيب شناسي كند.
ابراهیم برزگر؛
آنچه در تمدنسازی ایران آینده تعیینکننده است، علوم انسانی است. علوم انسانی بومی شده و متناسب با مقتضیات جامعه ایرانی؛ میتواند وجه اختصاصی تمدن اسلامی- ایرانی را تعریف کند. دکتر ابراهیم برزگر اندیشمند، پژوهشگر، نظریه پرداز و محقق معاصر ایرانی است که مطالعات و تحقیقات وسیعی را خاصه در حوزه علوم انسانی و علوم سیاسی به انجام رسانده است. او که معاون پژوهشی در دانشگاه علامه طباطبایی است، عناوینی همچون معاونت پژوهشی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و عضویت در شورای تحول و برنامهریزی علوم انسانی را در سابقه شغلی خود دارد. آنچه که در نظریات او از اهمیت بسیاری برخوردار بوده، ضرورتِ توجه به مسأله بومیسازی علوم انسانی است. اکنون حدود 100 سال از ورود دستاوردهای علوم مغرب زمین به ویژه علوم انسانی میگذرد و با گذشت سالهای متمادی از انقلاب اسلامی همچنان با مسائل حل نشده در حوزه علوم انسانی ایران مواجه هستیم.