شعارسال: ساواک در سال ۱۳۳۰ با همکاری مشترک موساد و سیا باهدف یک نیروی پلیس مخفی در ایران شکل گرفت .
بنیانگذاران این سازمان، سازمان سیا را الگوی شکلگیری اولیه آن تعیین کرده بودندکه کارشناسان سیا و سپس موساد در ایران بهطور فعال به آموزش متدهای خبرچینی و جمعآوری اطلاعات مربوط به مخالفان حکومت شاه، به اعضای ساواک پرداختند.
سازمان امنیت و اطلاعات کشور که معمولاً بهاختصار ساواک خوانده میشود، از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ سازمان اصلی پلیس امنیتی و اطلاعاتی ایران در زمان سلطنت محمدرضا پعلوی را بر عهده داشت که قدرت و اختیارات بسیاری در توقیف و بازجویی افراد داشت.
این سازمان بهویژه در دهه ۱۳۵۰ و قبل از پیروزی انقلاب 57 و سرنگونی حکومت سلطنتی، «نفرتانگیزترین و مخوفترین» نهاد حکومتی در بین مردم به شمار میآمد.
نخستین رئیس این سازمان، تیمور بختیار در سال ۱۳۴۰ به دلیل احساس خطر شاه در اقدام وی به کودتا از کار برکنار شد و به یکی از مخالفان حکومت تبدیل گشت و بعدها در سال ۱۳۴۹ با دستور مستقیم شاه و به دست یکی از مأموران ساواک در عراق به قتل رسید.
ساواک نخست بهمنظور شناسایی و بازداشت اعضای حزب توده تأسیس شد، اما فعالیتهای خود را بسط داد و به جمعآوری اطلاعات و زیر نظر گرفتن هرگونه مخالفان حکومت پهلوی، دانشجویان دانشگاهها، اتحادیههای کارگری و همینطور روحانیون شیعه و نویسندگان، ژورنالیستها و شخصیتهای ادبی بهمنظور اعمال سانسور پرداخت.
مقامات و مأموران ساواک عمدتاً از مأموران فرمانداری نظامی و رکن دو ارتش و شهربانی وظیفه اصلی شناسایی و نابود کردن کلیه کسانی که به نحوی با دیکتاتوری شاه به مخالفت برمیخاستند؛تأمین میشدند.
یک کارشناس سابق سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا بانام «جسی جِی لیف» وانمود میکرد که تکنیکهای شکنجه توسط سیا به اعضای ساواک تعلیم داده میشد.
پس از انقلاب و سرنگونی استبداد شاهنشاهی در سال ۵۷، یک حلقه فیلم در رابطه با این سازمان پیدا شد که توسط سازمان سیا برای آموزش ساواک در نحوه شکنجه ساختهشده بود.
این سازمان همچنین عملکردهای برونمرزی خصوصاً در توطئه و تحت نظر قرار دادن دانشجویان ایرانی مخالف حکومت در خارج از کشور هم داشت.
درواقع از سال ۱۳۴۲ به بعد بود که شاه به سازمانهای امنیتی خویش ازجمله ساواک توسعه بخشید، بهطوریکه از ۵۳۰۰ مأمور تماموقت و تعداد بسیار اما نامعلومی از خبرچینان پارهوقت تشکیل میشد.
این سازمان بهعنوان عامل شکنجه و اعدام مخالفین بهویژه انقلابیون ایران شناخته میشود و چنانکه بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵، ۳۶۸ تن از چریکهای مخالف حکومت را به قتل رساندند و در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ (قبل از سرنگونی حکومت شاهنشاهی) بالغبر ۱۰۰ زندانی سیاسی توسط این نهاد ضدمردمی اعدام شد.
تکنیکهای شکنجهگری ساواک وارد آوردن شوک الکتریکی، شلاقزن، کتک زدن، داخل نمودن خردهشیشه و یا آب جوش در مقعد، بستن وزنههای سنگین به بیضه و کندن و کشیدن دندان و ناخن و… محسوب میشد.
با اوجگیری ناآرامیهای قبل از انقلاب در ایران، شاه دستور انحلال ساواک را داد و باسیاست دستگیری رئیس پیشین ساواک تیمسار نصیری به دنبال آرام کردن و ایجاد روانی بود که مردم هوشمندانه سیاست شوم شاه را تشخیص دادند و این حرکت را عقیم کردند.
با پیروزی انقلاب، نصیری دادگاهی شد و درنهایت دادگاه انقلاب رأی به اعدام وی داد ولی پرویز ثابتی معاون او نیز به اسرائیل گریخت.
برخی دیگر از اعضای آن همچون حسین فردوست که از نزدیکان شاه و سران ساواک بود پس از انقلاب تنها به انفصالازخدمت محکوم شدند.
اما بااینحال آنان به همراه بسیاری از اعضای ردههای میانی و پایینی سابق ساواک در تشکیل وزارت اطلاعات و سازماندهی پس توبه با کشور همکاری کردند و در زمان انقلاب همکاریهایی را برای پیروزی انقلاب داشتند.