پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۵۹۰۶
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۲
یک پژوهشگر حوزه خودکشی گفت: در مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده ام که قربانیان اصلی خودکشی زنان و جوانان هستند، که علت این موضوع ترکیبی از شرایط تجربه نوسازی و مدرنیته و خرده فرهنگ­‌های سنتی و به تبع آن رشد نابرابری ­های اجتماعی در مناسبات اجتماعی و خانوادگی است.

شعار سال: میل به خودکشی یکی از تلخ­ ترین اتفاقاتی است که میتواند در یک فرد شکل بگیرد و معمولا نیز نوعی رفتار اعتراضی نسبت به شرایط نامطلوب اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و ... است.

این مسأله اجتماعی مخصوص ایران نیست، بلکه در همه کشورهای جهان دیده میشود. اما آنچه حائز اهمیت است تمرکز کانون خودکشی‌­ها در مناطق غرب و جنوب غرب ایران است افزایش یافته است . برای بررسی چرایی این معضل و راهکارهای مقابل با آن گفتوگویی داشتیم با اردشیر بهرامی جامعه شناس و نویسنده کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران...

اردشیر بهرامی درباره ارتباط خودکشی و توسعه با بیان اینکه برای محاسبه نرخ خودکشی در یک جامعه تعداد نفرات خود کشی کننده در هر 100 هزار جمعیت را محاسبه میکنند، گفت: براساس آمار اعلام شده از سوی سازمان جهانی بهداشت در خصوص خودکشی در کشورهای جهان، ایران در سال 2014 رتبه 108 خودکشی را به خود اختصاص داده است که نشان میدهد در جهان از این منظر وضعیت مطلوبی داریم.

وی با بیان اینکه تمرکز خودکشی در کشور، در غرب و جنوب غرب ایران بیشتر است، ادامه داد: نرخ خودکشیها در استانهای ایلام، کرمانشاه، لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد و بخشهایی از همدان که مناطق زاگرسنشین محسوب میشوند- براساس تعداد نفر در 100 هزار نفر به مراتب بالاتر از نرخ جهانی است.

این جامعهشناس توضیح داد: نرخ خودکش بین از 50 تا 70 مورد در 100 هزار نفر است، که این تعداد خودکشی نشان دهنده وضعیت بحرانی در این مناطق است و باید تدابیری جدی اندیشیده شودوی با یادآوری اینکه از سال 76 تا 85 تقریبا آمار خودکشی منجر به مرگ در ایلام بیش از 30 نفر در 100هزار نفر بوده است، عنوان کرد: این رقم نشاندهنده رتبه اول خودکشی ایلامیها در کشور است و استانها کرمانشاه و لرستان به ترتیب در رتبههای بعدی بالا بودن نرخ خودکشی قرار میگیرند. البته باید گفت که آمارهای غیررسمی از آمارهای رسمی بیشتر است که معمولا به دلایل مختلفی از سوی خانوادهها به مراجع ذیربط مانند بهزیستی، پزشکی قانونی یا نیروی انتظامی گزارش نمیشود.

بهرامی در ادامه با اشاره به اینکه تجربه توسعه و نوسازی بخشی از شرایط اجتماعی و اقتصادی جوامع را دچار تغییرات گسترده میکند، اظهار کرد: این تغییرات میتواند بخشی از هنجارها و باورهای فرهنگی جوامع سنتی را دستخوش تغییر کند، این تغییر باعث به هم ریختن ساختار سنتی میشود به نحوی که اقشاری که تا دیروز در فضای سنتی تحت ستم بودند در اثر تجربه توسعه دچار تغییر در باورها و نگرشها میشوند، مانند بالا رفتن سطح آگاهی زنان نسبت به حقوق اجتماعی و فردی خود در جامعه و خانواده، به این معنا که تجربه توسعه باعث می  شود این گروهها نسبت به حقوق اجتماعی و فردی خود درک جدید پیدا کنند ،در حالیکه در جامعه سنتی ممکن بود همین افراد خشونت را تحمل کنند، اما تجربه توسعه باعث میشود افراد نسبت به خشونت واکنش نشان دهند.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه تجربه توسعه در غرب ایران همزمان با تجارب دیگر مانند جنگ تحمیلی و آثار اجتماعی، اقتصادی و روانی آن بوده است، تصریح کرد: عدم توجه سیاستگذاران به مباحث توسعهای و کاهش فقر و بیعدالتی در این مناطق پس از جنگ، باعث بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی شده است، یعنی بعد از جنگ برنامه­‌های توسعه جامعی برای کاهش آثار مخرب جنگ در این مناطق نداشتیم، یا برنامههایی که وجود داشته چندان قابل توجه نبوده است.

نقش توسعه در خودکشی

وی خاطرنشان کرد: بر اساس شاخصهای توسعهای که در سازمانهای مدیریت و برنامه ریزی و استانداریها مورد مطالعه قرار گرفته، استانهای غرب و جنوب غرب کشور طی سه دهه اخیر پایینترین سطوح توسعه یافتگی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... را داشتهاند، یعنی در عین تجربه سطحی از توسعه در این اجتماعات، با توسعه نیافتگی در این مناطق نیز مواجه هستیم، یعنی ما توسعه متوازن و همه جانبه نداشتهایم به نحوی که شاخص های توسعه رفاه اقتصادی و اجتماعی در این مناطق به نقطهای برسد که مردم این مناطق به دلیل فقر و بیکاری مجبور به مهاجرت نشوند و یا برای تأمین نیازهای اولیه زندگی و معیشت خویش درگیر خشونت نشوند.

بهرامی با تاکید براینکه تجربه توسعهای در این مناطق نه تنها رفاه و شادکامی کامل برای آنها به ارمغان نیاورده است، بلکه باعث شده که ساختار اجتماعی و اقتصادی این جوامع به هم بریزد، گفت: وقتی در فضای خانواده توقع افراد برآورده نشده و در اثر تجربه دوران نوسازی و توسعه، در خانواده نقش اقتصادی و تولید درآمد را به جوانان میدهیم در حالیکه به دلیل واقعیت اجتماعی احساس سربار بودن در جامعه - به دلیل بیکاری و بی درآمدی- به فرد دست می دهد و او نمیتواند حداقلها را تامین کند، جوان دچار انزوا و طرد اجتماعی میشود.

این جامعه شناس خاطرنشان کرد: فقر در جامعهای که هنوز ریشه ­های سنتی قوی دارد و سطحی از دوران نوسازی را درک و پذیرفته می‌تواند باعث بروز تنش ­ها، تعارضات، خشونت ها، افسردگی، یاس و دلمردگی شود.

وی با اشاره به اینکه ارتباط توسعه با خودکشی را در بحث تجربه توسعه و تغییر در خرده فرهنگها، باورها وارزشهای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه میتوانیم جستجو کنیم، بیان کرد: تجربه توسعه در چند دهه باعث شده که خردهفرهنگهایی که تا دیروز برای جامعه سنتی کارکردی مطلوب داشتند، کارکردهای سنتی خود را از دست بدهند، در نتیجه تغییر خردهفرهنگها در جامعه جدید در حال توسعه عامل یاس، خشونت، مشکلات اجتماعی و اختلاف و درگیری در خانواده میشوند.

این پژوهشگر حوزه اجتماعی با بیان اینکه خرده فرهنگهای سوگ­واری، تقاص، کوچ نشینی، شکارگری، حیثیت، آبرو و ناموس، امروزه در زندگی شهرنشینی ما نیز وجود دارد، اضافه کرد: عمر روستانشینی در جامعه غرب کشور بسیار کوتاه است، به این نحو که عمر زندگی کوچ نشینی، عشایری و ایلی در غرب کشور 10 هزار سال، عمر روستانشینی سه یا چهار دهه است، یعنی ما تغییر سریع از زندگی عشایری به دوران شهرنشینی داشتهایم که این موضوع باعث شده ساختار روابط اجتماعی و روابط قدرت در سطح اجتماع و خانواده دچار تغییر شود.

وی خاطرنشان کرد: انسان های امروز نسبت به گذشته آستانه تحمل کمتر و روابط اجتماعی ضعیفتری دارند، و همچنین پرخاشگری و زودرنجی بیشتری نسبت به دروان پیش از توسعه دارند، که بخشی از آن نتیجه دگرگونی در ارزشها و بخشی دیگر در نتیجه فقر است.

این مولف حوزه خودکشی با تاکید براینکه همزمانی نامیمون سه عنصر زیست جهان سنتها، تجربه نوسازی و افزایش فقر و نابرابری اجتماعی باعث شده که ما فهم مشترکی از کنشهای انسانی مان نداشته باشیم، گفت: وقتی افراد نمیتوانند درباره ابتدایی ترین مسائل زندگی روزمره خود به درستی فکر، گفت و گو و مشورت کنند، باعث میشود درک درستی از شرایط، موقعیت­ ها و مشکلات یکدیگر نداشته باشند، این در حالی است که در جامعه توسعه یافته باید شرایط رفاه، آسایش و سلامت اجتماعی جامعه بیشتر باشد، درحالیکه آمارها بیانگر افزایش قتل، خودکشی، اعتیاد و خشونت و آسیبهای اجتماعی در دروان کنونی است.

وی با اشاره به اینکه در مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیده است که قربانیان اصلی خودکشی زنان و جوانان هستند، علت این موضوع را نوگرایی بیشتر این گروه خواند و افزود: این دو گروه پذیرش بیشتری نسبت به توسعه و سبک زندگی متناسب با آن دارند و این موضوع باعث میشود که سطح کنشگری و آمادگی زنان نسبت به قبل بیشتر شده و خواهان زندگی عاری از خشونت همراه با رفاه و آرامش و سلامت باشند.

این مدرس دانشگاه عنوان کرد: خودکشی یک کنش با معنی و اعتراضی نسبت به شرایط نامطلوب توسعهنیافتگی، فقر و محرومیت، خشونت و خرده فرهنگهایی است که باعث از بین رفتن حرمت و حقوق انسانی می‌شوند که این موارد در جامعه امروز به مثابه نوعی موانع آزادیهای فردی، رشد استعدادها و انتخابهاست.

راهکارهای مقابله با خودکشی در غرب کشور

وی درباره راهکارهای کاهش خودکشی در این مناطق اظهار کرد: وقتی در جوامعی مانند ایلام، کرمانشاه و لرستان خودکشی به عنوان رفتاری در مواجهه با مشکلات نهادینه شده است، ضروری است برای کل جامعه از طریق همه نهادهای دولتی و غیر دولتی آموزش و پرورش، رسانه ها و نهادهای فرهنگی که میتوانند روی فرهنگ جامعه تاثیری مطلوب بگذارند، آموزشهای پیشگیرانه همگانی داشته باشیم.

این جامعه شناس اضافه کرد: به عنوان مثال اگر خانواده بداند که سرنخ رفتاری و کلامی فرد در معرض خودکشی چیست، مطلع می‌شود که با عضوی از اعضای خود که در خطر خودکشی قرار دارد باید چگونه رفتار کند، نحوه کمک و سازمان های امدادی و کمک رسان چگونه است، همچنین لازم است برنامه جامعی با رویکردهای پیشگیری، مداخله و درمان گروههای خاصی که درگیر خودکشی هستند، داشته باشیم.

وی افزود: ما در مطالعات انجام شده گروههای در معرض خودکشی را شناسایی کردهایم که شامل زنان تحت خشونت، جوانان درگیر خشونت و عشق و ازدواج و همچنین فقری است که در بسیاری از مناطق روستایی و خانوادهها بسیار عمیق است لذا ضروری است اقدامات توانمندسازی اقتصادی برای این گروه ها به صورت خاص اجرا شود. همچنین برای افرادی که به صورت جدی درگیر خشونت و خودکشی هستند، برنامه مبتنی بر نظام مدخله و درمان و ارجاع به مراکز تخصصی داشته باشیم،. زیرا خشونت و خودکشی از یکدیگر جدا نیستند و تقریباً اکثر خودکشی ها بعد از خشونت ها رخ میدهند.

بهرامی خاطر نشان کرد: باید از طریق آموزش و پرورش، اورژانس اجتماعی، صدا و سیما و حتی حوزه بهداشت و درمان گروههای در معرض خودکشی شناسایی شوند و نظام مراقبت، درمان و آموزش را برای آنها پیاده کنیم، همچنین اگر بتوانیم فضای ارتباطی و گفتوگویی و فهم مشترک در خانواده را بهبود دهیم و مدیریت کنیم و فضای خشونت را به سمت عشق و علاقه و تفاهم بتوانیم سوق دهیم میزان زیادی از خودکشیها را کنترل خواهیم کرد. توسعه مراکز تخصصی بخش های غیردولتی و سازمان های مردم نهاد در این زمینه نیز می تواند راهگشا باشد.

وی با بیان اینکه ما نظام شناسایی، مراقبت و پایش دقیقی از خوشههای فقر و خشونت در میان خانواده های روستایی نداریم تا متوجه شویم چه کسانی در معرض خودکشی هستند، تصریح کرد: 90 درصد خودکشیهای قابل پیشگیری است اما سیستم برنامه ریزی ما برای این افراد و این مناطق جغرافیایی جامع و کارآمد نیست.

این جامعه شناس تاکید کرد: میزان خودکشی در همه مناطق استانهای غرب کشور به یک اندازه نیست به عنوان مثال در همه شهرهای لرستان به یک میزان خودکشی وجود ندارد، برای مناطقی که میزان خودکشی بسیار زیاد است میتوان برنامهریزی و مداخله کرد از طریق تشکیل تیم های محلی و تیمهای سلامت روان و اورژانس اجتماعی که با استفاده از ظرفیت های بومی و فرهنگی منطقه به دور از ایجاد حساسیت فرهنگی در این مناطق طراحی نمود تا تاثیرگذاری لازم را داشته باشیم...

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری برنا، تاریخ انتشار 20 آذر 97، کد مطلب: 785737، www.borna.news


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین