به گزارش ایسنا، او باز هم در سطل زباله خم میشود و من دور میشوم ... به چشمهایی میاندیشم که غمبارترین چشمهای دنیا بود. به کودکی که نمیشد سن و سالش را حدس زد اما میشد فهمید که مرد خانه است و مردانگی را خیلی زودتر از هم سن و سالانش به جان خریده است اما امان از درون پرغوغایی که غلیان میکند و خریدار ندارد ...
کودکان اثرپذیرترین، انعطافپذیرترین و در عین حال آسیبپذیرترین گروه جامعه انسانی به شمار میروند. این قشر پتانسیل قابل توجهی برای یادگیری دارند و آنچه فرد در کودکی یاد میگیرد، دارای اثر بلندمدت در طول حیات او است. بر طبق تحقیقات، بالاترین نرخ بازگشت سرمایه آموزشی میان گروههای سنی مختلف، مربوط به سرمایهگذاری آموزشی برای کودکان است. با این وجود، در جامعه امروز، بهرهکشی از کودکان، به کارگماری آنها در مشاغل سخت و نامتناسب با شرایط جسمی و روحیشان و مشاهده کودکانی که یک تنه بار خانواری آسیبدیده و زخمخورده را به دوش میکشند غیرقابل چشمپوشی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
در واقع، تولد و زندگی در بستر آسیبهای مختلفی که خانواده، محله و جامعه پیرامون کودک را احاطه کرده است، مراحل طبیعی رشد و شکلگیری هویت او را با اختلال مواجه میکند. پدیده «کودکان کار» نیز اگرچه پدیدهای تکعاملی نیست، ولی اکثر محققان، فقر را یکی از مهمترین عوامل شکلگیری و تداوم آن بر شمردهاند. متاسفانه تحقیقات نشان میدهد که فقر، رشد متوازن کودک در ابعاد مختلف جسمی، ذهنی و روحی را تحت تاثیر قرار میدهد، تکامل مغز کودک را به مخاطره میاندازد و با مسلط کردن دغدغههای مالی در دنیای کودکی، از ظرفیت ذهنی او میکاهد.
یک کارشناس ارشد مشاوره در این رابطه در گفتوگو با ایسنا، اظهار میکند: کودک متولد شده در خانوادههای آسیبدیده و یا خانوادههای محصور در محله و اجتماع پر آسیب، علاوه بر فقر، متحمل شرایط نامطلوبی همچون احساس نابرابری و سرکوب میشود و طرد اجتماعی را تجربه میکند. این کودکان، از تجربههای مستلزم زیست مطلوب محروم هستند و از آنجایی که همه توان خود را برای تامین نیازهای اولیه بقا معطوف میکنند، فرصتی برای تامین سایر نیازهای ضامن رشد و سلامت ندارد.
سیدهفائزه احمدیقلعه ادامه میدهد: از آنجایی که «فقر» برجستهترین مولفه آسیبهای اجتماعی به شمار میآید، راهاندازی تشکلهای خیریه برای برطرف ساختن نیازهای اولیه گروه هدف، راهکار متداولی به نظر میرسد. البته ذهنیت، فرهنگ و شخصیت آسیبدیده با حمایتهای مالی صرف اصلاح نخواهد شد، بلکه نیازمند سرمایهگذاری متفاوتی از جنس آموزش است و اهتمام هرچه بیشتر مسئولان دولتی و متولیان امر را میطلبد.
وی تصریح میکند: آموزشهای چند بعدی در هر سه حوزه دانش، نگرش و مهارت به موازات آموزش تحصیلی، مهارتهای شخصیتی و حرفهای کودکان را افزایش میدهد و عزت نفس، حس خودکارآمدی و ارزشمندی کودکان را در فقدان کارآمدی نهاد موثر تربیتی خانواده، بهبود میبخشد.
احمدیقلعه خاطرنشان میکند: نکتهای که باید مد نظر قرار گیرد این است که جذب و ماندگاری کودکان کار در فرایند آموزش، نیازمند رویکردی انعطافپذیر، خلاق و سازگارانه با محدودیتها، نیازها و سبک زندگی این قشر است. چنین رویکردی میتواند ضمن بالا بردن احتمال ماندگاری کودکان در چرخه آموزش و توانمندسازی آنان، تسهیلگر شکستن چرخه آسیب باشد. چرخهای که از والد آسیبدیده آغاز میشود و موجب رشد و شکلگیری شخصیت کودک در بستر نامناسب تربیتی میشود.
کارشناس مسئول دفتر امور آسیب دیدگان بهزیستی استان زنجان نیز در این رابطه، اظهار میکند: خوشبختانه زنجان در این خصوص شرایط حادی ندارد و اکثر کودکانی که در خیابانها و اماکنی مانند قبرستان مشغول به کار هستند، دارای خانواده بوده و به طور عمده کودک خیابانی محسوب نمیشوند.
علیرضا کاظملو ادامه میدهد: در مجموع، 11 دستگاه، متولی جمعآوری و ساماندهی کودکان کار هستند و بهزیستی متولی اصلی به شمار میرود. در همین راستا، اداره کل بهزیستی استان زنجان، مرکز حمایتی و آموزشی کودک و خانواده را از سال 94 و با هدف شناسایی کودکان کار راهاندازی کرده است و اقداماتی را در راستای ساماندهی و توانمندسازی این کودکان و خانوادههایشان انجام میدهد.
وی میافزاید: «ممانعت از آسیب دیدن این کودکان در بستر جامعه» اولین و مهمترین گامی است که توسط بهزیستی برداشته میشود و برای تحقق این مهم، اقداماتی صورت میگیرد که از جمله آگاهیبخشی و توانمندسازی خانوادههای در معرض آسیب، ارائه خدمات درمانی و بهداشتی و از همه مهمتر، فراهم کردن زمینه ادامه تحصیل برای کودکان را شامل میشود.
کاظملو با تاکید بر اینکه ساماندهی کودکان کار لزوما به معنای ممانعت از کار کردن کودکان نیست، تصریح میکند: برخی از این خانوادهها در وضعیتی به سر میبرند که چارهای به جز کار کردن کودک باقی نمانده است. در چنین شرایطی، سعی میشود که توانمندسازی به نحو احسن صورت بگیرد. به عنوان مثال، طی سال گذشته، تعدادی از این کودکان و یا حتی اعضای بزرگتر خانواده تحت حمایتهای مرکز قرار گرفتند و صاحب مشاغلی همچون لباسفروشی، فروشگاه اقلام غذایی، گوسفندداری، قالیبافی و مواردی از این دست شدند.
این مسئول یادآور میشود: ساماندهی سرپرست خانوار در اولویت اقدامات مرکز قرار دارد ولی ممکن است که این فرد به خاطر بیماری و یا اعتیاد شدید قادر به کار کردن و تامین معیشت نباشد. از همینرو، کودکان ساماندهی میشوند تا در کنار ادامه تحصیل و دریافت سایر آموزشهای حرفهای، نانآور خانه باشند.
وی با اشاره به اینکه این کودکان پس از شناسایی، حمایتهای مختلفی از جمله حمایتهای فرهنگی، هنری، ورزشی و آموزشی را دریافت میکنند، تاکید میکند: خانوادههای این دست از کودکان، از جمله مادران نیز خدمات توانمندسازی و آگاهسازی در قالب دورههای آموزشی دریافت میکنند تا زمینه برای توانمندسازی هر چه بیشتر اعضای خانوار فراهم شود. علاوه بر این، تعداد زیادی از این کودکان تحت پوشش بیمه تکمیلی قرار گرفتهاند و میتوانند خدمات درمانی مورد نیاز خود را دریافت کنند. شرکت در مراسم مذهبی و فرهنگی نیز از دیگر اقداماتی است که در راستای انگزدایی از این کودکان صورت میگیرد.
کاظملو با بیان اینکه پارسال همه کودکان شناسایی شده تحت آزمایشهای ایدز و هپاتیت قرار گرفتند و خوشبختانه جواب همه آزمایشها منفی بود، خاطرنشان میکند: تا پایان سال گذشته، 188 کودک شناسایی و ساماندهی شدند و این شناسایی همچنان ادامه دارد. علاوه بر این، 17 خانواده طی سال 96 و 12 خانواده نیز طی سال 97 توانمندسازی شدند.
به گزارش ایسنا، بر اساس ماده 79 قانون کار در ایران، اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است و در صورتی که کارفرمایی افراد زیر 15 سال را به خدمت بگیرد، متخلف بوده و مشمول مجازات از جریمه نقدی و حبس تا پلمپ کارخانه و ابطال پروانه کار میشود.
ماده 84 قانون کار نیز پیشبینی کردهاست که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایسنا ،تاریخ انتشار:25 خرداد1398، کدخبر:98032210325 ، www.isna.ir