شعارسال: من نمیدانم حسن عباسی نفوذی اسرائیل در ایران است یا خیر؟ اما میدانم اگر یک مأمور اسرائیلی میتوانست سالهای سال در سیستم حکومتی ایران نفوذ کند و رفته رفته به تریبون دار و تئوریسینی برای جریان حاکم تبدیل میشد، همان حرفهایی را میزد که حسن عباسی میزند.
رسانههای ضد ایرانی خارج از کشور، امروزه مشتری پر و پا قرص حسن عباسی اند؛ خبر خوب برای آنها این است که حسن عباسی حرف بزند و آنها حرف هایش را به انگلیسی زیرنویس و در جهان پخش کنند؛ آن هم بدون هیچ شرحی!
حرفهای این شخص بیش از ۱۰۰ سخنرانی دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو و مریم رجوی و امثال آنها اثر ضد ایرانی بر روی افکار عمومی جهان میگذارد، چرا که وقتی آنان سخن میگوید، "ادعا"ست و وقتی این حرف میزند، "اعتراف".
حرفهای اخیر حسن عباسی نیز با استقبال جریانهای ضد ایرانی مواجه شده است و ویدئوی سخنرانی وی با زیر نویس انگلیسی در شبکههای اجتماعی میچرخد و بر موج ایران ستیزی در جهان میافزاید.
او در این سخنرانی به موضوعی به نام " شیوه بودجه در آوردن سپاه" (!) میپردازد و میگوید: ببینید شیوه بودجه در آوردن سپاه چگونه است؟ یک جاسوس میگیرد (جیسون رضائیان) و در قبال آزادی اش، دولت ایران یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از آمریکا میگیرد یا در قبال خونبهای شهید قاسم سلیمانی، ۳ میلیارد دلار درآمد خالص از قطر داشته است.
واقعاً این نوع حرف زدن، توهین به خود سپاه و وهن شهید قاسم سلیمانی و بی عقل دانستن مخاطب و هزینه زایی برای ایران نیست؟!
خودتان را جای شهروندی در آمریکا، آلمان، دانمارک، روسیه، یونان، مصر، امارات، هند، مالزی، سنگاپور، چین، ژاپن یا استرالیا بگذارید. انصافاً بعد از شنیدن این سخنان چه تصویری از ایران و نیروی نظامی اش - سپاه - پیدا میکنید؟ آیا در چنان صورتی تصور نمیکنید که سپاه ایران، نیرویی است باج گیر که آدم میرباید و در قبال آزادی اش پول میگیرد؟!
نکته این که این حرفها درست بعد از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی زده میشود که افکار عمومی جهان، اقدام ترامپ را تروریستی و ناقض قوانین بین المللی میداند و حتی "بنجامین بی. فرنز" دادستان ارشد آمریکایی دادگاه نورنبرگ - که اینک در صد سالگی اش هست - در نیویورک تایمز نمینویسد: "من به عنوان فارغالتحصیل رشته حقوق دانشگاه "هاروارد" که مقالات بسیاری در این باره نگاشته ام، به این رفتار غیر اخلاقی به عنوان نقض آشکار قوانین کشوری و بینالمللی مینگرم.
مردم حق دارند حقیقت را بدانند. منشور سازمان ملل، دادگاه جنائی بینالملل و دادگاه عدل بین الملل لاهه، همه و همه دور زده شدهاند. در این جهان سایبری، جوانان در هر کجا که باشند، در معرض خطر مهلک هستند، مگر اینکه ما بتوانیم قلبها و مغزهای کسانی که جنگ را به قانون ترجیح میدهند دگرگون کنیم. "
درست در چنین فضایی، ناگهان حسن عباسی هوای سخنرانی به سرش میزند و میگوید روش درآمدزایی سپاه گروگانگیری و دریافت پول است و حتی از شهادت فرمانده اش نیز دولت ایران را سه میلیارد دلار کاسب کرده است!
این همزمانی و نیز اشاره به نام شهید قاسم سلیمانی بعد از گفتن روش پول درآوردن سپاه عجیب نیست؟!
چرا کسی آن روی سکه و مأموریت احتمالی امثال حسن عباسی را بررسی نمیکند؟ آیا این همه کمک تبلیغاتی به دشمن فقط از روی سادگی و ندانستن است؟!
مگر حسن عباسی نمیداند که آن یک میلیارد و ۷۰۰ میلیارد دلاری که ایران از آمریکا گرفت، طلبی بود که دهها سال از موعدش گذشته بود و در جریان پرونده جیسون رضائیان، دو کشور ایران و آمریکا توافق به بازپرداخت طلب ایران کردند؟
اما عباسی چنان میگوید که انگار ایران از آمریکا باج گرفته است نه طلب قانونی اش را که بابت خریدهای تسلیحاتی در زمان شاه بود.
اگر این گونه نیست چرا آمریکا در قبال سایر جاسوسانی که در ایران دستگیر شده اند، از این یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلارها به ایران نمیدهد؟ حسن عباسی مردم را چه فرض کرده است؟!
یا درباره شهادت سردار سلیمانی به خبر تایید نشدهای استناد میکند و چنان میگوید که گویا سپاه با خون فرمانده شهیدش معامله کرده و سه میلیارد دلار از قطر گرفته است!
واقعاً چه کسی را در جهان سراغ دارید که درباره کشور و نیروی نظامی کشورش این گونه سخن بگوید و تصویری باج گیر از آنها در جهان ایجاد کند؟!
من همیشه طرفدار آزادی بیان هستم و حتی وقتی همین حسن عباسی را به خاطر یاوه گوییهای قبلی اش به دادسرای نظامی احضار و بازداشت اش کردند، از این که با او برخورد کرده اند، انتقاد کردم و نوشتم که جواب کلمه، کلمه است و نه برخوردهای سلبی.
امروز هم بر همان باورم و دو نکته را متذکر میشوم:
۱ - حسن عباسی، نظامی است که اگر نبود، قبلاً در دادسرای نظامی محاکمه نمیشد. نظامیان حق مداخله در سیاست را ندارند، ولی این فرد، مدام در حال سخنرانیهای سیاسی است و این، خلاف نص صریح قوانین جمهوری اسلامی ایران است.
اگر او عشق سیاست است، از سپاه استعفا کند و آن گاه بسیار بیشتر و تندتر از این، حرف بزند.
۲ - هر که مسؤولیتی دارد و به ویژه اگر به طور رسمی یا حتی غیر رسمی، جریانی را در درون نظام نمایندگی میکند، باید بسیار مراقب حرف هایش باشد، چون حرفهای او، دیگر نظر شخصی یک شهروند محسوب نمیشود بلکه میتواند دستاویزی برای هزینه زایی علیه کشور باشد. مثلا اگر همین حرفهای اخیر عباسی را یک شهروند معمولی در کوچه و بازار میگفت آیا اساساً بازتابی داشت؟ معلوم است که نداشت، ولی وقتی یک فرد نظامی که خود را تئوریسین مینامد و تریبون دار است، این گونه خام گویی میکند، فوراً در کانون توجهات قرار میگیرد و حرف هایش زیر نویس میشود و دست به دست میچرخد؛ و سخن پایانی این که فارغ از مصداق حسن عباسی، نهادهای اطلاعاتی کشور که دنبال نفوذیها میگردند، باید کار را از بررسی همین افرادی شروع کنند که در لباس دوست و خودی، مدام با حرف هایشان تنفر از ایران را به جهان پمپاژ میکنند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت تحلیلی خبری عصرایران ، تاریخ انتشار: 3 بهمن 1398 ، کدخبر: 710290 ، www.asriran.com