شعار سال: از نواندیش این استاد تاریخ در نوشتاری با عنوان «کرونا، فهم اکنون و کارآمدی تاریخ شفاهی» این گونه آودره است:
پژوهشگرانی خبره، پرکار و جسوردر این حوزه پا به عرصه نهاده اند. گرچه برخی از این عزیزان دانش آموخته تاریخ نیستند و علی العموم تجربی و با عدم آموزش تخصص و آشنایی ضرور با مبانی نظری و روشی در این حوزه فعالیت میکنند، اما همان اندک خِبرگان و تاریخ آموختگانی که در پرتو علاقه شخصی و اِشراف به ضرورت روشمندی، در این حوزه رشد کرده اند، جایگاه تاریخ شفاهی را تثبیت کرده و ضرورت آن را بعنوان رهیافتی تکمیلی در مطالعات تاریخپژوهانه به اثبات رسانیده اند.
بدون تردید، تاریخ شفاهی، رویکردی است که کارکرد آن در مطالعات تاریخ شناسانۀ موضوعات مرتبط به زمان حال، موضوعیت دارد. کارکرد مذکور به دو صورت مصداق پیدا میکند: ۱- تکمیل وجه مغفول و نقاط کور موضوعات مورد مطالعهای که اسناد و کتب تاریخی دادههایی را درباره آنها ارائه نمیدهند. در این جهت متخصصان این حوزه (به شرط اِشراف بر جوانب مختلف موضوع و شناخت نقاط کور و وجوه مغفول) با بررسی و شناخت لازم، سراغ مداخلان و یا شاهدان که در قید حیاتند میروند و با بهره گیری از تجارب خویش، استفاده از رویکرد روشمند، رصد کردن شرایط، جلب اعتماد آنها ومتقاعد نمودن ایشان به هر صورت ممکن؛ از رهگذر مصاحبهای فعال و کنشمند، دادههایی را به دست میآورند. طبیعی است که دادههای حاصله در این مرحله، در حکم دیتاهایی (data) هستند که تا تبدیل شدن به فکت (fact) نیازمند نقد وچالش فراوانند. دادههای مذکور که از همان آغاز در ارتباط با وجوه مغفولِموضوع مطالعاتی جمع آوری شده اند، میبایست با سایر وجوه آشکار (آشکارتر) موضوع که با مطالعه اسناد و کتب حاصل شده اند همخوانی پیدا کنند و در تناظر و توازن با آنها مورد قبول واقع شوند.
این فرایند نقد و همخوانی یا توسط خود محقق معاصری که موضوعی را مطالعه کرده و بر وجوه مغفول آن اِشراف دارد و در پرتو آشنایی با تاریخ شفاهی به سراغ مداخلان (agents) مورد نظر رفته، صورت میگیرد یا به واسطه محققی شفاهیکارانجام پذیرفته، که به هر علتی این وجوه مغفول را به مطالعه گرفته، دادههایی جمعآوری نموده، آنها را جرح و تعدیل کرده، نظم بخشیده و شاید در قالب کتاب یا مجموعهای منتشر نموده تا محققین نیازمند از آن استفاده کنند.
۲- محقق علاقمند به عرصه تاریخ شفاهی، نه به انگیزه پر کردن خلاءهای اطلاعاتی موضوع یا موضوعاتی مشخص و به اصطلاح تکمیل اطلاعات اسناد و کتب درباره یک موضوع، بلکه بعنوان محققی آگاه به شرایط زمانه، علاقمند به مسائل و موضوعات عصری، احساس نیاز و یا دغدغهای که ذهن او را به خود معطوف کرده است و با این انگیزه که رخدادهای زمانه را فارغِ از رویکردهای ژورنالیستی و جنجالهای تابعه «رخدادگویی» کند، به سراغ تاریخ عصر خویش و به اصطلاح تاریخ اکنون میرود.
محقق فرضی ما، ممکن است حسب ملاحظات شخصی و گفتمانی، سراغ هر موضوعی با ماهیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و به سیاق روزهای اخیر، بهداشت و سلامت برود (و به شرط برخورداری از صلاحیت روشی- معرفتی، درک ضرورتهای عصری و اِشراف لازم بر جوانب مختلف موضوع مورد مطالعه) دادههایی مفید و کارآمد را استخراج، استنباط و استحصال نماید. بدیهی است که دادههای جمع آوری شده مذکور چه با طرحی پیشینی و چه پسینی میتواند در قالب نوشتاری نظاممند (چه مقاله، چه کتاب) و چه بسا صوت و تصویر عرضه شود تا دیگر محققان زمانه را بکار آید. در عین حال منافاتی نیز نخواهد داشت که محقق فرضی مذکور، مسأله و دغدغهای کلان را از دل رخدادگوییهای حاصلۀ خود شناسایی کند و دادههای حصولی خود را در خدمت تبیین و تفسیر آن بکارگیرد.
اگر دو کارکرد فوق الذکر را بعنوان هدف اصلی در مطالعات معاصر پژوهی با کارآمدی تاریخ شفاهی در نظر بگیریم، بدیهی است که بسیاری از آنچه که در ایران دهههای اخیر انجام شده و بیشتر ذیل عناوین خاطرهگویی و خاطرهنویسی میگنجد (علیرغم اهمیتی که از حیث ارائه مواد خام و دادههای مقرون به صحت نسبی دارند) کمتر در شمول کارکردهای دوگانه فوق قرار میگیرند و سخت جای اصلاح و بازنگری دارند.
و، اما در خصوص نسبت تاریخ شفاهی و بیماری «کووید۱۹» (covid۱۹) که به طور قطع پرداختن بدان از حیث کارکرد ثانوی تاریخ شفاهی موضوعیت دارد؛ چنان که با کمال مسرت در سایت تاریخ شفاهی ایران نمونههایی از جمع آوری اطلاعات با این رویکرد ملاحظه نمودم و بر جرأت و جسارت، علاقمندی و دغدغه این دوستان غبطه خوردم و در عین شواهد مثال عینی و نقیض برخی سخنان که چرا اهل تاریخ به سراغ مطالعه کرونا (بعنوان یک مسأله مبتلابه و دغدغه اکنونی) نمیروند و تنها ادعای پرداختن بدان را دارند، پیدا کردم؛ بیماری پاندمیک جاری میتواند از وجوه مختلف، موضوع مطالعۀ تاریخ شناسی قرار گیرد و تجارب نابی را در اختیار تاریخپژوهان قرار دهد. مطالعۀ وجوه مختلف کرونا با رهیافت تاریخ شفاهی، هنگامی که (در حد امکان) از سر دغدغه باشد و به دور از ملاحظات رسمی و جهت گیریهای حزبی و جناحی انجام پذیرد، برداشت و تلقی نوشتاری کارآمدی را ارائه میدهد که حاصل تناظر و تقارب با تاریخ زنده است و لذا (با این قید که میان مورخ و تاریخ شناس قائل به تفاوتی ظریف باشیم) کارکردی مورخانه قلمداد میشود. کارکرد مورخانهای که هم با تاریخ اکنون ملازمت و مطابقت دارد، هم امکان روایت تجربۀ زیسته معاصر را در پرتو نگرشهای متکثرِگفتمانی فراهم میآورد و هم زمینههای پویش مورخانه را در فضای کنشمند جامعه، با حفظ فاصله از حریمهای رسمیِدر دستور کار، هموار میکند.
مطلب آخر اینکه نمونههایی از تجربههای دیداری و شنیداری برخی علاقمندان به تاریخ شفاهی، بنده را به قلمی کردن این نوشته تشویق کرد. محققان مذکور با جسارت کافی و پرسه زدنهای شبانهروزی در بیمارستانهای مختلف تهران و شهرستانها (عملی که با ریسک پذیرش بیماری و در شرایط فعلی با بیمهری و چه بسا خشونت میزبانان همراه است) دادههای قابل اعتنایی را از وضع موجود بیماری، امکانات، کاستی ها، نقطه قوت ها، سلوک کادر درمانی با بیماران، نوع نگاه و تلقی بیماران و همراهان آنها به بیماری و وضع موجود جامعه و مسائلی از این قبیل، جمع آوری کرده اند که بسیار قابل تأمل است. همانند پزشکان، پرستاران و دیگر عزیزان کادر درمانی که در شرایط فعلی نقش طلایه داران صحنه مقابله با ویروس خطرناک کرونا را بر عهده گرفته و در حکم فرماندهانی جان برکف، مایه امید و قوت قلب آحاد جامعه بشمار میروند، کارکرد مورخانه محققان تاریخ شفاهی (با هر میزان کیفیتی) نیز از حیث پرداختن به تاریخ اکنون و ارائه تجربهای دست اول نوعی جلو داری قلمداد میشود و لذا موجب مسرت و شایسته تقدیر است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری شفقنا ، تاریخ انتشار 14 اردیبهشت 99، کد خبر: 934952، www.shafaqna.com