چند وقتی است از شیوع ادبیاتِ مدّاحی غُلُوّ آمیز و تکثیر مقابر امام زادهها که از آنها به عنوانِ حرم یاد میشود ابراز نگرانی میشود که باعثِ ترویج خُرافات و افکار سطحی پوچ شده و جامعه را از تفکّر و اندیشۀ صحیح و رُشد و ترقّی باز میدارد؛ و سدّی در مقابل اصلاح گران دینی ایجاد میکند و افراد متعصبّی را بر علیه آنها بسیج مینماید.
شعارسال: این نگرانی کاملاً به مورد است و تردیدی وجود ندارد که ترویج افکار سطحی و خُرافاتی طبق یک برنامۀ سیاسی پیچیده و مرموز به شدّت رو به افزایش است و میرود که تمام فضای اندیشه و تفکّر را در انحصار خود درآورد.
ولی به نظر من ریشۀ این جَریان و شیوع این طرز تفکّر از جای دیگری نشئت میگیرد و آن منبری شدنِ طلاب حوزه پیش از رسیدن به مرحلۀ قابل توجّهی از تحصیل و علم است؛ که پیش از شروع به تحقیق به تبلیغ میپردازند؛ و بیانگر این است که هدفِ اصلی از تحصیل تثبیت و دفاع از افکار موجود است که مردم را به آنچه خودشان میپندارند خوشنود و امیدوار سازند و نگذارند سؤالاتِ جدیدی به ذهنشان خُطور کند و تحتِ تأثیر آن سؤالات قرار گیرند.
این رَوند دقیقاً در مقابل تحقیق و جستجو است. چون تحقیق از شکّ و سؤال و حالتِ جستجو گری شروع میشود و این گونه تبلیغات شکّ و حالتِ جستجو گری را از ذهن میزُداید و آن را قُفل و منجمد میسازد.
این افراد نه تنها مخاطبین خود را به سوی انجماد و تحجّر ذهنی سوق میدهند. بلکه با القاء هرچه بیشتر مطالبِ تقلیدی و تلقینی به ذهن خود و چشم پوشی از سؤالاتِ مطرح در جامعه به طور مستمرّ با تمام توان میکوشند هرچه بیشتر ذهن خود را منجمدتر و متحجّرتر نمایند. اینها پیش از آنکه مطالبِ خود را به مخاطبین القا نمایند آنها را به ذهن خود فرو میبرند و حدّ اکثر سعی خود به کار میگیرند که آن مطالب را باور کنند و بپذیرند؛ که عالم عامل و واعظِ متّعظ باشند، چون موعظه وقتی اثر میکند که از دل برون آید. این است که هرچه بیشتر به این روش ادامه میدهند خود را بیشتر به افکار موردِ پسندِ عوام تطبیق میدهند؛ و برای اینکه هرچه بیشتر خود را قانع سازند روز به روز به این مسابقه ادامه میدهند و بیشتر و بیشتر در بَحر خُرافات فرو میروند.
این افراد که از اوایلِ تحصیل این روش را در پیش گرفته اند تدریجاً به آن عادت میکنند و اگر پس از چندین سال ماندن در حوزه در صددِ تحقیق برآیند، باز هم تحقیقاتِ آنها در مسیر همان تبلیغ و منبری است که از ابتدا به آن عادت کرده اند؛ و در جهتِ پیدا کردنِ مدارک و مطالبِ جدیدی برای بالا بُردن کیفیّت تبلیغ و منبر خواهد بود. کلاس تدریس این آقایان هم نوعی منبر و تبلیغ است.
اکثر این افراد تا آخِر عُمر هم در مسیر تحقیق قرار نخواهند گرفت و مزّۀ تحقیق را هم نخواهند چشید؛ و هر کدام از اینها که در مسیر مرجعیّت قدم بگذارند فتاوا و رسالۀ توضیح المسائل آنها نیز رنگ و بوی تبلیغ و منبر و روضه به خود میگیرد. مگر عدّۀ معدودی که ذاتاً جستجوگر و محقّق باشند و از تقلید بیزار باشند این گونه افراد هم طبیعتاً کمیاب اند و در بین سایرین احساس غُربت و تنهایی میکنند و احیاناً طرد و منزوی خواهند شد.
اینجا است که شرایط و فضای مناسبی برای مدّاحان فراهم میشود که به اَشعار و داستانهای غُلُوّ آمیز بپردازند و بر طبل ولایت بکوبند و با صدای غَرّا و با هنرمندیهای خاصّ خود شور و شیون را به حدّ اعلی برسانند و مُشتهای مُحکم خود را بر دهانِ اهلِ تحقیق و بُرهان بکوبند و دندانهای آنها را در دهانشان خُرد نموده و هرچه بیشتر مردم را به زیارتِ قبرهائی که آنها را حرم مطهّر مینامند و انداختنِ نذری های خود در ضرایح به اصطلاح مقدّسه تشویق نمایند. بَه بَه؟! که از آن زیارتها چه لذّتی میبَرند و چه خوابهای خوشی میبینند و با چه زبانِ شیرین و دلرُبایی برای دیگران تعریف میکنند؟!
شعارسال، بااندکی تلخیص و اضافات برگرفته از عصراسلام، تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۰، کدخبر: ۲۷۰۲۸، asrislam.com