پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۵۹۸۷۵
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۱
فیروز دولت آبادی، سفیر سابق ایران در ترکیه، به جماران گفت: عضویت دائم در پیمان شانگ‌های نشانه بسیار خوبی است و سیاست خارجی باید از آن استفاه کند والّا این عضویت شادمانی خاصی ندارد. استفاده از این پیمان است که می‌تواند دستاورد بزرگی تلقی شود.

شعار سال:سفیر سابق ایران در ترکیه با تأکید بر اینکه امضای برجام تأثیری در پیوستن به پیمان شانگهای نداشته است، گفت: مسأله هسته ای ایران اساسا فراتر از موضوعاتی است که در این نوع پیمان ها با آن برخورد شود یا این پیمان ها تأثیری بر این مسأله بزرگ جهانی ایجاد کند. مواضع مربوط به پروژه های هسته ای ایران دقیقا و کاملا با سیاست خارجی و منافع ملی کشورها به خصوص روسیه و چین گره خورده و به نظر من آنها به هیچ وجه این را وارد مقوله پیمان شانگهای نمی کنند.​
 
مشروح گفت و گو با فیروز دولت آبادی را در ادامه می خوانید:

آقای دولت آبادی! به نظر شما عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای چه فوایدی می تواند برای کشورمان داشته باشد؟
 
عضویت در یک پیمان امنیتی منطقه ای به خودی خود حکایت از یک رابطه بهبود یافته و اطمینان آمیز بین کشورهایی است که عضو آن می شوند. برای ایران علاوه بر این، اهمیت دیگری دارد؛ از این رو که ایران تاکنون عضو هیچ یک از پیمان های امنیتی و منطقه ای نبوده است. یعنی ایران عضو شورای همکاری خلیج فارس، معاهدات امنیتی قفقاز و سایر موارد نبوده و از لحاظ اصول سیاست خارجی خود این یک تهدید محسوب می شود. پیمان شانگهای از این جهت هم برای ایران اهمیت فوق العاده ای دارد و بسیار با ارزش است.
 
البته روابط اعضای پیمان شانگهای بیشتر از اینکه جنبه های امنیتی داشته باشد، معطوف به تلاش برای توسعه روابط اقتصادی و پیوندهای فرهنگی است.
 
از طرفی برخی کارشناسان معتقدند امضای برجام به عضویت ایران در پیمان شانگهای کمک کرد و از سوی دیگر برخی معتقدند عضویت در این پیمان باعث می شود جایگاه ایران در فضای بین الملل ارتقاء پیدا کند و این موضوع می تواند هم به احیاءبرجام کمک کند و هم مانع از تحریم های بین المللی ایران شود. نظر شما در این خصوص چیست؟
 
اینها مسائلی است که به ذهن افراد می رسد و با حقیقت سیاست ارتباطی ندارد. عضویت در شانگهای در گذشته هیچ محدودیتی نسبت به برجام نداشته و امضای برجام هم تأثیری در این موضوع ندارد. کما اینکه آمریکا از برجام خارج شده و برجام متوقف است و ما الآن عضو پیمان شانگهای شده ایم.
 
این یک پیمان منطقه ای بوده که طبق اساسنامه امضا شده، حتی مخالفت یک کشور می توانست مانع عضویت هر کشور جدیدی شود. در مورد ایران این مخالفت از طرف دولت تاجیکستان ابراز شده بود؛ به خاطر بعضی سوء برداشت هایی که از گذشته داشتند. این سوء برداشت ها در دو سال گذشته برطرف شده و نتیجه تلاش ها با ورود دولت جدید همراه شد که البته می توان به فال نیک گرفت.
 
پیمان شانگهای تقویتی برای مسائل امنیتی ایران ندارد
 
پیمان شانگهای تقویتی برای مسائل امنیتی ایران ندارد. مسائل امنیتی ایران شدیدا قائم به خود است. یعنی این پیمان ها تأثیری در رفتار امنیتی و نظامی ما نخواهد داشت. برای اینکه سطح تهدیداتی که ایران با آنها مواجه است، اساسا در سطح منطقه ای و کشورهای منطقه نیست. مسائل امنیتی ایران با آمریکا گره خورده و فراتر از این مسائل است. اما این عضویت نشان می دهد حداقل همسایگان شمال شرقی ما نسبت به مسائل امنیتی ایران خوشبین هستند و فکر می کنند که معضل امنیتی با ایران نخواهند داشت؛ یا مسائل امنیتی ایران موجب ایجاد بحران در این کشورها نخواهد شد.
 
شما به سطح نگرانی از مسائل افغانستان نگاه کنید. یک گروه نظامی حاکم شده اند که به این دلیل مشکلات بسیاری در اطراف این کشور پیش بینی می شود. اما بزرگترین چالش استراتژیک جهان بین ایران و آمریکا است و همسایگان ما احساس ناراحتی نمی کنند.
 
به نظر من این پیمان از این جنبه ها اهمیت دارد و اگر بتوان در قالب این پیمان برای روابط با همسایگان هم یک ساختار مالی تعریف کرد می تواند مستقل از تحریم های یک جانبه آمریکا دستاوردی هم باشد. البته اینها کارهای سختی است و با چشم انداز تحولات سیاسی و سیاست خارجی ایران باید روی این برنامه ها کار کرد. مقداری دشوارتر از چیزی است که در ابتدا به چشم می آید.
 
سیاست خارجی باید از عضویت در پیمان شانگهای استفاده کند؛ والّا این عضویت شادمانی خاصی ندارد
 
به هر حال به نظر من عضویت در این پیمان نشانه بسیار خوبی است و سیاست خارجی باید از آن استفاده کند، والّا این عضویت شادمانی خاصی ندارد. استفاده از این پیمان است که می تواند دستاورد بزرگی تلقی شود و نه صرف عضویت در آن.
 
توقعات ما از روسیه و چین نباید بیش از اندازه باشد
 
در شرایطی که برخی کشورها به بهانه مسائل هسته ای تهدید به بردن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل می کنند، ما عضو پیمانی شده ایم که دو عضو دائم شورای امنیت، یعنی روسیه و چین، هم عضو آن هستند. نظر برخی کارشناسان این است که عضویت روسیه و چین در پیمان شانگهای می تواند به همپیمان شدن بیشتر ایران با این دو کشور کمک کند و اگر بخواهد تحریم بین المللی شورای امنیت بخواهد علیه ایران اعمال شود، این دو کشور وتو خواهند کرد. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
 
مسأله هسته ای ایران اساسا فراتر از موضوعاتی است که در این نوع پیمان ها با آن برخورد شود یا این پیمان ها تأثیری بر این مسأله بزرگ جهانی ایجاد کند. مواضع مربوط به پروژه های هسته ای ایران دقیقا و کاملا با سیاست خارجی و منافع ملی کشورها-به خصوص روسیه و چین-گره خورده و به نظر من آنها به هیچ وجه این را وارد مقوله پیمان شانگهای نمی کنند. اساسا اصول هسته ای ما خاص است و مراودات مربوط به آن با نظام بین الملل در قالب این نهادها-مانند پیمان شانگهای- تعریف نمی شود.
 
چین و روسیه هم به اندازه کافی از مسائل هسته ای ما و پیچیدگی های آن آگاهی دارند و فکر می کنم این دو کشور در سطح متناسب با منافع ملی خودشان تا به حال هم در پرونده هسته ای ایران رفتار محافظه کارانه ولی قابل قبولی داشته اند. توقعات ما از این کشورها نباید بیش از اندازه باشد.
 
به نظر شما راه های استفاده بهتر ایران از عضویت دائم در پیمان شانگهای چیست؟
 
وقتی یک پیمان دسته جمعی منعقد می شود، در واقع تمایل و اراده ای را نشان می دهد. این تمایل و اراده وقتی مثمر ثمر می شود که کشورها آمادگی داشته باشند منافع خودشان و یا حداقل بخشی از منافع خودشان را در قالب این پیمان به مشارکت بگذارند. اگر اتحادیه اروپا تا اینجا آمده به دلیل این است که کشورهای عضو، منافعی را قربانی کرده اند تا منافع جمعی را به دست بیاورند. این آمادگی در کشورهای عضو پیمان شانگهای وجود ندارد و هیچ کدام هم برای محاسبه منافعی که قربانی می کنند و منافعی که به دست می آورند، بلوغ سیاسی و اقتصادی ندارند. این یک امر کلیدی و بسیار مهم است.
 
از زمان احمدی نژاد سامان مدیریتی اقتصاد ما از بین رفته است
 
برای اینکه ما از مزایای اینجا استفاده کنیم پیش فرض های خیلی زیادی دارد و اولین مورد این است که اقتصاد ایران سامان مدیریتی پیدا کند. از زمان آقای احمدی نژاد سامان مدیریتی اقتصاد ما از بین رفته و دولت آقای رئیسی اول باید این سامان را درست کند و به جای اولش برگرداند تا در سطح ملی بشود منافع و ضررهای یک کار را محاسبه کرد.
 
لذا به نظر من اول باید راجع به اقتصاد ما در ابعاد داخلی صحبت کرد و بعد که دولت قابل محاسبه و ارزیابی پیدا کردیم، معلوم می شود چه چیزی را در این پیمان می توانیم سرمایه گذاری و چه منافعی را قربانی کنیم تا چه منافع جمعی بزرگتری را به دست بیاوریم. مثلا برای انتقال یک خط لوله از جنوب به شمال زمین هایی را از مردم می گیرید برای اینکه آن انتقال در نهایت منافع بزرگتری را برای همه به ارمغان بیاورد. این منافع در سطح ملی می آید، در حالی که ممکن است منافعی را در سطح شخصی قربانی کرده باشید.

 

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری جماران ، تاریخ انتشار: 28 شهریور1400، کدخبر:1525370 ، www.jamaran.news

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین