*شما در مورد صحبتهای اخیر برخی از نمایندگان در مورد شرکت نابینایان در انتخابات مجلس چه نظری دارید؟
در جلسه علنی مجلس، هنگام بحث در مورد اینکه نابینایان نیز میتوانند در انتخابات مجلس شرکت کنند یا خیر متأسفانه علاوه بر اینکه نابینایان از حضور در مجلس محروم شدند حرفهای توهین آمیزی هم از طرف یکی از نمایندگان مطرح شد و تواناییها و قابلیتهای افراد دارای نقص بینایی نادیده گرفته شد. در آن جلسه بیان شد «نماینده نابینا برای مطالعه قوانین، اعلام نظر و رأی دادن در مجلس با مشکل روبهرو است و مناسبسازی شرایط برای آنها بار مالی به همراه خواهد داشت و این با قانون اساسی مغایرت دارد.
مجلس نباید قانونی تصویب کند که برای دولت بار مالی در پی داشته باشد. این صحبت که ورود نماینده نابینا برای دولت، بار مالی به همراه دارد از بیاطلاعی ایشان است. زیرا ایشان نمیدانند یک فرد نابینا چطور میتواند قوانین را مطالعه کند یا چطور میتواند به سیستم رایانهای مجلس راه یابد و رأی خود را اعلام کند. احتمالاً ایشان تصور کردهاند فرد نابینا به یک کارمند نیاز دارد تا کمکش کند یا اینکه فکر کردهاند این قوانین باید به خط بریل تبدیل شوند تا نماینده نابینا بتواند به آنها دسترسی داشته باشد در حالیکه امروزه دسترسی به اطلاعات برای افراد نابینا به وسیله نرم افزارهای گویاساز صورت میگیرد. افراد نابینا حتی در مورد رأی دادن و مطالعه نیز میتوانند مستقل عمل کنند.
*گاهی شاهد تصویب قوانینی هستیم که از بیاطلاعی نسبت به وضعیت معلولان نشأت میگیرد، آیا این نمیتواند به این علت باشد که اقشار معلول نمایندهای در مجلس ندارند تا وضعیت آنان را تبیین کنند؟
سال 83 هم که قانون حمایت از معلولان به تصویب رسید اگر نمایندگانی از معلولان در مجلس حضور داشتند این قانون با این همه نقص تصویب نمیشد که در حال حاضر در اجرا با مشکل روبهرو شویم و مجبور شویم اصلاحیه قانون را بنویسیم و از مجلس بخواهیم دوباره آن را بررسی کنند.
در مورد قانون کاهش ساعات کاری زنان معلول اگر نمایندهای از نابینایان یا معلولان در مجلس حضور داشت مشکلات یک زن معلول را بخوبی بیان میکرد البته معلولیت دلیل بر این نیست که امتیاز ویژهای به این زنان تعلق بگیرد ولی باید در نظر داشت مسائل یک زن معلول بسیار بیشتر از سایر زنان است.
تنها در صورت حضور نمایندهای از میان قشر نابینا یا معلول در مجلس شورای اسلامی است که قوانین به شکل همه جانبه و کامل تصویب خواهند شد.
*ایران در سال 85 به کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت ملحق شد آیا تصویب این قانون با کنوانسیون در مغایرت قرار ندارد؟
- در این کنوانسیون، به طور مفصل و مکرر بیان شده که افراد دارای معلولیت از حقوق اولیه برابر با دیگران برای حضور در جامعه و زندگی برخوردارند و دولتها مکلفند حقوق اولیه این افراد را به رسمیت بشناسند، برای آنها فرصتهای برابر ایجاد کنند. در عین حال دولتها نباید در مورد آنها تبعیض قائل شوند و به دلیل معلولیت، آنها را از افراد دیگر جامعه جدا نکنند و اجازه دهند مانند سایرین در امور سیاسی و تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند. ما هم به این کنوانسیون پیوسته ایم و اجرای مفاد این کنوانسیون نیز مانند سایر قوانین لازم الاتباع است. متأسفانه نمایندگان ما یا نسبت به این موضوع بیاطلاع هستند و یا توجه نمیکنند و قانونی مغایر با آن را تصویب میکنند.
*جامعه نابینایان که از این امر هم متضرر است و هم ناراحت از لحاظ قانونی چه میتواند انجام دهد تا حرفش را به نمایندگان برساند؟
تنها راه، فراهم شدن فرصتی است تا نابینایان بتوانند اعتراضشان را به گوش نمایندگان خود برسانند و رسانهها باید زبان حال این افراد و واسطه آنها با نمایندگانشان باشند.
ما باید روی خواسته هایمان اصرار داشته باشیم و به طرق گوناگون اعتراضمان را نسبت به تصویب این قانون اعلام کنیم و خواهان اصلاح آن باشیم.
همین چند سال پیش بود که کانون دادگستری از حضور نابینایان بهعنوان وکیل جلوگیری میکرد و معتقد بود وکلای نابینا نمیتوانند در محاکم از حقوق موکلشان دفاع کنند. اما با اصرار و اعتراض برخی از وکلای نابینا، این حق به آنها داده شد.
* حضور نابینایان بهعنوان نماینده مجلس نیز از حقوق اولیه آنهاست و خود مردم میتوانند بفهمند که نمایندگان نابینایشان دانش و مهارت لازم برای حضور در مجلس را دارند یا خیر؟ و آیا این افراد میتوانند برای آنها مفید باشند یا خیر؟
زیرا همین مردم در انتخابات شورای شهر، دو نماینده نابینا را برای حضور در شورای شهر تهران برگزیدند. از طرف دیگر شاهد بودیم از الفاظی که عوام برای نامیدن افرادی که توانایی شنیدن و سخن گفتن را ندارند در مجلس استفاده شد که استفاده از لفظ کر ولال در سطح مجلس نیز توهین به این افراد به شمار میرود.
به نظر میرسد این نماینده محترم باید در صحن علنی مجلس و از طریق رسانهها به دلیل همه قصورهایی که صورت گرفته از جامعه معلولان عذرخواهی کند.
*به نظر شما این نا آشنایی نسبت به معلولان، از کجا نشأت میگیرد؟
بسیاری از مردم ما در مورد تواناییهای نابینایان بیاطلاعند که این از قصور صدا و سیما و رسانههای دیگر در اطلاعرسانی نشأت گرفته است.
البته تمایل برخی از معلولان به حضور نیافتن در سطح جامعه و در فعالیتهای اجتماعی نیز دلیل دیگری برای این موضوع محسوب میشود. من خود وکیل دادگستری هستم اما برای بسیاری، این موضوع هنوز جالب است و از من میپرسند شما واقعاً وکیل هستید.
در نگاه مردم، نابینا فردی متکی به دیگران است که نمیتواند زندگی مستقلی داشته باشد حال این موضوع در سطــــوح بالاتر به نمایندگان مجلس هم تسری مییابد در حالیکه انتظار این است آنها با بینش بالاتری به مسائل نگاه کنند.
در تصدی امر نمایندگی مجلس آنچه حرف اول را میزند دانش، تفکر و تخصص نماینده نسبت به قوانینی است که باید تصویب شود. اگر اینگونه نباشد ما شاهد تصویب قوانینی خواهیم بود که کم و کاستی دارند و قدرت اجرایی لازم را ندارند و همه موضوعات در آنها پیشبینی نشدهاند.
برای قانونگذاری تنها داشتن مدرک کارشناسی ارشد کفایت نمیکند ما قوانینی داریم که پس از گذشت صد سال هنوز نتوانستهاند موادی از آن را تغییر دهند زیرا جامع و کامل هستند کاش به موضوع نمایندگی مجلس اینگونه نگاه شود تا اینکه به مشکل فیزیکی افراد نگریسته شود.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6076 ، پنج شنبه 21 آبان 1394، صفحه 16