پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۲۷۲
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۵
همچنان‌که به استناد اسناد چاپ شده در شماره‌های قبلی در مورد کاسیت‌ها گفته شد، نوع صنعت و پیشه‌وری ممتازی که درآن مقطع تاریخی داشته‌اند در کنار عوامل دیگر، این قوم را به یکی از قدرتمندترین اقوام تبدیل کرده است که مدت 576 سال و نه ماه بر بخش‌های قابل توجهی از جهان تسلط داشته است.

شعار سال: سیر تطور پیشه‌وری و صنعت و به دلایلی مهجور ماندن اجباری این قوم و به حاشیه رانده شدن‌اش، امکان ارتباط و ارتقاء صنعت و پیشه‌وری را از آن‌ها گرفته است که باز هم در مراحل بعدی و مسیر تکامل تاریخی انسان، دلایلی همچون نداشتن رسم‌الخط و امکان گسترش دانش به شکل مکتوب، دانش و فن‌آوری و ادبیات و سایر عوامل فرهنگ‌ساز این قوم را تا همین اکنون به حاشیه رانده است و پرسش بنیادین نشریه‌ی کاسیت هم همین است: گذشته از آن چه که در مقاطع متفاوت تاریخ گذشته اتفاق افتاده است، چه عوامل فرهنگی دیگری در شرایط کنونی باعث عزلت و مهجوری اجباری این قوم از صحنه‌ی ارتباط و امکان ارتقاء شده است؟!

و در نهایت‌‌ این‌که این مهجوری و عزلت اجباری تا کی و چگونه ادامه خواهد داشت؟!

آوردن این اسناد و مدارک و عوامل فرهنگی به میدان ارتباطات و امکان ایجاد دیالوگ و گفتمان برای آن‌ها، تنها یکی از عوامل ابتدایی رشد و ارتقاء است که خوشبختانه (به خصوص در عرصه‌ی فرهنگ) این روزها پژوهشگران بسیاری دارد. اما شکل ارتقاء این عوامل و احیاء درست آن ریشه‌ها و طرح آن در مدنیت امروز (آن هم به شکلی ممتاز و پیشرو) متأسفانه از نگاه پژوهش‌گران این مسیر به دور مانده است که در موارد دیگر به ‌تفصیل خواهد آمد. این بار به سراغ کشاورزی و صنعت آن رفته و این که در آن روزگاران کهن چه شکل پیشرفته‌ای داشته است. باز هم ببینید و قضاوت کنید.

کشاورزی در نزد مردم کاسیت

کاسی‌ها مردمی«کوچ رو» بودند و چندان با فنون کشاورزی آن طوری که در سرزمین میان رودان یا بین النهرین رایج بود آشنایی نداشتند. به همین خاطر ما از وضعیت کشاورزی آن‌ها در دوران حکومت فرمانروایی محلی‌اشان و یا قبل از آن، اطلاع چندانی نداریم. هر مطلبی هم که در این حوزه گفته شود، جز حدس و گمان چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

ولی بعد از این که بابل را تسخیر کردند و بر اریکه‌ی سلطنت بابل نشستند با مبانی کشاورزی و فنون آبیاری سومریان و بابلیان که میراث‌دار سنن کهن بین‌النهرین بودند، آشنا شدند.

از این زمان به بعد ما می‌توانیم به چگونگی وضعیت کشت و کار آن‌ها تا حدودی پی ببریم. زیرا از بعضی از پادشاهان کاسیت اسنادی در این خصوص بر جای می‌ماند که ما را قادر می‌کند که بتوانیم در این خصوص حرفی بر زبان برانیم.

البته از وضعیت کشاورزی در زمان حکومت پادشاهان سلسه اول بابل هیچ‌گونه سندی بر جای نماند. ولی به همین دلیل همین داده‌هایی که از دوران حکومت پادشاهان کاسیت در بین‌النحرین بر جای مانده می‌توانیم بگوییم که کشاورزی سلسه اول به همان شیوه‌ای بود که در میان کاسی‌ها مرسوم بوده است.

در یکی از اسناد اقتصادی که در نیپور به‌دست آمده است و مربوط به دوران حکومت نازی ماروتاش است، اثر چندین مهر استوانه‌ای شکل دیده می‌شود که 3 نفر را در حال شخم زدن نشان می‌دهد.

این سند بر اساس تاریخ روی آن، مربوط به سال چهارم سلطنت نازی ماروتاش است. در این سند خیش (گاوآهن) به وسیله‌ی دو گاو نر کوهان‌دار کشیده می‌شود که یکی از سه نفر آن را می‌راند و مرد دیگر دو دسته خیش را به دست گرفته وآن را حرکت می‌دهد. مرد سوم

کیسه‌ای پر از بذر زراعت بر شانه‌اش آویخته است و با دست راستش دانه‌ها را داخل لوله‌ای می‌ریزد و از آن‌جا به شیاری که خیش ایجاد می‌کند، پاشیده می‌شود. در بالا ظرفی قرار دارد که زیر آن به لوله وصل می‌شود و شبیه قیفی است که به شخص بذر افشان اجازه می‌دهد که بدون پراکندن دانه آن را در ظرف بریزد.

این نخستین تصویر از خیش بابلی است که در دست داریم و ارزش آن در این است که خیش را در حال کار می‌بینیم. شبیه همین مُهر را ما در روی یک کودرو (سنگ مرزی) که مربوط به دوره‌ی حکومت ملی- شیباک کنده شده می‌بینیم.

دو تای دیگر مربوط به دوره‌ی آشوری‌ها است و یکی از آن‌ها روی کاشی دیوار قصر در خورس‌آباد دیده می‌شود و دیگری را در میان علائم سنگ سیاه اسرحدون می‌یابیم که بر روی آن شرح او را درباره‌ی تعمیر بابل می‌خوانیم.

مشابه همین خیش‌ها را با همان ترتیب بذر و خیش هنوز در سوریه می‌توان دید. الهه‌ی شخم کاسی‌ها «گشتینا» نام داشته است.

کشاورز پیش از شخم زدن زمین و بذر افشانی آن را به قطعات مربع یا مستطیل تقسیم می‌کرد و هر یک را به وسیله‌ی اندکی خاک از یکدیگر جدا می‌ساخت. بعضی از شیارها از دشت می‌گذشت و به صورت ترعه‌های کوچک در می‌آمد و انتهای آن‌ها به جوی آبیاری عمده وصل می‌شد.

هیچ‌گونه سدی بسته نمی‌شد و وقتی کشاورز می‌خواست یکی از مزارع خود را آبیاری کند، فقط خاکریز مقابل مجراهای کوچک را باز می‌کرد و می‌گذاشت که آب وارد آن بشود.

وقتی که آب به زمینی می‌رسید که کشاورز می‌خواست آن را آبیاری کند، مجرا را با اندکی خاک می‌بست و لبه‌اش را می‌شکست؛ به طوری‌که آب روی یکی از لبه‌های کوچک جریان می‌یافت و آن را خیس می‌کرد.

سپس همین کار را با قطعه مربع بعدی انجام می‌داد و بعد به مجرای اصلی باز می‌گشت و جریان آب را با بستن سوراخی که در کنار تعبیه کرده بود، متوقف می‌کرد. روش آبیاری در بین‌النهرین در روزگار ما نیز چنین است و تردیدی نیست که بابلی‌های نخستین نیز از آن استفاده می‌کردند.

این خود روشی بسیار ساده بود ولی به مراقبت نیاز داشت، به ویژه هنگامی‌که آب را به چندین بخش یک ملک در یک زمان می‌بردند.

گذشته از این، یک مجرای عمده غالباً به دشت‌های چندین زارع آب می‌رساند و هر فردی به تناسب سهم خود وظیفه داشت که کناره‌های آن را حفظ و تعمیر کند. اگر در این کار قصور می‌ورزید و آب به مزرعه‌ی همسایه نفوذ می‌کرد، مجبور بود تاوان را برابر جنس یا هر محصولی که خراب می‌شد، بپردازد.

اگر قادر به پرداخت نبود، کالاهای او را می‌فروختند و همسایگانش که مزارع شان آسیب دیده بود، از این فروش سهم خود را بر می‌داشتند. همچنین هرگاه کشاورزی فراموش می‌کرد که آب زمین خود را ببندد، مجبور بود که تاوان هر آسیبی که به محصول همسایه وارد شده را بپردازد.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری کاسیت خبر، تاریخ انتشار 18 مرداد 95 ، کد مطلب: 12713: www.kassitkhabar.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین