۹ اسفند سالروز درگذشت سیدجواد طباطبایی؛
سیّد جواد طباطبایی (۲۳ آذر ۱۳۲۴ – ۹ اسفند ۱۴۰۱) استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانیِ فلسفه، تاریخ، حقوق و سیاست ،عضو پیشین هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مدیرِ گروه فلسفهٔ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود.در اندک زمانی بعد از تدریس در دانشکاه، نزد دانشجویان دانشگاه تبریز محبوبیت فراوانی به دست آورد و کلاسهای درس وی با دانشجویان رشتههای گوناگون پر میشد. محبوبیت طباطبایی به اندازهای رسیده بود که دانشجویان نام او را به عنوان یکی از استادان محبوب به دیوار دانشگاه زده بودند و به دیگر استادان دانشگاه هشدار میدادند که سطح خودشان را به اندازهٔ وی برسانند. به گفته حسن منصور، از استادان وقت دانشگاه تبریز، جلسه تأیید علمی طباطبایی برای استخدام به عنوان هیئت علمی، به دلیل نبود افرادی در اندازهٔ علمی طباطبایی، به شکل صوری برگزار و تأیید شد. اما در جریان استخدام رسمی، سنگاندازیهایی انجام گرفت و در نهایت با وقوع انقلاب فرهنگی، استخدام او منتفی شد.با بازگشت به پاریس و ملاحظهٔ وقایع انقلاب، او دیدگاههایی را که اشاره به سرقت انقلاب میکنند یا عوامل خارجی را دلیل انقلاب میدانند، سطحی دانسته و شناخت انقلابیون ایران از آزادی و دموکراسی را «بدوی و ابتدایی» میخوانْد. او بر آن بود که انقلاب ایران نمیتوانست در جهت «تأسیس آزادی» باشد و آن را شکست مشروطه میدانست و در نتیجه، ناکامی پروژهٔ تجدد در ایران قلمداد کرد. از نظر وی: «میدان مبارزه برای حصول آزادی و استقرار نهادهای دمکراتیک، یکسره دراختیار روشنفکران آشفتهذهن و تودههای متوهم قرار گرفت».طباطبایی عضوِ انجمن حکمت و فلسفه میشود، ولی در سال ۱۳۶۷ از آنجا اخراج میگردد. اخراج دوّمش از دانشکدهٔ اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی بود که، به گفتهٔ خودش، به «تحریک چند استاد سخت متوسط الاحوال» بود. او سپس به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد. در همان زمان سردبیری نشریهٔ همین دانشکده را به عهده گرفت. او مدتی ممنوع از تدریس و سپس در سال ۱۳۷۴ اخراج شد.اگرچه خودش نمیدانست تحت چه عنوانی اخراج شده اما یکی از مسئولان به او میگوید که گفته شده طباطبایی لیبرال، لاییک، و ملیگرا است و از او میخواهد که اعتراضی به این اخراج بکند تا آن را بررسی کنند. در مقابل، طباطبایی میگوید که «من همانی هستم که هستم. واقعاً نه میدانند لیبرال چیست، نه ملیگرا و نه لاییک.پس از اخراج از دانشگاه تهران، طباطبایی به کار پژوهشی خود در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در پژوهشکدههای فرانسه، آلمان و آمریکا فراهم آمد پژوهشی دربارهٔ تاریخ اندیشه در ایران را دنبال کرد. در فرانسه عضو مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه شد. در این کشور، با عضویت در هیئت علمی دایرةالمعارف فرانسه، برخی از مدخلهای آن را تدوین کرد. او از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ در مؤسسهٔ مطالعات سیاسی-اقتصادی پرسش به تدریس فلسفه پرداخت. بهمرور، بهویژه در دههٔ نود، تأکید او بر «امر ملی» بیشتر شد. او مدّتی نیز عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بود.جواد طباطبایی برگزیدهٔ جشنوارهٔ فارابی سال ۱۳۹۶ شد و از رئیسجمهور ایران لوح تقدیر گرفت.طباطبایی که از سال ۱۳۹۷ برای درمان سرطان در آمریکا زندگی میکرد در شامگاه سهشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۱ در بیمارستان هوگ ارواین ایالت کالیفرنیا روی در نقاب خاک کشید.
کد خبر: ۳۹۷۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱
محمدرضا تاجیک تحلیلگر سیاسی:
تحلیل برآیند نیروهای یک جامعه و روند تغییرات آن با توجه به دو مولفه داخلی( شرایط حاکمیت و کارآمدی،مشروعیت و مقبولیت آن / وضعیت هسته سخت و سطح حرفه ای و غیر تهاجمی بودن آن / وضعیت مردم) و خارجی( کشورهای دوست ، کشورهای دارای منافع و متمایل به معامله ، کشورهای دشمن) قابل تبیین است. در کشورهای خاورمیانه بشکل سنتی دارای نوعی دو قطبی سازی بین تقابل مولفه های داخلی در برابر مولفه های خارجی بوده و در بین مولفه های داخلی نیز ، متاسفانه در غالب موارد، فعالیت مشارکتی بین سه زیر مولفه حاکمیت ، هسته سخت و مردم ، ملاحظه نمی شود و حاکمیت با نوعی نگاه بالا به پائین به شهروندان بر اساس انواع ایدئولوژی ها و طراحی ساخت ها و ساختارها، می نگرد. چنین میدان نیرویی ، فاقد پایداری طولانی مدت بوده و بعد از گذر از دوره حکومت داری میان مدت و با توجه به شکاف مردم- حاکمیت، شاهد حضور سرکوبگرانه هسته های سخت و برخورد های تند با مردم هستیم. شرایطی که بشکل تدریجی باعث محبوبیت زدایی، تغییر ارزش ها و کنار نهادن ایدئولوژی ها و بعضا تقدس ها در مردم و در نهایت ، سست شدن پایه های مشروعیت نظام ها می شود. نقطه عطفی که زیر بخش های مولفه خارجی، حداکثر استفاده را از آن نموده و تامین منافع خود را در کشور بحران زده، جستجو می کند. محمدرضا تاجیک، تحلیل گر سیاسی، بر اساس نوعی تحلیل روندی و تاریخی ، اقدام به بررسی سیر قهقرایی حکومت بشار اسد در سوریه نموده و نظرگاه هایی نیز در مورد شرایط ایران و برخی دیگر از کشورهای همسایه ، ارایه می دهد.
کد خبر: ۳۹۷۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
مهران صولتی:
دربارهٔ چگونگی تدوین و تصویب سند چشمانداز بیست ساله، باید گفت که به شکست طرحهای چشمانداز-گونهٔ پیشین در کشور از سال ۱۳۷۶ در دبیرخانهٔ مجمع تشخیص مصلحت نظام این احساس وجود داشت که سامانهٔ کلانخط و مشیگذاری راهبردی کشور و مدیریت آن دچار نقص و ناهماهنگی و فاقد اهداف اجماعی است و این که سیاستهای کلّی نظام در یک جهت خاص و معین تدوین نمیشود، به همین دلیل در سال ۱۳۷۸ بحثی با عنوان «افق آینده» در دبیرخانهٔ مجمع تشخیص آغاز گردید که سرآغاز طرح سند چشمانداز شد. به تعبیر دبیر این مجمع، پس از آن که موضوع، نزد رهبری مطرح گردید، ایشان این مسئله را «یک حلقهٔ مفقودهٔ راهبردی» تعبیر و به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرد که چشمانداز بیستسالهٔ آیندهٔ کشور را ترسیم کنند. از اعضای مجمع تشخیص، افراد زیر جزو کمیسیون تدوین سند چشمانداز بودهاند: محسن رضایی، زنگنه، حبیبالله عسگر اولادی، نبوی، ایروانی، محمد هاشمی، علی اکبر ولایتی، مجید انصاری، حسین مظفر. واگذاری تدوین سند چشمانداز به مجمع تشخیص مصلحت نظام، با این استدلال انجام پذیرفته که، چون سند چشمانداز خود نوعی تدوین سیاست کلّی نظام است، پس در حیطهٔ وظایف مجمع میباشد. در هر حال، سند چشمانداز در آذر ماه سال ۱۳۸۲ به عنوان برنامهٔ بیستسالهٔ کشور و با عنوان «چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ ه. ش» از سوی مقام معظم رهبری به رئیسجمهوری وقت، محمد خاتمی، ابلاغ شد. سوال اینجاست که چرا از مجمع تشخیص مصلحت و دبیر وقت (جناب محسن رضایی) درباره عملکرد کاری اش برای تحقق سند چشم انداز سوال نمیشود؟ چرا در شرایطی که مقرر بود در بسیاری از شاخصها و حوزهها، اول منطقه باشیم، دچار انحراف در عملکرد هستیم. هرچند که اگر پای صحبت این دسته از دوستان بنشینیم، با میان کشیدن پای تحریم همه چیز را توجیه میکنند و کمتر توجهی به کم توانی شخصی در راهبری راهبردی کار نمیشود. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، تا کی باید تاوان چنین هزینههای گزافی را بپردازد و ملاحظه گری نسبت به افراد داشته باشد؟ متن انتقادی مهران صولتی، عباس عبدی و حسین جلیلی در همین رابطه، اقدام به بررسی برخی از ابعاد عدم تحقق سند چشم انداز نموده است.
کد خبر: ۳۹۶۸۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۳۰
سید یحیی یثربی:
شیوه مواجهه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد به گونه ای که می تواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب یأس, ناامیدی و پوچی و بی معنایی زندگی باشد. مرگاندیشی می تواند معنای متفاوت داشته و از منظرهای مختلف مورد توجه قرار گیرد. گاه مرگاندیشی به این معناست كه شخص همیشه به این توجه دارد كه زندگی تا بینهایت ادامه ندارد و در نهایت به دیوار مرگ بر میخورد. بالاخره ماهیت زندگی پس از مرگ با زندگی اینجا فرق میكند. باز به گفته علیبنابیطالب(ع): «الیوم عملٌ و لاحساب و غداً حسابٌ ولا عمل.» زندگی اینجا با زندگی آن طرف تفاوت اساسی دارد، زیرا، اینجا عمل هست ولی محاسبهای در كار نیست، آنجا محاسبه است و دیگر عملی در كار نیست. بنابراین، میان ماهیت دو جهان كه در یكی عمل هست و حساب و كتابی در كار نیست و در یكی فقط حساب و كتاب در كار است و دیگر نمیتوان دست به عمل زد، تفاوت بسیار است. پس، گاه مرگاندیشی، یعنی توجه داشتن به «نهایت داری» زندگی و اینكه زندگی یك امر نامتناهی و بیكرانه نیست. معنای دوم مرگاندیشی یعنی «ترسیدن از مرگ»، زیرا، یكی از معانی «اندیشه» در زبان فارسی، «ترس» است، مثلاً، در متون قدیم میگویند: «اندیشه مدار»، یعنی «مترس». پس، «اندیشه» همیشه مانند امروز به معنای «تفكر» نبوده است، از اینرو، «مرگاندیشی» گاه به معنای «ترس از مرگ» است. در روانشناسی انواع مختلفی از «فوبیا» یا ترسهای بیجهت تشخیص داده شده است؛ یكی از فوبیاها و ترسهای بیجهت، ترس از مرگاست. مرگاندیشی معنای سومی نیز دارد كه نه به معنای نهایت داری زندگی است و نه به معنای ترس از مرگ، بلكه به این معنا است كه كنشهای شخص چه واكنشی در پس از مرگ خواهد داشت. یکی از مهمترین اهمیت های مرگ اندیشی ،تاثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطه انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. اندیشه مرگ نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی به شمار می آید. در مواجهه با نیستی و تکاپو در میدان مرگ، مرگ اندیشی قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان, آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی و به تبع معنا و جهت دادن به زندگی است. حفظ هویت فردی, کشف امکانات وجودی در این دنیا, انتخاب آگاهانه و زندگی متفکرانه و مسوولیت در برابر خود و دیگران از پیامدهای زندگی اصیل و معنادار است.
کد خبر: ۳۹۶۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۱
نسبت سیاست و جامعه از نگاه علیرضا بلیغ و محمد باقری:
سیاست ورزی را می توان یکی از اصول پایه ای ارتقاع اجتماعی محسوب کرد به شرطی که این حوزه آلوده به سیاست بازی و سیاسی کاری نشود. آلودگی حوزه سیاست به انواع انحرافات ، مسلما باعث سیاست زدایی و سیاست گریزی شده که بنوعی خودش سیاست ورزی جدید است . سوال اینجاست که آیا این برداشت که جامعه ما در وضعیت سیاستزدایی قرار دارد، برداشتی درست است و آیا میتوان درباره فرمی جدید از سیاست در ایران بحث کرد؟ سال گذشته که اعتراضات در جریان بود، قصد داشتیم بهصورت بنیادی به این مساله بپردازیم که جامعه با چه بحرانهایی مواجه است که شکلی از اعتراض را در ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱نشان میدهد. مجموعهای از گفتوگو را شکل داده و وقتی که آنها را کنار هم قرار دادیم، به این نتیجه رسیدیم ظاهرا هم جامعه ما و هم دولتها یکی پس از دیگری در فهم وضعیتی که دچارش هستند، مشکل دارند. شرایطی که می تواند به تئوری سیاست زدگی، سیاست گریزی و سیاست زدایی شدگی جامعه ایرانی ، قوت بخشد.
کد خبر: ۳۹۵۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۱
بالاخره صدای اعتراض همه بلند شد:
وقتی کار را بدست جماعت ابله بسپاریم، بهتر از این عملکرد نخواهیم داشت. این عبارت ابله بودگی، نه توهین است و نه تخریب و نه مرتبط به مدرک تحصیلی و پست سازمانی. مدیر ابله، توان چیدن پهنههای برنامهای برای استخراج عملکرد مطلوب و کاهش پیامدهای نامطلوب را ندارد. عملکرد بانک مرکزی و جماعت اقتصادیها در کشور، بی شباهت به مدیریت ابلهانه نیست (تاکید میکنیم که قصد توهین نداریم و صفت برخی از دستگاهها و افراد، بر اساس عملکردشان است). آقایان توان جلوگیری از تجدد امهال وامهای بانکی کلان را ندارند و حجم دستورات برای پرداخت تسهیلات تکلیفی نابجا (الزاما و با تاکید همانند، تسهیلات فرزند آوری) آنقدر زیاد است که راهکار را بر کاهش و بنوعی قطع ارایه تسهیلات خرد جستجو کرده اند. موضوعی که باعث افزایش مبلغ ربا در قالب فروش صوری جنس تا حد صدی هفت و ربای پول نقد در حد صدی ده شده است. ما بشکل کاملا مستقیم به آیات عظام کشور در این خصوص هشدار شرعی میدهیم. ایفای تعهدات دینی و پیگیری امور توسط این گروه از مراجع، از الزامات وظیفهای انها بوده و همانگونه که از خودشان اموخته ایم، عواقب شرعی دینی و دنیوی داشته و ذمه محسوب میشود. آقای دکتر فرزین رئیس کل محترم بانک مرکزی، هشدار قبلی را گویا نشنیدی، ان شاالله موج جدید را حتما خواهی شنید. اصلاح کن قبل از اینکه بیشتر زیر سوال بروی.
کد خبر: ۳۹۵۱۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۳
«پاستور» به «رئيسي» تغيير يافت :
پاستور در مرکز تهران بالاخره و پس از یکصد سال تغییر نام داد و به اسم ابراهیم رئیسی هشتمین رئیسجمهوری اسلامی نامگذاری شد. اما نامگذاری حفاظتشدهترین خیابان تهران به نام پاستور، به دلیل واقع شدن «انستیتو پاستور» در این ناحیه بود. باغی وسیع و سرسبز که موقوفهی شاهزاده عبدالحسین فرمانفرماست و بالای آن نوشته شده: «انستیتو پاستور، موقوفهی فرمانفرما، تاسیس ۱۲۹۹». موسسهای که یک قرن قبل برای واکسیناسیون سراسری در ایران و مبارزه با اپیدمیهایی، چون وبا، طاعون، هاری و آنفولانزا پدید آمده است. حال باید پرسید که بجای المان سازی، طراحی حجمها و مجسمههای مفهومی نفیس از رئیس جمهور شهید، چرا شورای شهر کم خاصیت حاضرف علاقه وافر به تغییر اسامی خیابانها دارد. بارها به دوستان امنیتی و نظارتی و مدیران شهری در خصوص سن آقای چمران هشدار داده ایم، کسی شنید، خیر. اگر کج اندیشی نکرده باشند، لطف کرده اند.
کد خبر: ۳۹۵۱۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱
رضا داوری اردکانی:
جهان توسعه نیافته در حقیقت گرچه نام جهان دارد از قوام تاریخی بی بهره است یا بهره کافی ندارد. جهان م تجدد به صورتی که در اروپای غربی و آمریکای شمالی تحقق پذیرفته، توسعه یافته نامیده میشود، اما جهان قدیم را نمیتوان توسعه نیافته خواند و کسی نگفته و نمیتواند بگوید که مثلا هخامنشیان یا ساسانیان توسعه نیافته بودند، اما اکنون بسیاری از کشورهای جهان که بعضی از آنها سابقه تاریخی هم دارند در ذیل نام توسعه نیافته یا در حال توسعه قرار دارند پس توسعه نیافتگی امری است که اخیرا عارض چین و هند و ایران و مصر و ... شده است. اگر این کشور همان بودند که در گذشته تاریخی بودند به آنها توسعه نیافته گفته نمیشد، اما چه شده که آنها را توسعه نیافته میخوانند؟ این کشورها چیزی که سابقا بوده اند نیستند و در عین حال، به مرحله توسعه هم نرسیده اند پس در واقع نه تعلق درست به گذشته تاریخی خود دارند و نه به مراحل پیشرفتی که در جهان توسعه یافته تحقق یافته رسیده اند. این کشورها میخواهند در پی جهان توسعه یافته بروند و به مزایایی که آنها در زندگی، علم و تکنولوژی دارند دست یابند. مشکل این است که خواستن اگر به معنی هوس داشتن باشد توانستن نیست و صاحب هوس را به مقصود نمیرساند. جهان م تجدد با خرد و فرهنگ خاص به مراحل توسعه رسیده و کشورهای دیگر به صرف آموختن علوم جدید و تقلید از رسوم تجدد به مقصد و مقصودی که دارند نمیرسند. جهان توسعه نیافته یا در حال توسعه مخصوصا از آن جهت کارش دشوار است که باید اجزاء یک سیستم و نظم به هم پیوسته تاریخی را جداجدا اخذ کند و هر یک را در جای خود قرار دهد و میان آنها اتصال و پیوستگی بومی خودش را به وجود آورد.
کد خبر: ۳۹۵۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
بیژن عبدالکریمی :
تصميمات زيگزاگي در تعامل و تقابل سنت با مدرنیسم در انقلاب ایران و سکوت در برابر پوپولیسم و تندروی ها
تنازع میان «سنت» و «مدرنیسم» یکی از چالشهای جدی و مستمر در پهنه سیاسی و عمومی ایران زمین بوده است. در برهههای مختلف تاریخی هم هر کدام از این دو، فضای بیشتری برای اثرگذاری در ساختار سیاسی و حاکمیتی داشتهاند. پس از نهضت مشروطه تا هنگامه انقلاب سال ۵۷ این طرفداران مدرنیسم بودند که قلمروی فکری و عملی افزونتری برای اثرگذاری در جامعه در اختیار گرفتند و پس از سال ۵۷ به این سو، سنتگرایان عرصهها فراختری برای تاخت و تاز در اختیار گرفتند. موضوع، اما زمانی بغرنجتر میشود که طیفهای تندرو و افراطی و پوپولیستها از بطن سنتگرایان ظهور کرده و فضای زیست را برای نوگرایان به حداقل رساندهاند. بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه ایرانی با واکاوی تحولات اخیر در عرصههای سیاسی، اجتماعی و عرصههای سیاست خارجی به چالشهای پیش روی جامعه ایرانی اشاره میکند. عبدالکریمی با اشاره به دوقطبی سنت و مدرنیسم در ایران به این نکته اشاره میکند که «نمیتوان راهحلهایی که برای یک قطب قابل پذیرش است را به قطب دیگر تحمیل کرد.» گفتمان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به شدت از فقر تئوریک رنج میبرد. این فقر تئوریک به دلیل فقدان نگرش حکمی، فلسفی و پدیدارشناسانه است؛ لذا زیگزالی عمل میکند. یکی از خطاهای راهبردی گفتمان انقلاب این بود که همه نیروهای واسطه را از بین برد. امروز نه خود زبانی دارد که با قطب نوگرای جامعه سخن بگوید و نه امکانی را فراهم کرد که نیروهای واسطه امکان حضور داشته باشند. متأسفانه گفتمان انقلاب در بخشهای میانی و پایینی خود این پوپولیسم و خارجی گری را دارد، لایههای بالایی در برابر این تندرویها سکوت میکنند
کد خبر: ۳۹۴۵۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۹
یوسفعلی میرشکاک در گفتگو با اکبر نبوی:
یوسفعلی میرشکاک در گفتوگو با اکبر نبوی گفت ، یک مصیبت دیگری که ما داریم این ممیزیهای وزارت جدید ارشاد است. که اگر ولش کنند از خمسه نظامی تا همین الان شروع میکنند لغات را در آوردن. چرا ژرفتر نگاه نمیکنید؟ یک بزرگواری گفت در سرزمین قد کوتاهان معیارها همیشه بر مدار صفر سفر میکنند.صریح میگویم، ما فیلمی را که خیلیها وحشت دارند از فکرش در پرده عریض سینما دیدیم، اتفاقی افتاد؟ ما از این نترسیدیم، این ایمان ما را نگرفت.کسی که از آب بترسد در حوض غرق میشود.
کد خبر: ۳۹۴۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۲
برداشت ها از کتاب مقاومت شکننده از قاسم خرمی تا نجف لک زایی:
به مناسبت ایام بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی به بررسی ساختار پژوهشی و یافتههای کتاب مقاومت شکننده:تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی، نوشته جان فوران استاد جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و ترجمه احمد تدین در سال ۱۳۷۰" توسط قاسم خرمی پرداخته شده است. این کتاب یکی از آثار روشمند درباره تحولات چند قرن اخیر ایران است. بعد از بیان نظرات خلاصه وار قاسم خرمی، اقدام به ضمیمه کردن تحلیلهای نجف لک زایی (۱۳۸۳) درخصوص این کتاب شده است. تضارب آرای دو فرد مورد اشاره، شفاف کننده ابعاد مورد تاکید در این کتاب است.
کد خبر: ۳۹۴۰۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
نقدی بر آرای مهران صولتی(جامعه شناس و معلم):
در مورد حضور مردم در انقلاب ۵۷ عبارت مشهوری وجود دارد؛ آنها میدانستند که چه نمیخواهند، ولی نمیدانستند که چه میخواهند! این عبارت دستمایه مهران صولتی شده تا با مطرح کردن کردن دوگانههایی متعارض (مادیات همراه با معنویات، جمهوریت همراه با اسلامیت، تجدد همراه با تدین) به نابجایی و غیر ضروری بودن انقلاب اسلامی در ایران بپردازد. آمچیزی که صولتی در بیان آن قاصر بوده یا بدان کم توجهی کرده است. بحث الگوهای توسعهای و تمدنی مورد نیاز برای انقلاب بواسطه حضور فقه پویا و فاصله گیری از فقه سنتی است. سولتی به جریان چند گامی انقلابها برای طی شرایط گذار و رسیدن به مرحله تثبیت هم توجهی نداشته است. در واقع، برداشت او از انقلاب، تحقق مدینه فاضله است. همان القائیات نادرستی که بعضا در قالب انحرافات ایدئولوژیک مطرح میشود. در نگاه ما، انقلاب قائدتا اقدامی چندگامی یا چند مرحلهای بوده، نیازمند بهره گیری از فقه پویا برای اتصال سه بعد جمهوریت، اسلامیت و انقلابی گری در قالبهای توسعهای و تمدنی است و برای ممانعت از انحرافات، ریزشها و رویشهای خاص خودش را دارد. انقلابهای دینی (نظیر انقلاب ایران) باید در مقابل چالش ها، آسیبها و انحرافات، حساسیت خود را تا لحظه آخر متصل به مرحله تثبیت حفظ کنند و مانع برهم خوردن تعادل سه بعد جمهوری، دینی و انقلابی گری خود باشند.
کد خبر: ۳۹۴۰۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
نظرگاه ها درخصوص ریشه های انقلاب:
در انقلاب ۵۷ هم روحانیون و هم روشنفکران در نبردی میان غرب و شرق در پی بازگشت به خویشتن بودند. «منصور معدل» در مقاله درخشان خود با عنوان «ایدئولوژی به مثابه گفتمان اپیزودیک: مورد انقلاب ایران» میگوید انقلاب ایران، انقلابی فاقد ضدانقلاب بوده است؛ هم مردم آن را قبول داشتند و هم ایالات متحده و شوروی آن را، ولو با اکراه، پذیرفتند.
کد خبر: ۳۹۳۹۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۲۸
«بلای بیتاریخی و جهان بیآینده»؛
دکتر رضا داوریاردکانی باور دارد متفکری که در رؤیای پدیدآمدن عهد و عصری دیگر باشد، چهبسا با عصر و عهد خود مخالفت کند. بسیاری از متفکران تنها دغدغهشان خلق مفاهیمی بوده است تا از عهد و عصر خود فراتر رفته و به انکار وضع موجود دست بزنند. همانگونه که دلوز میگوید کار فلسفه خلقِ مفاهیم است.
کد خبر: ۳۹۳۸۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۶
ایدئولوژی علیه ایدئولوژی :
به مناسبت زادروز زندهیاد داریوش شایگان در چهارم بهمن ماه، در برنامه «برخورد» تصمیم گرفتهایم نشستی در نقد و بررسی میراث فکری این متفکر برگزار کنیم و ازاینرو با دکتر حسین مصباحیان و دکتر احسان شریعتی به گفتوگو نشستهایم.
کد خبر: ۳۹۳۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۳
انتخابات مجلس در گیلان؛
از ۱۱۸۱ داوطلبی که برای شرکت در انتخابات مجلس در گیلان پیش ثبت نام کرده بودند، تنها ۶۸۳ نفر ثبت نام نهایی کردند؛ به عبارتی دیگر ۴۹۸ نفر یا در همان مرحله پیش ثبت نام تایید نشدند و یا در میانه راه از شرکت در انتخابات مجلس منصرف شدند. با این حال آمارها حاکی از افزایش ۴۶ درصدی داوطلبان نسبت به دوره گذشته است. از طرف دیگر، شاهد ثبت نام هر ۱۳ نماینده فعلی گیلان در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس هستیم؛ البته در این میان سیدکاظم دلخوش نماینده فعلی صومعه سرا در اقدامی جالب توجه از حوزه انتخابیه رشت و خمام ثبت نام کرده است.
کد خبر: ۳۹۲۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷
حاشیههای طرح هادی و تغییر کاربری در استانهای شمالی کشور:
خبر میرسد که یک شهروند اهل روستای تلارم محمودآباد روز شنبه ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲ مقابل استانداری مازندران اقدام به خودسوزی کرد که البته با اقدام به موقع حاضران و نگهبانی استانداری، با مهار آتشسوزی، نجات یافت. در اخبار انعکاس یافته در رسانهها اشاره به درخواست نامبرده به ساخت خانه رایگان میشود. این در حالی است که برخی از خبرهای دریافتی، اشاره به مشکلات طرح هادی و تغییر کاربری زمین در استانهای شمالی دارد. دو سالی است که مردم سه استان گیلان، مازندران و گلستان، درگیر بحث ممنوعیت تغییر کاربریها در زمینهای مستقر در طرح هادی و بحث عدم تجدد نظر در طرحهای هادی بعد از ده سال هستند. پیش بینی میکنیم و هشدار امنیتی میدهیم که این پدیده نامیمون به زودی فراگیر شده و خشم سرکوب شده مردم به شیوههایی این چنین برون ریزی میکند. از استاندار محترم مازنداران هم درخواست داریم، واقعیت ماجرا را بدون حاشیه، برای افکار عمومی توضیح دهد.
کد خبر: ۳۹۲۴۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۴
مهدی نصیری:
مهدی نصیری استاد دانشگاه و پژوهشگر دینی میگوید: در عصر غیبت و سیطره مدرنیته نباید از حوزه و فقه انتظار شکل دادن به اتوپیای دینی (مدینه فاضله) را داشته باشیم و این امر تنها با ظهور حضرت، ولی عصر محقق خواهد شد.
کد خبر: ۳۹۱۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۴
گذار به الهیات سیاسی دموکراتیک؛
مشروطیت نخستین فصل تجدد ایرانی است که بر پایه آگاهیها و مفاهیم نوین راهیافته به ذهنیت ایرانی پدیدار شد. در پرتو این آگاهیهای نوآیین، نظام دانایی سنتی شکاف برداشت و هندسه معرفتی آن دگرگون و سنت دچار بحران شد. افزون بر این حکمرانی سنتی که در چارچوب الهیات سیاسی سنتی مشروعیت مییافت با چالش و بحران روبهرو شد و گذار به آن ضرورت یافت. در واکنش به این بحران، گروهی همچنان بر حفظ سنت و الگوی سنتی حکمرانی اصرار داشتند. در برابر گروهی دیگر به ضرورت بازسازی آن پی بردند و کوشیدند تا بر پایه امکانات درونی به بازسازی آن بپردازند که در پرتو کوشش آنها جریان نواندیشی دینی شکل گرفت. بههرحال پرسش این است که مشروطیت چه تحولی در الهیات سیاسی شیعه پدید آورد؟ در پاسخ میتوان ادعا کرد مشروطیت با نقد وجوه اقتدارگرایانه اندیشه سیاسی شیعه زمینه گذار به الهیات سیاسی دموکراتیک را فراهم کرد.
کد خبر: ۳۹۱۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۱۶
محقق داماد:
علم از مقوله هستی و دین از مقوله بایستی است. هستی و بایستی دو مقوله متفاوت هستند. تکنولوژی در حال حاضر به چنان شتابی رسیده است که نمیشود جلوی این شتاب را گرفت اما دانش الهیات بهرغم سابقه چندین قرنه، هنوز اندر خم یک کوچه است و هنوز سوالهایی که پیش از میلاد مسیح در یونان باستان برای سقراط و افلاطون و ارسطو مطرح بوده، حل نشده است. مسائلی مانند جبر و اختیار، اراده بشر، رابطه مغز و ذهن و ...
کد خبر: ۳۸۹۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰