شعار سال: قبل از ورود به بحث اصلی یا "هشدار امنیتی-نظامی به حضور کماندوهای اسرائیلی دارای شناسنامه ایرانی در کشور" لازم است در رابطه با ماهیت واقعی رژیم صیهونیستی و ارتباط ان با ایالات متحده آمریکا در قالب و قاعده، نظم نوین جهانی ( استعمار و استثمار ، همچنین امپریالیسم و ارتجاع) صحبت شود. 
اسرائیلِ (رژیم صیهونیستی)، در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی با تصویب قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل (تقسیم فلسطینِ بریتانیا به دو کشور اسرائیل و عرب و اداره شهر اورشلیم به صورت بین‌المللی ) شکل گرفت. این طرح، موافقت سران اسرائیلی را در پی داشت، اما اعراب فلسطین و دولت‌های عرب منطقه بی‌درنگ آن را رد کردند. در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ میان شبه‌نظامیان عرب و یهودی‌ها نبرد‌های خونینی رخ داد. نهایتاً در ۱۴ مه ۱۹۴۸ هم‌زمان با پایان قیومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسرائیل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی همسایگان عرب به‌طور هم‌زمان به اسرائیل حمله کردند که متاسفانه به دلایلی چند، متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعه‌ای از درگیری‌های نظامی بین نیرو‌های اسرائیلی و کشور‌های عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهم‌ترین آن‌ها بوده‌اند.
بین سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۱، ۲۶۰٬۰۰۰ یهودی از کشور‌های عربی به اسرائیل مهاجرت کردند. دولت اسرائیل سیاست‌ هایی را برای پذیرش ۶۰۰٬۰۰۰ مهاجر در یک دوره چهار ساله به اجرا گذاشت و جمعیت یهودی این کشور را دو برابر کرد. 

آمریکا از سال های قبل از جنگ جهانی اول درک نمود که دوری جغرافیایی و بینا قاره ای ، می تواند بعنوان فاکتوری برای تقویت امنیت ،مورد استفاده قرار گیرد. در بعد از جنگ دوم جهانی، کشور آمریکا به نتیجه رسید که در کنار انزوای جغرافیایی منجر به تامین امنیت، ضرورت حضور بین سایر کشورها باید به روش های مختلف تامین شود و همچنین، باید از درگیری مستقیم پرهیز نماید. بر این قاعده، کشور اسرائیل را بعنوان کشور نیابتی خودش تحت پوشش گرفت. ماموریت هایی نظیر جمع آوری اطلاعات توسط ارگان امنیتی اسرائیل ( نظیر موساد) برای ایالات متحده آمریکا و سازمان هایی نظیر سیا ، انجام می شود. در صورت نیار به درگیری آمریکا با یک کشور، اسرائیل بعنوان پیشگام مداخله مستقیم و غیرمستقیم ورود می کند . خرابکاری ها و عملیات تروریستی توسط عوامل موساد و سایر نظام های امنیتی اسرائیل عهده داری می شود و غیره. در واقع با این مباحث قصد آن داریم که موضوع نیابتی بودن اسرائیل برای امریکا شفاف سازی شود. 

درگیری ایران با اسرائیل نیز ، در واقع و بظاهر درگیری با نوعی رژیم غاصب سرزمین های اسلامی از یکطرف و در نهان داستان، درگیری با کشور ایالات متحده آمریکا بدلیل تمایلات بالای امپریالیستی، استعمارگرایانه و استثمار طلب آن کشور است. ایالات متحده در پس نگاه لیبرال دموکراسی حول بنیادگرایی مسیحی خود، قصد به سلطه استثماری و استعماری برکل کشورها را داشته و این کار را با انواع فشارها نظیر فشار فناورانه و تجارت پایه، فشار از راه تهدید یا به خدمت گرفتن حاکمان سایر کشورها، فشار از راه جنگ و تحریم و غیره ، دنبال می کند. رفتاری که با مشی تمدن اسلامی- ایرانی، به هیچ وجه سازگاری نداشته و زمینه ساز تضاد و تعارض دائمی خواهد بود. 
آمریکا برای پرهیز از رویارویی مستقیم با ایران ، به چند راهبرد چندجانبه گرایی و اعمال فشار و تحریم، تخریبگری و ترور و نفوذ در داخل جمهوری اسلامی،گروگان گیری منابع و منافع جمهوری اسلامی و غیره روی آورده است و بازوی اجرایی این کار نیز توسط رژیم صیهونیستی ، دنباله گیری و اجرا می گردد. 

هشدار امنیتی-نظامی به حضور کماندوهای اسرائیلی دارای شناسنامه ایرانی در کشور: استنتاج بواسطه مهندسی معکوس رویدادها در هفت سال اخیر

مهندسی معکوس حوادث دارای ردپای اسرائیلی خصوصا در بحث ترور‌ها و خرابکاری‌های هسته‌ای (نظیر ترور شهید فخیم زاده در سال ۱۳۹۹، حمله به انبار مخفی تورقوزآباد در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸، ترور هنیه در تهران در ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ و غیره) نشان دهنده دو موضوع اشرافیت بالای اطلاعاتی از یکطرف (فناوری پایه، نفوذ پایه، جاسوسی محور) و بحث عملیات اجرایی دقیق از طرف دیگر است. این در حالی است که ساخت‌ها و سازمان‌های امنیتی کشور، عموما به دنبال سد کردن روند‌ها و فرآیند‌های دسترسی دشمن به اطلاعات هستند، بنظر می‌رسد نوعی غفلت شدید در بحث بازدارندگی در اجرا و خرابکاری، در حال رخ دادن است.

مهندسی معکوس خرابکار‌ها و ترور‌های هسته‌ای و سیاسی نشان می‌دهد که عملیات به شکل طبیعی نمی‌تواند توسط نیروی آموزش دیده عادی، نیروی نیابتی و خریداری شده و مزدور و مواردی همانند صورت گیرد. چنین نیرویی الزاما نیرویی کماندو پایه و کاملا متعلق به کشور اسرائیل می‌بایست باشد (بر اساس رعایت ظرافت‌های عمل که تنها توسط نیرو‌های حرفه‌ای دارای وابستگی سازمانی قابل توجیه است). تصور اینکه این نیرو‌ها بشکل ماموریتی از خارج از کشور وارد ایران شده و بعد از عملیات اقدام به ترک خاک کشور کنند نیز تصوری جیمزباندی و اشتباه می‌باشد. این نیرو‌ها الزاما در ایران ساکن بوده و کاملا مسلط به زبان فارسی و عرف اجتماعی -فرهنگی مردم بومی هستند. دارای شناسنامه ایرانی هستند و در بین مردم مشغول کار و فعالیت روزمره می‌باشند. الزاما دارای انبار یا واحد تولیدی در مناطق حاشیه‌ای شهر بوده و قاعدتا بشکل فردی یا به همراه چند فرد و نیروی کار مهاجر، کار می‌کنند (اگر مشکلی پیش آمد، راحت و بدون دردسر بتوانند از شرشان خلاص شوند).

این نیرو‌ها در مواقع بحران و تشدید بحران، وارد عملیات شده و با بهره گیری از فناوری‌های نظامی قوی در اختیار، فضای مانور بالای حرفه‌ای در پوشش شغلی، نظام اطلاعاتی کاملا سطح بندی شده و دارای پلن A، B، C، همچنین الگوی فعالیت شبکه پایه مستقل (تقریبا غیر مرتبط با سایر هم سازمانی‌های خود در یک شهر یا استان)، اقدام به فعالیت می‌کنند. پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، با توجه به مهندسی معکوس رویداد‌های تقابلی ایران-اسرائیل در هفت سال اخیر، در این خصوص هشدار امنیتی-نظامی می‌دهد.

چنانچه نگاه تطبیقی از هفت سال گذشته با حملات اخیر و درگیری مستقیم اسرائیل و ایران بیندازیم ، نکات جالبی قابل استنتاج و استخراج است. در درگیری های اخیر، اسرائیل چند راهبرد رزمی را بشکل توامان مورد استفاده قرار داد.

 
*** فعال کردن سامانه های ترور شخصیت های سیاسی-امنیتی و شخصیت های هسته ای کشور بشکل نقطه زنی ( شعار سال: در تحلیل ما بر اساس بهره گیری از همان کماندوهای دارای شناسنامه ایرانی و ساکن در ایران). 

***فعال کردن سامانه رزم هوایی برای ضربه زدن به سامانه های راداری-پدافندی و سامانه های موشکی عموما ثابت کشور( شهرهای موشکی).

*** تلاش برای شکستن سد پدافندی و راداری کشور برای تسهیل دسترسی به مراکز و پایگاه های هسته ای و ضربه زدن از طریق بهره برداری از بمب های دارای قابلیت های خاص.

*** فعال کردن جوخه ترور از طریق کماندوهای خاص با رویکرد ضربه زدن به توانمندی و انسجام مدیریتی و سیاستگذاری کشور.

مورد سوم ، در بحث حاضر ، در کانون توجه قرار دارد. باید پرسید که : 
*** آیا افراد عادی یا حتی مزدور نیابتی ، توان استفاده از سلاح های دوش پرتاپ ، نیمه سنگین و خاص را دارند یا اینکه، این سلاح ها الزاما توسط نیروهای ورزیده و خاص، قابلیت استفاده دقیق خواهند داشت( نظیر ترور شهید فخری زاده، ترور شهید هنیه، ترور فرماندهان نظامی کشور در روز گذشته و غیره) . 

با توجه به شکل و ابعاد سوراخ، شاید بتوان اینگونه پنداشت که موشک اسپایک NLOS عامل این ترور بوده است . این موشک تقریبا با 2 مگاژول انرژی جنبشی هنگام برخورد، توان ایجاد سوراخ در بتن را دارد. جای باله‌ها نیز تا حدودی روی دیوار مشهود است. بنظر می رسد که موشک از داخل کشور توسط نیروهای ویژه اسرائیلی شلیک و با هدایت تلویزیونی خود، به نقطه مورد نظر اصابت کرده باشد. انرژی جنبشی بالای آن دیوار را سوراخ کرده و پس از ورود به ساختمان، منفجر شده است.

برخی منابع غیررسمی مدعی شدند که ترور اسماعیل هنیه توسط موشک spike nlos انجام گرفته است؛ موضوعی که هنوز هیچ نهاد امنیتی آن را تایید نکرده است. منابع خارجی در خصوص عملکرد موشک spike nlos گفته اند: «اسپایک یک موشک ضد تانک هدایت شونده و ضد نفر اسرائیلی است که دارای یک کلاهک ضد تانک با قابلیت انفجار بالا است. این موشک توسط یک شرکت اسرائیلی طراحی شده و توسعه یافته و از روی هلی کوپتر، پهپاد، خودرو همچنین از سطح زمین قابل پرتاب است.».

***  آیا صرف اشرافیت اطلاعاتی ، می تواند مبنای عملیات قرار گیرد؟ حد اعلی اشرافیت اطلاعاتی بالا با عملیات حداقلی، مناسب اقدامات تخریبی است نه عملیلا ترور . 

*** اسرائیل چنین القا می کند که حجم بالایی نیروی کماندو با رویکرد جیمزباندی وارد ایران شده اند و مشغول انهدام و خرابکاری و ترور هستند. اما واقعیت داستان این است که حجم این نیروها نمی تواند بیش از ۳۰۰ تا ۵۰۰ نفر در کل کشور باشد. این نیروها در داخل ایران حضور و استقرار دارند ( در مقابل نیروی وارد ایران شده) و صاحب شناسنامه ایرانی هستند و به زبان و عرف های فرهنگی- اجتماعی کشور تسلط داشته و حتی صاحب حساب های بانکی و کارگاه های تولیدی پوششی در اطراف تهران و شهرهای بزرگ هستند. خرابکاری های صورت گرفته، صرفا از دست این گونه نیروها برمی آید. نه کماندوی کلاه کج روی سر گذاشته و لباس پلنگی وارد شده از مرز اربیل عراق یا دوبی به داخل کشور. 

تاکید می گردد که متن بالا مبنای تحلیلی بر قاعده مهندسی معکوس داشته و فاقد جنبه اشرافیت اطلاعاتی-خبری است. لذا خلق سناریو مبنای تحلیل بوده و نیازمند تدبیر حوزه نظامی- امنیتی کشور، برای راست آزمایی و اقدام است.

توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از متن:

مستندات اثباتی در استفاده از موشک ضدزره اسپایک بشکل دوش پرتاپ برای زدن اهداف خاص یا ترور و تخریب پدافند و غیره، توسط خرابکاران موساد در تهران .

اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال