پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۸۴۵
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۳
راستی ، درخواست مناظره اینجانب با آقایی که مدعی بود یک تنه پادگان را آزاد کرد چه شد ؟ براستی حق با کیست ؟ اگر به واقع آقای نماینده در یک حرکت گاز انبری پادگان را آزاد کرد ، چرا تن به مناظره نمی دهد تا راستی امر بر مردم مشخص شود !!


شعارسال : گمانه زنی ها از حضور شهردار جوان ساری ، البته بعضی ها اصرار دارند که بگویند جوانِ شهردار ساری ( اگر فرصتی بود در مجالی دیگر فصلِ مفصلی از این حکایت را برایتان می گشایم) در انتخابات مجلس دهم حکایت می کرد.

اوکه در ابتدای حضورش متهم به انجام کارهای واکسی بود که تنها به سطح می پردازد و از زیر بنا خبری نیست ، بعدها با نهضت آسفالت ، پروژه جهادی 100 روزه پارک ملل ، شروع پروژه ابن شهر آشوب ، هدایت آبهای سطحی ، پل شهید نوری ، میانگذر شمالی وانجام پروژه های عمرانی با پیوست فرهنگی و داستان مغفول مانده معاونت فرهنگی ، اجتماعی در شهرداری و پیدایش سراهای تداوم ، خانه فرهنگ وهنر نشان داد که راه توسعه پایدار ساری را خوب بلد است .

به دلدادگان باطنی مارکسیسم که همه چیز را در زیربنای اقتصاد می دیدند نشان داد که او هم زیر بنای اقتصادی را می بیند و هم روبنای فرهنگی را .

بعدتر به پوپولیسم متصف شد ، جشنهایی که روحیه مردم شهر را افزون می کرد ومطالبه محوری آنها را در جریانِ رو به صعود نگین گردشگری شدنِ ساری افزایش می داد . شهردار به شهروندان نزدیکتر می شد و شهردار محبوب به رفراندومی دیده نشده به خواست مردم احترام گذاشت و با همدلی شورای شهر بر مسند شهرداری باقی ماند ، طرفه آنکه اصلا قصدی بر کاندیداتوری مجلس نداشت او کمر همت بسته بود تا ساری را از عقب ماندگیهایش برهاند. حال شهردار جوان همراهی قاطبه نخبگان را هم ، همراه داشت و این آب سردی بود بر پیکره تمامیت خواهان .

چند سخنرانی، خصوصا سخنرانی افتتاح پروژه ابن شهر آشوب نشان از پیوند ِ دلِ شهردار با دلهای ِ مشتاق سارویها داشت، چه آنکه سالها بود سارویها مدیری نداشتند که عملگرایی را ترجمان باشد و هر آینه صمیمی و راحت داستان شهر را با آنان به گفتگو بنشیند . حال کار به جایی رسیده بود که اتاق فکری که مدام به کارشکنی وسنگ اندازی بر سیستم رو به پیش مدیریت شهری می پرداخت تمامِ بودنِ خود را در شمارش صندلیهای اجتماعاتِ مردم می دید.

اما چرا آنها اصلا انتظار این پیشرفت و این حرکت رو به تعالی از سویی وآشتی شهروندان با مدیریت شهری را از سویی دیگر نداشتند !؟ پیش بینی آنها این بود که مدیریت جدید شهری بیش از 6 ماه دوام نخواهد آورد و الکن از اداره سازمان شهری آن را رها خواهد کرد ، اما این اتفاق نیفتاد !!

مهدی عبوری متصف می شد به احمدی نژادی بودن و داشتن تفکرات احمدی نژادیسم، او که در سالهای دولت دهم اصرار رییس جمهور وقت مبنی بر پذیرفتن فرمانداری ساری را به جد رد کرده بود و اصلا کاری به سیاست بازی های آن زمان نداشت ، چرا مورد این اتهام قرار میگرفت ، نیازی به ذکر نام نیست در طیف مشاوران و همکاران او از منتهی الیه راست تا منتهی الیه چپ دیده می شوند ، ایدِِئولوژی عملگرایی حلقه وصل آنان است .

اسکیت سواران همیشه پیروز نیستند ، همصدا شدن با مردم پیش فرض همدلی را می خواهد و اینبار مردم با شهردارشان همدل بودند. پیش از این از داستان اسکیت سوار شهر رمز گشایی کرده بودم دوباره و به بهانه پادگان ساری نیاز می بینم برایتان مروری داشته باشم؛

اسکیت سواری بود که موج عکسهای آتلیه ای و نوستالوژی گذشته اورا منتخب مردم ساری در شورا کرده بود . حضور در ستاد احمدی نژاد ونشستهای مکرر برای پیروزی او در دولت دهم بعدها پشتیبانی از قالیباف و ذوب در ولایت سرهنگ شدن وآخر داستان رسیدن به دفتر هاشمی . از پوپولیسم احمدی نژاد تا بناپارتیسم قالیباف ورسیدن به پراگماتیسم هاشمی به نظر راه درازی است که تنها از اسکیت سواران بر می آید.
سال آخر است ، سال رای و چه ریزش آرایی خواهند داشت به خاطر این مشوش بودند ، تمامِ تلاش خویش را بکار گرفتند که به اردوی اصلاح طلبی نزدیک و نزدیکتر شوند و بشوند ترجمان ِ هر دو گروه در ساری. سیگنالها، از مرکز، موج هوای ابری انها را نپذیرفت ! اما هیجان اسکیت سواری برای کسی که طعم لذت پیروزیهای سوار بر موج شدن را چشیده است و پس از سه سال جنگیدن و چوب لای چرخ مدیریت شهری ساری نهادن آنها را بر آن داشت که : اصلا سال ، سالِ همدلی و همزبانی است . دست بر گردن شهردار محبوب می اندازند ، به اکراه در فیلمی که جلوی دوربین قرار می گیرند از شهردار مرکز استان تشکر می کنند و چون دیپلماتهای کهنه کار در جعبه جادویی با شمرده حرف زدن اصرار دارند که بگویند ؛ ما آرامیم ! غافل از اینکه رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون !!

و اما مردم تمام قلوه سنگهایی که از دور و در جریان این سه سال به پای عزم راسخ مدیریت شهری از سوی شان پرتاب شده بود را دیده اند ، تاخیری که در اجرای پروژه ابن شهر آشوب بوجود آمد و همین داستان پادگان.

راستی ، درخواست مناظره اینجانب با آقایی که مدعی بود یک تنه پادگان را آزاد کرد چه شد ؟
براستی حق با کیست ؟ اگر به واقع آقای نماینده در یک حرکت گاز انبری پادگان را آزاد کرد ، چرا تن به مناظره نمی دهد تا راستی امر بر مردم مشخص شود !!

اما موج سواران به دنبال محبوبیت شهردار و شورای چهارم کلید خورده است در حالیکه همان اتاق فکر نهانی در پی چینش افرادی است تا شورای بعد ، ترکیبش عوض شود و شهردار بشود ، آنکه آنان می پسندند و چرا عبوری سه باره ذبح شود ، فبای ذنب قتلت؟!

اسکیت سوار داستانِ ما را طرح دیگری آمده است ....

برای آنکه دامانِ ساری یک بار برای همیشه از این دو گویی ها و دوگانه انگاریهایی که مانع توسعه ساری شده است ، پاک شود. نیاز به یک همت عالی از سوی شهروندانِ زمانشناس ساروی است . مهم نیست کسی را که بر می گزینند اصلاح طلب باشد یا اصولگرا ؛ می بایست کسی را برگزینند که برنامه محور باشد و متدولوژی خود را بر جهان بینی صداقت پایه گذاری کند .به گمانم ایدئولوژی اسکیت سواری ، اسفند 94 با یک نه بزرگ در ساری موجه خواهد شد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وب سايت صدای شمال، تاریخ انتشار دو شنبه 02 شهریور 1394 ، کد مطلب : 6826 : www.sedayeshomal.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین