شناخت حلقه ایکس شرط اول در تحول خواهی/ تکریم از قیام نهضت ۵۰۰ نفره

عضو مجمع گفتمانی دیده بان شفافیت مازندران در آستانه انتخابات شورای شهر، کلیاتی را جهت اطلاع کاندیداهای جبهه تغییرات در ساری منتشر کرد.

شعار سال: دکتر مجتبی زارعی نوشت:

طلیعه انتخابات پیش روی شورای پنجم ساری با میلاد صدیقه ی کبری و بهار توأمان شد و این خود مبشر تغییر در بافت و ساخت شورای شهر مرکز استان خواهد شد.

باذن الله سال نو در این شهر مصادف خواهد شد با مردم سالاری واقعی در شهر! اکنون که اما صدای واحدی در ساری به گوش می رسد و همه بنا دارند این شهر و شورا را در سال نو با تغییر به ریل قانون برگردانند، نگارنده بر آن شد به وسع محدود خویش تا اصول و مولفه های این مردم سالاری نوپدید ساروی ها را با دوستداران گسترده ی جبهه ی تغییر و آحاد مردمان شهر در میان گذارد. لذا ضمن تواضع به خیل عظیم دوستداران تغییر در شهر، و با درود به اراده ی نهضت ۵۰۰ نفره ی کاندیداهای خواستار تغییر به نظر می رسد باید درباره ی تحول خواهی و تغییر به یک مانیفست بین الاذهانی در مرکز استان دست یابیم:

یکم: درباره اتاق فکر حلقه ایکس در مرکز استان

حلقه ایکس متشکل از افراد ظاهرالصلاح، بعضا هیئتی، شبه دانشگاهی، بعضا در لباس تبلیغ دین، بخشی از تجارسیاسی، بعضی از نوکیسه های میلیاردر و رانت گیر، بعضی دور زنندگان حرفه ای قانون، برخی وکلا و جمعی از خبرنگاران غیرآزاد هستند که از اتاق فکر و سازمانی مشترک برخوردارند. محور اتصال این محفل سود اقتصادی و کسب قدرت سیاسی است.

نظریه پردازان این گروه درباره چیزهای خنثی می نویسند، خطبه می خوانند، مناسبت ها را پاس می دارند، به ستایش اموات پرداخته و می توانند حتی اقتصاد مقاومتی را در شعار تدریس کنند، درباره آمریکا و اسراییل حرف های قلمبه می نویسند، علیه فتنه گران شعار می دهند؛ درباره اعیاد مذهبی و شهادت ها و ایضا روز رسانه و روز طبیعت حرف می زنند، اما با آمریکاهای درون ساری، کاری ندارند به قول خودشان اخلاق را رعایت می کنند و حساسیتی بر نمی انگیزند! با آمریکای دزدی، با آمریکای اختلاس، با آمریکای امتیازات نجومی درون شهری، کاری ندارند!

می گویند مثل ما تندرو نیستند تا درباره تغییر کاربری خفه کننده ی سبزه میدان بنویسند و یا درباره تبدیل مرکبات و محصولات باغی کشاورزان مظلوم این خطه که محصول شان به دریا ریخته و به کود تبدیل شده برآشوبند!

علیه هیج بی قانونی یی در شهر موضع نمی گیرند و..... خوب که می کاوید می بینید در بخشی از قراردادها حضور دارند، اما ما از مکتب امام خمینی آموختیم که مبارزه با آمریکا ی بیرون نباید ما را از قیام علیه پلشتی ها و زشتی های درون شهری و درون آدمی غافل کند.

افتخار نگارنده اما این است که به رغم برخی توصیه های این باند، هم زمان درباره برجام، اوباما، ترامپ، وزارت خارجه، دولت، اندیشه سیاسی اسلام و نیز برخی از تخلفات و خرابکاری های درون شهری به صورتی توأمان نوشتم و صد البته در این راه بارها و بارها از سوی شهرداری و شورای شهر ساری به دادگاه کشانده شدم و صد البته این را از برخی کارهای دیگرم بیشتر می پسندم.

اینکه ۱۲ نفر مدعی نمایندگی از مردم رسما از سویی و از دیگر سو اما حلقه ی ایکس از پشت پرده با صورتی تمام قد، تو را نشانه گیرند، اما تو بدون هیچ کمکی جز کمک خدا، مردم و جوانان انقلابی شهر و نیز دلدادگی به فضیلتِ حقیقت، از سوفسطاییان ایکس، هراسی به دل راه ندهی و فقط و فقط در اندیشه رخت بر بستن رانت و تقلب باشی؛ و راستی اکنون چه نعمتی بالاتر از این که همه ی دلسوزان در سطوح مردمی و دستگاههای رسمی برضرورت مبارزه با فساد در مرکز استان پافشاری می کنند حرف هایی که در زمانی نه چندان دور جزو محالات بود!

دوم : تکریم از قیام نهضت ۵۰۰ نفره برای اعتلای مرکز استان

از خبرهای خوبی که درباره مرکز استان شنیده و می شنوم این است که نهضتی پانصد نفره از کاندیداها به صورتی خود جوش برای مرکز استان تدارک شده است. برخی قدرت طلبان بدنام و دوشندگان منابع ساری اما می خواهند این نهضت را غیرضروری و ضدتوسعه ی ساری بنمایانند. البته بعضی خوش نامان نیز با درکی نادرست از انتخابات شورای شهر و این همانی کردن انتخابات مجلس ملی و ریاست جمهوری، این قیام متکثر درون شهری را قیام غیرمتخصصین و نهضتی برای کسب غنایم معرفی کنند که باید گفت رقابت های شورای شهر در صورت حاکمیت اخلاق و دوری از پول های کثیف، نماد مردم سالاری نوپدید در این شهر است وانگهی با رصد اخبار مرکز استان، معلوم است بیشتر مخالفین نسبت به قیام ۵۰۰ نفره، خود (غالبا) در پروژه های شهری و .... مشارکت دارند پس شرط اول تحول خواهی این است که همه، این قیام عمومی نخبگان شهر علیه بی قانونی را نیک شمرده و خواستار تغییر باشند، به دیگر سخن پیش نیاز تغییر در ساری تکریم از قیام ۵۰۰ نفره است.

سوم : همه باید نقشه ی راه داشته باشند

نهضت ۵۰۰ نفره اگر از یک هندسه ی فکری، تبلیغاتی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار نباشد حتی به اندازه ی یک نفر هم موثر نخواهد بود؛ لذا اکنون اما وقت تغییر است و الان وقتشه! زیرا بهترین زمان برای رویارویی عقل و جهل و نبرد خودآگاهی و شارلاتانیسم در مرکز استان همین الان است، پس مبادا بدون حساب و کتاب معنوی و اخلاقی و دانشی و تاملات بین فرهنگی و بینا اجتماعی وارد میدان شویم که مرگ نهضت را بهمراه خواهد داشت.

اما اگر این ۵۰۰ نفر با سازمان و تأملات نظری وارد تحولات شهری شود حتی اگر بصورتی کامل موفق به تغییر نشود بذر یک جریان قوی و تنومند و پرسشگر و دلهره آور برای خرابکاران اقتصادی و اجتماعی را در وسط شهر خواهد کاشت که هیچ رقیبی ولو دیکتاتورترین و مستبدترین شان قادر به ندیدن آن نیستند، جمعیتی کثیر از نخبگان که نقش بازدارنده در شهر خواهد داشت و انشالله بعدا هم با پول های کثیف حلقه ایکس استحاله نخواهد شد. اکنون اما زمان آن است که تخصصی تر درباره ی این پیش نیازها با یکدیگر گفت و گو کنیم و چنانکه گفته شد؛ شناخت حلقه ایکس شرط اول در تحول خواهی است.

از این رو بنده به سهم خود فکر می کنم این جمعیت عظیم تحول خواهان در مرکز استان باید یک مانیفست داشته باشند. نگارنده اما به عنوان یک شهروند نکاتی را با دوستان گرامی؛ از همه ی گرایش ها و جناح های سیاسی اصولگرا، اصلاح طلب و مسقلین در میان می گذارد و پیشنهاد می کنداگر ملاحظاتم با منطقِ «درست گویی » و ویژگی ها و اصول حاکم بر « چیستی»، « چرایی » و «چگونگی » ورود به کاندیداتوری ها جور در آمد به آن عمل کنیم در غیر این صورت تحول خواهان و دنبال کنندگان اصل ضروری تغییر در ساری متون دیگری را تولید کنند که تولید ادبیات تغییر در این شهر، خود، نصف تغییر است.

چهارم : وضع عمومی شهر باید با چه منطقی به پیشواز تغییر گروه حاکم برود

جبهه ی تغییر در مقابل گروهک عملگرایی قلابی باید بگوید شهر زنده است و موجودی بی جان در خدمت پیمانکاران نیست؛ ساری برای همه ی ساکنین اش باید مساوی باشد؛ باید طراحان سخنان ضد میاندرودی ها، دودانگه ای ها و بی اعتناها به اهالی شریف پلیس راه، امام زاده عباس، راهبند و ... را برای ساکنین شهر معرفی کرد؛ باید تلاش کنیم تا برای شفافیت در امور شهر، فهرست پیمانکاران شهر و سوابق اجرایی و دانشی آنها به مردم گزارش شود، میزان بدهکاری و دخل و خرج این سال های شهر را معلوم و به مردم گزارش کنیم چون دانستن حق مردم است؛ تعداد کسانی که در این سال ها به استخدام دستگاههای مرتبط با شهر در آمدند را معلوم کنیم تا ببینیم چه نسبتی با مدیران و شوراییان شهر دارند و نیز چه نسبتی با قانون و مقررات اجرایی نظامات جذب در کشور داشته و یا چقدر با عدالت و انصاف و حقوق دیگر جوانان پسر و دختر بیکار در مرکز استان نزدیک است.

در شرایطی که فرزندان باهوش شهر پشت کنکور و مشکلات مالی ازدواج زمینگیر شدند برخی چگونه و با چه مکانیسمی در این این شهر دکتر شده اند!؟

ما برآن هستیم که مدیران و شوراییان مدارک دکتری یی که در زمان مدیریت و یا مقطع زمانی حضور در شورا کسب کرده یا در حال اخذند بیایند و بخاطر احترام به حقوق شهروندی روند پذیرش و دوران تحصیل دانشجویی خود را شرح دهند بخصوص و باید روند تحصیل خود را برای جوانان شرح دهند؟؛ آیا بجای حرافی و وعده های شفاهی، طی یک اقدام عملی حاضرند فیش های حقوقی شان به رویت شهروندان ساروی رسانده شود اگر حاضرند الان وقتشه و مردم منتظرند؛ وضعیت دخل و خرج سازمان عمران برای مردم گزارش شود.

ششم: کاربست اصول و تکنیک های ضدجنگ روانی در جبهه تغییر ساری مهم است زیرا شرط حیات و بقای شارلاتانیسم مرکز استان همین مجهز بودن این گروه بدسابقه به فنون جنگ روانی است. پس جبهه تغییر و تعالی ساری خنثی کردن جنگ روانی این گروه را در دستور کار قرار خواهد داد اما در مرحله ی خنثی سازی این جنگ روانی متوقف نخواهد بود اما از جمله این که باید به نکات زیر در این جنگ نرم با شارلاتانیسم توجه کند:

گام اول بی اعتنایی کاندیدا های تحول خواهان به فریب های انتخاباتی رقیب است.

بی اعتنایی به طرح فریب اعلام فهرست و تله ی لیست های انتخاباتی محافظه کاران ثروت- قدرت در مرکز استان، زیرا تمرکز کاندیداهای تحول خواه برای فعالیت ها باید گسترده و همه جانبه اما انفرادی باشد؛ کاندیداهای جبهه ی تغییر و تحول خواه ساروی برای معرفی خود به رسانه ها و سایت های پول محور پرهیز خواهند کرد، چون سو گیری نهایی این نوع از سایت ها نهایتا به سمت کسانی است که بیشتر پول های کثیف پرداخت کنند.

البته آنها تلاش می کنند برای بار نخست اخبار متقاضی را به قصد جلب همکاری حتی رایگان منعکس کنند اما به متقاضی، مخاطبان و افکار عمومی می قبولانند که مهم حضور داشتن در فضای رسانه ای - تبلیغی است، این گروه پول پرست رسانه ای در گام بعدی کاندیدا را منفعل نموده تا او احساس کند برای دیده شدن باید بیشتر از رقبا خرج کند در حالیکه به واقع او توان این کار را ندارد؛ نتیجه اینکه کاندیدای جبهه ی تغییر تلاش برای ارتباط شفاهی خلاقانه و مسقیم با توده ی مردم و طبقات گوناگون جامعه را برای دور زدن این گروه پول پرست رسانه ای به کار خواهد گرفت، زیرا با در اختیار داشتن یک تلفن همراه که اکنون در حکم تلویزیون شخصی است و در تعامل با گروههای مجازی باید تحریم های احتمالی رفقای رسانه ای اردوگاه ثروت - قدرت را دور زد.

بی توجهی به ریل گذاری از قبل تعیین شده ی رقیب در طرح شعارها و برنامه ها و اعلام برنامه از دیگر اصول جبهه ی تغییر در رقابت هاست. لذا طرح ها و شعارهای ابتکاری مستقل و ارایه ی آن به مردم شهر از رموز موفقیت مردم سالاری جدید در ساری است. در جا نزدن و زمینگیر نشدن در فضای مجازی - تلگرامی و اینستاگرامی و انتقال گفت و گوها از فضای مجازی و سایبری به فضای عینی و اجتماعی و تعامل با مردم در خیابان ها، کوچه ها، صنف ها و.... و نیز برنامه ریزی برای تحقق سیاست «هر خانه در شهر بمثابه ی یک ستاد انتخابات» از ضرورت های جبهه ی تغییر و فاقد پول های کثیف است. نیفتادن در دام جناح های سیاسی و حزب های اصلاح طلب و حزب های اصولگرا و تلاش برای اجتماعی سازی انتخابات شورای شهر و صنفی سازی انتخابات در مرکز استان بسیار ضروری است. این کار مرگ شارلاتانیسم در ساری را به دنبال خواهد داشت.

پرهیز از قرار گرفتن در موضع متهم و یا صرفا پاسخگو و بعکس اعلام موضع و سخنرانی ها از موضعی بازجویانه و بازپرسانه از شهرداری و تمامی اعضای شورای فعلی از رموز موفقیت است ( چون دانستن حق مردم است و از نظر عقلی و مردمی و رسانه ای، شهردار و شورای شهر فعلی و همسویان آنها پس از چندین سال دراختیار داشتن امکانات شهر باید در برابر تمامی پرسش های جبهه تغییر پاسخگو باشند)؛ وانگهی! گروهگ بدسابقه و بدنام عملگرا نیز چه بسا مثل گذشته وقتی در برابر منطق و برهان کم بیاورد پشت برخی ارزشها نظیر شهدا و روحانیت سنگرگیری کرده و مردمان پرسشگر را ضدانقلاب بنامد در این صورت باید آنها را با شاقول وصیت نامه ی خود شهیدان و منشور روحانیت و زی طلبگی و زی پاسداری به چالش اساسی کشانید و این نوع از شارلاتانیسم را دربند و رسوا کرد.

هفتم: تشکیل گروههای مردمی رصد پول های کثیف از اقدامات بنیادین جبهه ی تغییر و جوانان است.

در این باره باید به امور زیر توجه داشت:

مهمترین تکیه گاه گروهک عملگرا و محفل قدرت - ثروت در مرکز استان همانا پول های کثیفی است که در سال های اخیر درجغرافیای مرکز استان جریان داشته است، اما با توجه به هوشیاری نیروهای مردمی و دستگاههای ناظر این پنهان کاری ها تقریبا علنی شده است و چشمان زیادی آنها را پاییده به گونه ای که اکنون در آستانه ی انتخابات در یک قدمی متلاشی شدن و رسوایی قرار گرفته اند؛ پس ضرورت دارد همسویان هریک از کاندیداهای جبهه و جریان تغییر، با دقتی بیشتر این گروه را رصد کرده و هرگونه نقل و انتقال پول های کثیف برای خرید آراء را از هم اکنون به مجریان و ناظران انتخابات گزارش کنند؛ چرکین بودن پول های کثیف چنان ضرری برای مردم سالاری دینی درپی دارد، رهبر حکیم نظام آن را به عنوان شاخص مهم در سیاست های کلی انتخابات اعلام فرمودند، لذا با شجاعت و یدون واهمه از احدی و نیز بدون ترس از غوغای دزدان آرای مردم در صورت امکان لحظه ای از مستندسازی این نوع از خرابکاری های کثیف در انتخابات پنجم نهاد مردمسالار شورای شهر ساری غفلت نشود. گروه ثروت - قدرت معمولا با چند فرد سرپل که نقش توزیع پول را در شهر برعهده دارند به نفوذ در انتخابات خواهد پرداخت لذا باید تلاش کرد نام، نشانی و تلفن های ثابت، همراه و موقتی افراد خرابکار در مردم سالاری را به نهادهای مسوول گزارش کرد؛ در راه مهم ارسال مستند سازی از تحرکات میدانی پول های کثیف و حضور سرپل های گروهک در خانه های تیمی نباید به یک نهاد انقلابی بسنده کرد، لذا پیشنهاد می شود تمامی نهادهای سیاسی، نظارتی، امنیتی، انتظامی و قضایی اعم از دولتی و غیردولتی و نهادی در جریان تخلفات قرار گیرند تا زمینه دستگیری و بازداشت شان تسهیل گردد. تشکیل کمیته های تخصصی در ستادهای انتخاباتی هریک از کاندیداها در این باره توصیه می شود؛ تشکیل کمیته ی مردمی دیگری برای رصد بکارگیری« امکانات عمومی شهر » اعم از مالی، فیزیکی، معنوی و... در روند انتخابات بخصوص برای پیش گیری از اقتدار طلبی گروهی حرفه ای به نام شلیک کنندگان حرفه ای به فریضه ی انتخابات در ساری، یعنی مراقبت از همان گروه حرفه ای - مقاطعه کاری ثروت - قدرت و آشوبگر ساری که از پول و هیئت و منبر و بلندگو برخوردار است، بسیار حائز اهمیت می باشد.

ضمن اینکه به صورتی آشکار باید دانست که این بار زمینه های حبس و زمینگیر شدن آقای آشوبگر زیاد است و در یک قدمی بازداشت خواهد بود، زیرا آقای خاص نخواهد توانست شبانه و دزدانه به یک نهاد مجری رفته، درب آنجا را با لگد باز کرده و یا دستور مهندسی آرای افراد را صادر کند. اخبار من این است که در سال گذشته ساری به دلیل خرابکاری آقای خاص به پرونده ی مهم شورای امنیت وزارت کشور تبدیل شده و کمترین خرابکاری، اخلال و آشوبی در روند مردم سالاری مرکز استان مجددا اراده ی ملی نهاد های حاکمیتی در سرکوب شلیک کنندگان به مردم سالاری ساری فعال شده و «مکانیسم ماشه» در برابر آنها فعال خواهد شد. نهضت نخبگی - مردمی پانصد نفره ی ساری اگر چشم و گوشش باز باشد خواهد توانست هر نوع خرابکاری اقتدارگرایان مرکز استان را با کمک قانون در نطفه خفه کند باذن الله!

هشتم : در جنگ هشتگ ها؛ جبهه ی تغییر فرادست و چیره است آنجا که هشتگ های زیر را نشر کند:

#شهر ما را پس بدید
#زمین زندان را پس دهید
# امتیازات نجومی باطل است
#اهالی شهر! می گویند شما قائلید دزدی، امتیازات و استخدام های فله ای بستگان اشکالی ندارد!؟
#مدارک دکتری را از کجا آورده اید؟
#سرنوشت مرگ کودکان در کانال های آب به کجا رسید؟
#شلیک کنندگان به انتخابات در ساری
#چرا پول ها صرف هیئت تحمیلی و رانتی شهر می شود؟
#تحقیرکنندگان میاندرود، مناطق بالا دست، فرح آباد، پلیس راه و امام زاده عباس چه کسانی هستند؟
#برج سازی در سبزه میدان ممنوع
#طراح دروغ بزرگ کلانشهری ساری کیست؟
#برجستان به جای نارنجستان چرا!؟
#نارنجستان را نشانمان دهید؟! چرا از کاشت نارنج های واقعی خبری نیست؟!
#ساری تاریخی مان را پس بدید!
#مزیت نسبی شهری ساری را نشانمان دهید!؟
#بیتوته ی اقتصادی گردشگران را درساری نشانمان دهید!
#چرا اماکن تاریخی شهرگردشگر ندارد؟!
#خط قرمز نداریم
#چه کسانی پارک موزه ی دفاع مقدس را به حاشیه بردند؟
#۹۹!؟
#منتظر عذرخواهی اهتزاز پرچم کشور بوش و ترامپ در پارک تجن هستیم
#گزارش حسابرسی در هزینه ها و اعتبارات شهر را رسما و مکتوب منتشر کنید تا ارزیابی شود

نهم: کاندیدای جبهه تغییرات در ساری باید حرمت مردم سالاری در مرکز استان را نگه داشته و ارایه ی برنامه کند

از جمله اینکه:

بگوید از وضع کنونی عبور کرده و شورای پنجم را از شورای شهرداری به شورای شهر تبدیل خواهد کرد.

حرکت برمدار قانون و طرح تفصیلی شهر را به حرکت برمدار خیالات و توهمات مدیران شهر و یا هوس های یک گروه ترجیح می دهد؛ حرکت های پارتیزانی شبه عمرانی خارج از طرح و چارچوب دورنمای تفصیلی را متوقف خواهد کرد؛ شهرسازی و حکمرانی شهر و ساری تراز را در یک بوستان یا استخر بزرگ آب و زیرگذر تقلیل نداده و مطالعه و حرکت در نظام شهری ساری در قواره ی ساری تمدنی به پیش خواهد رفت؛ جلوگیری از شهر فروشی به عنوان راه انحرافی ایجاد درآمد شهری و ارایه ی برنامه های جامع برای درآمد پایدار شهر با افزودن منظومه های گردشگری اطراف شهر به مزیت های نسبی شهر و همچنین عزم جدی و غیرشعاری برای شناسایی، مرمت و نمایاندن بافت ها و اماکن تاریخی شهر؛ طرح و برنامه ی راهبردی و عملیاتی درباره ترافیک اعصاب خردکن در شهر و ورود شجاعانه، خلاقانه به معضل ترافیک مرکز استان با تعریض خیابان های اصلی و نیز با اخراج دستگاههای اداری استان از ساحت زندگی روزمره و جاری ساروی ها و ایجاد سایت متمرکز اداری در خارج از حریم شهر از طریق اعتبارات استانی و ملی که این کار فقط و فقط با شورایی اهل خرد و شورایی راهبردی و بالغ و متفاوت با شورای کنونی شدنی است؛ تلاش برای خردمند کردن شهرداری ساری و ایجاد تیمی سازگار و غیر ستیزه جو با دیگر سازمان های اداری، فرهنگی و سیاسی شهرستان و استان از واجبات مردم سالاری نوین در ساری است.

از سویی دیگر نزاع های حاصله در مرکز استان که محصول نحوی شارلاتانیسم و عملگرایی قلابی است سپهر روحی، فکری و مدنی شهر را با مخاطره و تشویش و اضطراب دائمی روبرو کرده است که باید از آن عبورکرد؛ جنگ قلابی شهرها که محصول ذهن بیمار و مالیخولیایی حلقه ایکس و گروهک عملگراست و مدام به طرح بندی ساری بابلی کردن پدیده ها برای فرار از پاسخگویی هاست باید برچیده شده و منطق درست اندیشی و پاک اندیشی در اولویت قرار گیرد؛ باید معلوم کرد که تکلیف شهرداری در برابر بافت های فرسوده ی رها شده در غوغاهای انحرافی این سال ها کجاست؟ برگرداندن صبغه تخصصی انتخاب کمسیون های تخصصی شورا از کارهای مهم جبهه ی تغییرات در ساری است و راه لابی های کثیف در این مسیر طی تکوین شورای پنجم مسدود شود؛ حذف کامل لویی جرگه و بازی موسوم به بازی و لابی بزرگان از بلندای شهر و زدودن قبیله ای کردن تصمیمات شورا؛ ارایه گزارش های مستمر و نوبه ای شورا و شهرداری به مردم درباره ریز و درشت تحولات شهری و دوری از وضعیت ناهنجار کنونی؛ ضابطه مند کردن ورود تمامی پیمانکاران خصوصی در روند پروژه های اقتصادی، اجتماعی، عمرانی و هنری شهر و مسدود کردن راه رانت جویی ها و امتیاز طلبی ها؛ اعلام فهرست دارایی ها، املاک و اموال مدیران شهرداری و شورای شهر و افراد درجه یک وابسته به آنها در آغاز شهرداری و شورای پنجم طی آیینی رسمی و مردمی؛ ارایه گزارش رسمی از بدهکارها و استقراض های شهرداری و شورای چهارم ساری از امور بنیادینی است که بی توجهی به آن وضع فلاکت آور و رقت باری را برای ساری فردا به همراه خواهد داشت؛ راهبرد نگاری برای رسیدن به ساری تراز و ساری فردا و متعالی با گذار از فرمالیسم کنونی در اداره شهر و شهرداری با ترسیم چشم انداز توسعه ی مرکز استان همراه با پیش بینی مخاطرات آینده ی شهری وفق اصول پدافند غیر عامل در ساحات گوناگون، پایان بخشیدن به بی عدالتی ها در ایجاد زیر ساخت های لازم برای تسهیل احیای قطب گردشگری امام زاده عباس و تصویب سندی در شورای شهر پنجم برای قراردادن امام زاده عباس (ع) به عنوان قطب گردشگری مذهبی مرکز استان و پرهیز از منت گزاری برای کارهای حداقلی روزهای اخیر درباره ی این آستانه مهم و باهویت و با شجره ی اسلام و ایران در ساری و معرفی عاملان مهجوریت این ذریه ی رسول خدا و اهل بیت طاهرین و نیز شاهکار معماری قرن نهم؛ همچنین شورای پنجم چنانکه گفته شد باید بتواند سندی مهم و الزام آور را در تعامل بین دستگاهی درباره گردشگری منظومه ای و اقماری مراکز ذیربط صادر کرده و آن را به مزیت نسبی مرکز شهری استان تبدیل کند و این دروغ بزرگ و غیر کارشناسی و با عرض معذرت احمقانه که پارک تجن را محور توسعه ی مرکز استان می داند را منکوب کرده و تلاش کند تا با محوریت امکانات شهرداری ساری؛ طبیعت گردی مشتمل بر تفرج در جنگل های پیرامون؛ دریا، دریاچه های الندان و چورت، برج گلما، چشمه سورت و فریم صحراو نیز پارک جنگلی شهید زارع را در چشم انداز احیای باغ موزه ی جنگل مورد توجه قرار دهد.

گو اینکه دلسوزان و غیرفرمالیست ها در این سال ها، بارها گفتند که پارک شهید زارع استعداد شگرفی در اتحاد سه گانه ی «گردشگری »، « سلامت و درمان » ( با توجه به مرکز تخصصی درمانی مجاور) و « طبیعت » داشته و با هدایت پول بی زبان مرکز استان داشته و می تواند بزرگترین « باغ موزه ی جنگل » را در یک قدمی مرکز شهر به ایران عرضه کند، زیرا خواهد توانست ارزش افزوده ای پر بهاء و مکانی برای ایجاد درآمد پایدار برای مردم شهر ساری ایجاد کند، مشروط به این که از مهجوریت تحمیلی مدیران ناپخته و کم عمق و کم دانش فعلی نجات یابد؛ البته این تئوری را چند ساله که مطرح کردیم که ای مدیران کم دانش شهر! این پارک با درختان گونه گون و با وجود درختان و درختچه های کمیاب توانایی باغ موزه ی بزرگ و مهمی را در کشور و در ساری مظلوم دارد اما همانطور که به پارک موزه ی دفاع مقدس بی اعتنایی کردند درکی از مزیت نسبی این باغ - جنگل هم ندارند!؟ این ناپخته ها کجا فهم ایجاد ارزش افزوده با معرفی ممرز، انجیلی، شاه بلوط، افرا، آزاد، توسکا، لرک، ملج، اوجا، خرمندی، ازگیل، سیا ولیک، کرات و تغ دار را با توسعه ی سیاحت دارند؟!
ما که عوام نیستیم! همه چیز را می دانیم! به مجرد نزدیک شدن به انتخابات پیرامون احیای این منطقه حرف می زنند و چقدر حرف های سبکی! نگارنده اما نیک می داند شورا و شهرداری کنونی هیچ از شهر و مزیت نسبی امکانات پیرامون آن از فرح آباد گرفته تا رسکت و سد و جنگل کمیاب کنار شهر و پارک موزه دفاع مقدس و مسجد جامع تاریخی و حمام وزیری و..ندارند!؟ شهر را باید به نیروهای متخصص و جوانان خلاق سپرد؛ ترسم این است دست شان به این جنگل پرقیمت برسد یا درختانش را قطع کنند و برج بسازنند یا در میانه ی این باغ موزه ی بزرگ جنگلی؛ تمامی هنرشان این شود که تصاویر حاجی فیروز نصب کنند یا جنبش رقاصی و کف و سوت را در این موهبت خدادادی جنگلی پر نعمت و پر استعداد گردشگری برپا کنند؛ کما اینکه قبل تر هم گفتیم که ای کاش اراده ی فرمانداری جدید بر ایجاد منطقه ی توریستی از سد تا دریای فرح آباد و در مجاورت کاخ جهان نما و مسجد فرح آباد تحقق خارجی پیدا کند تا هویت تاریخی صفویه، تجن و طبیعت مردم شهر را از حاکمیت فرمالیسم گرای شهرداری و شورای بی اثر چهارم نجات دهد؛ وانگهی از کارهای مهم و اولویت دار شورای پنجم باید به انجام رساندن استراتژیکی ترین رویداد فرهنگی شمال کشور در ساری یعنی پارک موزه ی دفاع مقدس در کناره استخر انحرافی بزرگ آب باشد؛ فرصت را غنیمت شمرده و اعتراض شدید خود را به استاد و فرمانده ام در روزهای جنگ یعنی سردار عزیز ملکی در مماشات و مدارای ایشان با فراموشی مدیریت شهری و شورای چهارم ساری نسبت به این رویداد بزرگ ملی در ساری اعلام می کنم؛ زیرا در مجاورت این پروژه ی بزرگ تفریحی - فرهنگی، استخر بزرگ آب را با قریب به پنجاه میلیارد تومان افتتاح کردند، اما از سوی سپاه پاسداران و شخص سردار ملکی صدای اعتراضی شنیده نشد ضمن اینکه همین مماشات باز نیز تکرار شد آنجا که شهرداری قرار است با ساخت موزه در مرکز شهر که شریان و قلب شهر را به مخاطره خواهد افکند زمین آزادشده ی ارتش را به مصارفی از این قبیل اختصاص دهد. این در حالی است که وجود بنای نیمه کاره و بی پول پارک موزه ی دفاع مقدس در حاشیه ی تجن و در کنار بقعه ی شهدای عالی مقام، همراه با بازسازی عبور شگفت انگیزترین غواصان جهان( جوانان لشکر ۲۵ کربلا) از اروندرود در والفجر۸؛ فرهنگی ترین، بومی ترین و مدرن ترین امکان فرهنگی، رفاهی و طبیعی و.... به گردشگران داخلی و خارجی جلب نظر می کند، اما اکنون مهجور شده و با فقدان اعتبارات روبرو است.

حاج عبدالله ملکی به نیکی استحضار دارد خاطرش چقدر برایم عزیز است اما او خود به این بسیجی کربلای چهار و دوران هم جبهگی با آن فرمانده در سروآباد و مریوان حق می دهد که خاطر پارک موزه برایم اما عزیزتر باشد! آری اکنون از عمر شورای چهارم چند روزی بیشتر نمانده و نیک در می بابید که آن وعده های توخالی شهرداری و شورای چهارم برای رهایی پارک موزه از بن بست ها به جایی نرسید پس مبادا دلسوزان جبهه و جنگ، آزموده ها را دوباره آزمون کنند!؟ راه نجات و احیای پارک موزه ی دفاع مقدس که می تواند محور مهم توسعه ی فرهنگی، هنری و مذهبی مرکز استان باشد شوراییان و شهرداری یی واجد صفات راهبردی، کارامد و غیرقبیله ای است که به توسعه ی متوازن بیاندیشد و بر مدار لویی جرگه نچرخد!؟

به راستی چرا شهرداری و شورای چهارم در تکمیل پارک موزه ی دفاع مقدس که در مساحتی قریب ۱۰۰ هکتار و در یک قدمی هزینه کرد قریب به پنجاه میلیارد تومانی شهرداری قرار داشته و از سوی سپاه پاسداران، ستاد کل نیروهای مسلح و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس برای رفاه حال روحی و جسمی ساروی ها و گردشگران شمال کشور تدارک شده تلاشی نکرده است؟؛ صد هکتاری که فقط بخشی از آن به موزه های تخصصی، نمایشگاههای دائمی، سالن های ورزشی، درمانگاه، سینما، رستوران و سفره خانه های سنتی، فرهنگسرا، کتابخانه، فضاهای تجاری و خدماتی، سالن همایش، نمایشگاه تولیدات محلی و سنتی و...است!

چرا با وجود این تدارکات و آینده نگاری های عظیم از سوی نیروهای انقلابی و دفاع مقدسی، باز عده ای بنا دارند این تدارکات را در پادگان آزاد شده ی ارتش بنا کنند؟! لذا بر نخبگان و دلسوزان شهر است که با طرح این برنامه ها، شهر را از اسارت فرمالیسم آزاد کنند و عقلا را بر مصادر امور بنشانند.

جبهه تغییرات و طالبان هوای تازه درباره ی اماکن و آثار تاریخی شهر هم برنامه دارند؛ ما باید خانه های تاریخی شهر را که اکنون از سوی عملگرایان قلابی و بی دانش در بروکراسی کهنه و فرسوده ی مرکز استان به محاق رفته را با ارایه ی طرح و نقشه سر دست گرفته و آنجاها را رونق بخشیم؛ این محلات و اماکن عموما در خیابان های قارن، انقلاب، ۱۸ دی و فرهنگ و بعضا میدان شهدا محصور شده و گروه فرمالیسم حاکم جرائت و نیز هنر باز کردن گره های آن را به دلیل فقدان هنر مدیریت بین بخشی ندارد، خانه کلبادی، سردار جلیل، فاضلی، رمدانی، حمام وزیری، مسجد و مدرسه حاج مصطفی خان سورتیجی، تکیه عباس خانی و مسجد سه تاریخی باستانی، هجری و شمسی جامع و.... اکنون مهجور و بی نام و گمنام و بی گردشگر است اکنون که همه چیز برای تغییر آماده است مردم را باید به این مواریث کهن و هویت بخش آگاه کرد.

از سویی دیگر تا کی منتظر باشیم تا فرمالیسم به سراغ تله کابین ساری برود؛ طرحی پاک در همزیستی مسالمت آمیز اقتصادی - اجتماعی انسان با کوه، جنگل و آب! ظرفیتی در منطقه ی شگفت انگیز سد شهید رجایی که استعداد تفرج تله کابین را توأمان با اتحاد کوه، جنگل، دریاچه، ماهیگیری، قایق رانی و.... را دارد اما دروغ های بزرگ مداحان پروژه های فرمالیستی و بی ارزش، سال هاست که محورهای راستین توسعه ی مرکز استان و درآمد پایدار شهری را در بن بست فراموشی نگه داشته است.

جبهه تغییر ساری بعکس سیاه نمایی گروهک عملگرا از مردمان چهاردانگه، دودانگه، میاندرودی های کوچک و بزرگ، فرح آبادی ها و رودپی ها و.... و نگاه درجه ی دومی به این ساکنین ریشه دار مرکز استان، بر آن است که این مردمان حاوی سنت های اصیل زبانی و آیینی ساری به شمار آمده و چه بسا اصیل تر از برخی مهاجرین تازه وارد می باشند. لذا در صورت تکوین شورای پنجم، باید مدیریتی فهیم و آگاه به این ساکنین اصیل با صورتی نظام مند بر احیای سنت ها و آیین های این جمعیت های پرشمار تأکید کرده و با ایجاد فرهنگسراهای تخصصی آیین ها و سنت های این مردمان را پاس داشته و مورد تکریم قرار دهد ضمن اینکه از این طریق علاوه بر پاسداشت فرهنگ پویای سنتی در عصر هجوم تجددزدگی های فکری و زبانی، صنایع دستی و کار ویژه های بومی آن نیز از گزند حوادث مصون خواهد شد. از این رو شوراییان پنجمین دور مردم سالاری در ساری با احیای فرهنگ بومی مردمان بالادست و پیرامونی ساری در جغرافیای شهر، مهر بطلانی بر حرف های کودکانه، مضحک و با عرض معذرت حرف های احمقانه ی همسویان گروهک بی سواد، اقتدارگرا و عقب مانده ی عملگرایی قلابی و ضد فرهنگ خواهند زد.