کنار گود نشستن و گفتن لنگش کن، کار چندان سختی نیست. اما در همان دوران هم می‌دانستیم که عرضه و توان مدیریت کلان بخش کشاورزی را نداشته و حرف می‌زنید. اما به قانون تمکین کردیم و به رای اعتماد شما احترام گذاشتیم. بنظر شما آیا باید اجازه بدهیم تا با همین فرمان، کشور را به ناکجا آباد ببرید؟ زهی خیال باطل.

صورت داستان بشدت ساده است. کشاورز خرده پا تمایل به فروش فوری محصولات خود برای تامین نقدینگی دارد و تعزیرات حکومتی هم تمایلی به ریشه یابی گرانی‌های وابسته به دلال بازی‌ها و عدم پذیرش مداخله سه برند معروف در خصوص برنج را دارد. تعاون روستایی هم درگیر داستان مسئله دار خرید میوه شب عید، داستان خرما و داستان زعفران سال ۱۴۰۰ خود است و از وظایف قانونی خود بازمانده و اثرگذاری معنادار ندارد. چرا باید به کارمندان و سازمان‌هایی حقوق بدهیم که توان و اراده عمل موثر ندارند؟ آیا تغییر قیمت برنج از ۴۰ تومان به ۹۰ تومان در شرایطی از این جنس، رفتار بعید و دور از انتظاری است؟

قبلا هشدار داده بودیم که قیمت مرغ و تخم مرغ افزایش خواهد یافت و برخلاف ادعا‌های ساداتی نژاد، توان ثبات قیمت در بازار وجود ندارد. آیا نهاد‌های نظارتی این افزایش قیمت را نوعی اهمال و ناتوانی مدیریتی نمی‌دانند؟ آیا ضرر‌های چندگانه وارد بر کشور با اهمال‌های یک مدیر قابل پذیرش است؟ تا کی باید با خط فرمان مدیران کم تجربه اجرایی، امور کشور را جلو برد؟

مدیرکل بازرسی ویژه و امور تعزیرات «با اشاره به انجام دو میلیون و ۲۲۲ هزار و ۹۳۷ بازرسی در هفت‌ماهۀ ابتدای سال جاری، از نظارت ویژه بر بازار ۱۷ قلم کالا و خدمات اولویت‌دار، خبر داد»؛ موضوعی که خروجیِ این رخداد حائز اهمیت برای اکثریت افراد جامعه است.

اقدام رئیس جمهور در لغو قانون تمرکز و انتقال اختیارات بازرگانی به وزارت صمت در شرایطی صورت گرفته است که مجلس و سران سه قوه آن را مصوب نکرده و دولت به صورت غیر قانونی این کار را انجام داده است.