گفتوگو با همسر شهید:
دفترچهاش را که باز میکند، با بغض میگوید: «تمام زندگی همسران شهدا در این مصراع خلاصه میشود که من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...» با بغض دلنوشتهها و درد دلهایش را با همسر شهیدش میخواند: «مطصفی جان، تو لحظه تحویل سال، از امام مهربانیها چی خواستی؟ زیر لب چی زمزمه کردی، که آمینش را از من خواستی؟...»
کد خبر: ۱۲۹۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۲
زندگی شهید « عارفی» از زبان همسرش؛
اینقدر محبت می کرد که واقعا تلخی ها، حس نمی شد. فکر می کنم حدودا یک سالی از ازدواجمان گذشته بود که گفتم: «لااقل کمی اخم کن، تا ببینم عصبانیتت چطور است.
کد خبر: ۱۲۴۲۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۵
همسر شهیدزارع:
همان روز که آقا مرتضی شهید شد خواب دیدم همسرم سر یک سفره نشسته و در حال غذا خوردن است، او به شدت آدم کم غذایی بود، در خواب تعجب کردم که چرا دودستی غذا میخورد، کمی بعد هم با گوشیام تماس گرفتند و فهمیدم به شهادت رسیده است.
کد خبر: ۲۲۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۷