از سوزاندن دو خرس تا پیدا شدن یک توله شیر بدحال
صدای خندههای آن دو، به وجد آمدنهای حال به هم زنشان، آن پایی که روی پدال گاز فشار میآورد، مردی که مرد پشت رل را به سریعتر راندن تشویق میکرد، آن آرم اعصاب خردکن تویوتا که بوی پول و بی خیالی میداد و روی رملها بالا و پایین میرفت، آن شنهای نرم که تویوتا راحت زیر شاسیهای بلندش له شان میکرد و آن شنهای روان که برای «کل» شده بودند عین باتلاق، آن کل زیبا، آن کل خوش اندام و خوش تراش که داشت میدوید و سم هایش توی شنها پیچ میخورد، کلی که ترسیده بود و برای زنده ماندن میگریخت همه اش شده است یک فیلم پر از شکنجه که قلبهای مهربان و صاحبان عقل سلیم را غمزده میکند. «کل» عزیز! میدانیم که مردهای و دیگر نمیتوانی نفس بکشی. عکس جسدت را حالا خیلیها دیده اند و دیده اند که به پهلوافتادهای روی شنهای کویر مرنجاب و داری خواب زندگی میبینی. حیف شدی کل نازنین.
کد خبر: ۳۰۹۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۴