موج چهارم شناخت بشری (ترکیب علم و دین) آغاز شده است( بعد از گذر از سه موج شناختی خرافات محوری، دین محوری، علم محوری).در این موج، نه می توان روایات را مبنای شناخت قرار داد و نه می توان منکر واقعیات خارج از یافته های علمی کنونی شد. دین و علم با رویکرد پارادایم محور و با تاکید بر اشتراکات به یکدیگر نزدیک شده و حوزه های اختلافی آنها، مبنای ماموریت های پژوهش و مصداق یابی قرار می گیرد. مطلق گرایی بی بنیاد و بی مصداق ، تعصب گرایی سنت پایه ، نگاه اتمیسیم و مجرد به یافته ها و حقایق ، اثبات گرایی حداکثری و غیره ، کنار رفته و نگاهی پدیدارشناسانه ، چند وجهی و چند سطحی و محدوده دار، جایگزین آنها می شود. حرکت بشر با دو بال تعلیم و تربیت آغاز شده و پرورش انسان های شایسته، بستر را برای تمدن سازی ، فراهم می کند. متن زیر با رویکردی انتقادی به تعصیب و تسلب گرایی اشاره داشته ( تاکیدات موج دومی) و با رویکرد مثلا علمی( موج سومی) قصد پاسخگویی بدان وجود دارد که هر دو مورد ، قابل نقد است.

دنیا در حال ورود به موج چهارم شناخت بشری یا موج ترکیب قاعده‌مند علم و دین با یکدیگر و ایجاد نقطه عطفی در تحول و تمدن سازی است و این در حالی است که مسئولان آموزش و پرورش کشور عزیز ما ایران با مدیرانی در مدار انتخاب سیاسی و نه اصلح گزینی، بشکل ناقص از فیزیک نیوتن و قوالی گری بعضا انحرافی حرف می‌زند. دنیا در موج چهارم شناخت به قبل از انفجار بزرگ و جهان‌های موازی و ارتباط آن با قواعد و روایات دینی می‌اندیشد و دانش آموز کشور من بنا بر عدم صلاحیت‌های مدیران اجرایی یا اهمال و قصور و تقصیر عملکردی آن‌ها درگیر تاریخچه فیزیک نیوتنی و کنکور یک یا دو مرحله‌ای است؟ دنیا تفکر و اندیشه ورزی را مبنای تعلیم قرار داده و تقویت حس مواجهه و درونی کردن و ایجاد تعهد ناشی از ترکیب اعتماد به نفس و عزت نفس را مبنای تربیت فرض کرده و آموزش و پرورش کشور من، هنوز تعریفی برای اردوی فرهنگی ندارد؟ اف بر این همه حاشیه و ناکارآمدی. جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت در گام دوم انقلاب، نیازمند بازاندیشی در دو مفهوم ضدانقلاب و منافق است. کشور نوعی پاکسازی بنیادین در مدیریت اجرایی نیاز دارد. آقای یوسف نوری، انتظار ما از وزارت آموزش و پرورش و عملکرد وزیر این وزارتخانه بسیار بالاتر از وضع موجود است، تلاشت را بیشتر کن لطفا. بعنوان نمونه، متن زیر را مطالعه نموده و تفکر کن، چطور می‌شود، از مفاهیمی از این دست، برای تربیت معنوی و دینی دانش اموزان استفاده کرد. نگدار برسیم به نفطه ای که بگوییم سلام بر یوسف نوری و به قول علی ربیعی، زنده باد فساد.

موج چهارم شناخت بشری (ترکیب قاعده‌مند دین با علم) در دنیا شروع شده است. روایات شیعی نشانه‌های ظهور را رصد می‌کنند و لزوم عقلانیت حداکثری با دین گرایی اصیل (مبتنی بر فقه پویا) روز به روز بیشتر می‌شود. حال گروهی با تفسیر‌های سلیقه محور، نان بربری در یک شهرستان را نشانه صبحانه تفسیر می‌کنند و اسباب هجمه دشمن را فراهم می‌سازند. ما به چه گروهی مواجه هستیم؟ طائفه طرفدار ابوموسی عشری، خوارج و نفوذی‌های جدید، جماعت منافق، افراد کم اطلاع و یا خودشیرین بازی‌های سیاسی؟ لزوم موضع گیری نماینده، ولی فقیه در استان در خصوص این مسئله در نماز جمعه، یک الزام خواهد بود.

دکتر سید حسین حسینی در کتاب انقلاب تمدنی و نظریه پردازی های علمی، با رویکرد ایجابی تاکید دارد که برای تعالی یابی یک جامعه انقلابی، بعد از انقلاب دینی باید به دنبال انقلاب تمدنی باشیم و بجای تاکید روی ساختارهای اجتماعی ، مبنا را بر توسعه ساختاری علم محور قرار دهیم. اما سوال این است که چرا برنامه ریز و سیاستگذار ما حساسیت لازم برای اجرای این مهم را ندارد؟

مهم نیست که انسان خوب باشیم یا بد. مهم نیست انقلابی باشیم یا فردی بدور از دغدغه‌های سیاسی. مهم نیست متعصب دینی باشیم یا فردی با شناخت عادی نسبت به دین. آنچه که مهم است ورود موج چهارم شناخت بشری و الزام ترکیب دو منبع شناخت بشری، یعنی دین با علم است. ابرقدرت آتی دنیا، کشور و جماعتی است که به این قدرت برسند. جهل مرکب (ندانیم که نمی‌دانیم) می‌تواند تمدن اسلامی- ایرانی را خدای ناکرده به باد دهد. خاطره دکتر ابراهیمی دینانی با موضوع جلسات مشترک علامه طباطبایی با هانری کربن و مخالفت برخی از افراد، شنیدنی است. مراقب باشیم اشتباهات گذشته به هیچ وجه تکرار نشود.