با اعلام حجم ۳۵ میلیون تومانی یا ۱۰۰ تراکنش در ماه، موارد انتقاد خودمان را با مصداق اعلام کردیم. گفتیم که حتی اگر قرار است این کار انجام شود، چند ماهی حساب‌ها را رد نموده و کسب اطلاع کرده و با دست پر به مسئله ورود کنید. گفتیم که نه به خود اظهاری اکتفا کنید و نه مبنا را بر ایجاد زحمت برای شهروندان قرار دهید. ادله اثبات اگر وجود داشته باشد، به راحتی می‌توان به مسئله ورود موثر و کم هزینه نمود. حال وزیر محترم اقتصاد صحبت از منتفی شدن سقف و کف تراکنش می‌دهد؟ با اقتصاد بازی نکنید. این بازی علاوه بر اینکه ضد توسعه‌ای بوده و با منافع ملی منافات دارد، باعث افزایش شدید نارضایتی فعالان اقتصادی و شهروندان خواهد شد.

یادشان رفته که مستخدم مردم هستند و باید خدمات برسانند نه اینکه گردن کشی کنند و رگ کردن برای مردم بلند کنند؟ یادشان رفته که با شکایت ۱۰۰ شهروند (فقط و فقط ۱۰۰ شهروند) می‌توان بسیاری از مصوبات را ممنوع الاجرا کرد. یادشان رفته که مالیات ستانی طرف دوم خدمات رسانی هم دارد. یادشان رفته که دنیا این شیوه داروغه ناتینکهام بازی را کنار گذاشته است. یادشان رفته که آلودگی قابل توجه اخلاقی و پولی-مالی از بین ممیزین گزارش رسمی و غیر رسمی می‌شود. یادشان رفته که بجای پرداختن به امور خرد، باید امور مهم و کلانی مثل صندوق‌های فروشگاهی را راه بیندازند (درگیر شدن به کار‌های خرد به دلیل ناتوانی از انجام امورات اولویت دار نباشد ان شاالله). آقای دکتر منظور، ما دوست شما هستیم. اما ادامه این رویه نادرست را به هیچ وجه به صلاح کشور، سازمان مالیاتی و شخص شما نمی‌دانیم. به همکاران بفرمائید که آداب کار را رعایت کنند. اگر این رویه و روند با این سبک گفتاری ادامه پیدا کند، رسانه‌ها، گروه‌ها و جریانات تخصصی و سیاسی و حتی ابعاد حقوقی و قضایی داستان به صورت‌هایی دیگر در مقابل سازمان مالیات و رویه‌های ناپسند در پیش گرفته شده، قد علم می‌کنند. دوران پاسخ دهی به صورت شاخ شکستن هم تمام شده است. خیلی دوستانه و مشفقانه عرض شد، ان شاالله که باعث بهبود روند هم بشود.

بر اساس مصوبه اخیر شورای عالی پول و اعتبار اگر حسابی بیش از ١٠٠تراکنش در ماه داشته باشید و ٣۵میلیون در تراکنش‌ها جابه‌جا شود، حساب تجاری تلقی خواهد شد. منطقی که نه مستند کارشناسی دارد و نه امکان اجرایی. خرید‌های تجمیعی چند خانواری برای کاهش هزینه‌ها، تنخواه گردانی شرکتی، صندوق‌های قرض الحسنه خانوادگی و کار‌های خیر جمعی، قرار گیری در نقش واسطه فروش، قرار گیری در نقش ضامن قرارداد‌ها، استقراض و وام، فروش طلا و ارز، فروش دارایی موجود، ..، نمونه‌هایی از مصدایق فعالیت غیرتجاری یا تجاری غیر انتفاعی هستند که همه گیری ملی داشته و شناخته شدن حساب بعنوان حساب تجاری، می‌تواند باعث ایجاد انواع درگیری‌ها مالیات با مردم شود.