اون لحظه گذشت، اما فکر من همچنان مشغول بود.
خانم جوان یه کتاب دعا جلوش باز بود و داشت دعای توسل میخوند. کمی که گذشت کتاب دعا رو بست و داخل کیفش قرار داد و از همون کیف، کیف کوچکتری که معلوم شد کیف لوازم آرایشش بود در آورد.
کد خبر: ۲۹۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۰