بارها و بارها بر وجود فساد و ناکارآمدی در تامین اجتماعی و شرکت های شستا هشدار داده و می دهیم. از انتصابات نادرست تا سهامداری شائبه دار و روندهای اجرایی همراه با اهمال و قصور و تقصیر و غیره. اما منافع بعضی ها اجازه شنیدن نمی دهد و جمعیت زیادی هم اصلا در باغ این سازمان و ساختار و کارکردش نیستند. اما فاجعه نزدیک است. چپ و راست مطلب می نویسند و آسیب شناسی می کنند. بقول یک بنده خدایی ،آب را جایی بریزد که می سوزد. مدیریت در تامین اجتماعی و شستا و نوع برخورد کارکنان شعب با ارباب رجوع نیاز به تفسیر ندارد. بروند خدا را شکر کنند که رئیس یکی از قوای سه گانه نیستیم، درسی به سازمان تامین اجتماعی و شیوه کارگردنش می دادیم که بعنوان مطالعه طبیقی در کتاب های تحول سازمانی نوشته شود.

شلختگی سازمانی ، لختی و سنگینی و کند بودگی، ناترازی،ناکارآمدی و بدکارکردی، عدم رضایت ارباب رجوع در سطحی وسیع و ..، تنها بخشی از خصوصیات سازمانی عریض و طویل بنام تامین اجتماعی است که با جیب مردم اما با مدیریتی دولتی محور، اداره می شود. سازمانی که گویا قرار است شیره جانش با نابلدی های مستمر گرفته شود و تفاله آن تحول صاحبان اصلی اش یا کارگران گردد. ای لعنت بر ظلم و انسان های ظالم( دوستان تامین اجتماعی از این نفرین راست ، احیانا ناراحت نشده باشند؟هرچند ما در زنده بودن یا نبودن روابط عمومی این سازمان شک داریم و احیانا سکوت شان هم از رضایت نیست و دلشان هم اهل شکایت نیست، هزار شاکی خودشان دارند و خودشان گیرن گرفتارند). هزینه یک سرما خوردگی ساده حدود 500 هزار تومان است و بیمه شده ای که دستش به جایی بند نیست. در تاریخ این سبک مدیریت بر تامین اجتماعی و ارایه خدمات را نه بعنوان کیس آسیب، بلکه بعنوان طنز و تراژدی یاد خواهند کرد. کارمندان محترم تامین اجتماعی، ما شرعا پولی را که به شما از جیب ما می دهند حلال نمی کنیم. مابقی با خودتان.