وقتی هزینه دسترسی به حق و حقوق قانونی بالاست. وقتی فرهنگ سازمانی ضعف داره. وقتی نظارت و بازرسی ، چیزی شبیه کشک . وقتی با وجود تکرار ده ها و صدها باره برخورد وحشیانه کارکنان مقابله با سد معبر در شهرداری های گوناگون کشور، هنوز هم قوه محترم قضائیه یا دولت و مجلس، مقرره و قانون بازدارنده ای را در این خصوص تصویب نکردند، نباید به طنز تلخ مصطفی آزاد خندید. این طنز در واقع ،چهره ای از واقعیات روزمره ماست.

چقدر باید مملکت بی در و پیکر تصور شود که یک مامور سد معبر متوهم و متوحش، به خودش اجازه بدهد با لودر وارد بازار هفتگی شده و ضمن تخریب اموال دستفروش ها باعث زخمی شدن تنی چند از مردم شود؟ برخی از منتقدین بحث گردن گیری دستور شفاهی مقامات مافوق را مطرح می کنند؟ فرضیه ای که اگر درست باشد، باید بر صورت بی غیرت و کثیف آن مقام مافوق تف انداخت و بر ذات بی همه چیزش مرگ خواست. لازم به توضیح است که وفق قانون ، برخورد منجر به ضرب و جرح توسط ماموران سد معبر شهرداری از هر نوع که باشد( نیروی استخدامی یا نیروی شرکتی)، قابلیت اقامه دعوی بر علیه شهرداری و شخص شهردار را دارد.