تحمیل بی قاعده سیاست بر قانون:
سالهای زیادی است که جامعه با مشکل قانونگذاری و قانون نویسی پشت دربهای بسته و توسط جماعت محدود خود دانای کل پندار مواجه است و در قانونگذاری، توجه تجربی و علمی به موضوع نمیشود؛ قانونی نوشته میشود که تماماً تراوشات ذهنی یک گروه محدودی است، آنها یا کارشناسان دولت هستند یا نمایندگان مجلس. یعنی صاحبان مقامات دولتی تصورشان این است که همهچیز میدانند. بعنوان مثال وزیر ارشاد میخواهد برای فیلمسازی که ۳۰ سال است فیلم میسازد، قانون بنویسد و به او بگوید که چطور باید اینکار را انجام دهد. بههمیندلیل است که قوانین ما در اغلب قریب به اتفاق موارد، مناسب نیستند. خروجی میشود قوانین ناقصی که با واقعیتهای جامعه سازگار نیستند. قانونگذاری در ایران یک خصلت آمرانه دارد؛ در امور اجرایی میتوان آمرانه رفتار کرد، اما در قانونگذاری نمیشود. توهم دانایی، یکی از موانع بزرگ قانونگذاری اصولی در ایران است. جامعه مدنی ایران، هیچ سهمی در قانونگذاری ندارد و.. نظرات کامبیز نوروزی حقوقدان، در این خصوص اموزههای انتقادی خوبی برای فهم و اصلاح امور دارد.
کد خبر: ۳۹۲۹۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۷