17 سپتامبر، دقیقاً یک سال از انفجارهای هم‌زمان هزاران دستگاه پیجر در لبنان می‌گذرد؛ حمله‌ای که ساختار ارتباطی و اطلاعاتی حزب‌الله را هدف گرفت و چهره‌ای نو از جنگ اطلاعاتی و نفوذ بازار را به‌نمایش گذاشت. «عملیات پیجر» صرفِ یک اقدام لحظه‌ای نبود؛ این یک پروژهٔ چندساله و چندلایه بود که طراحی فنی، مهندسی اجتماعی و نفوذ در زنجیرهٔ تأمین را با هم ترکیب کرد. روایت‌هایی که از سوی عاملان پیشینِ اجرای عملیات منتشر شده نشان می‌دهد موساد سال‌ها تلاش کرد تا بازار خرید تجهیزات ارتباطیِ حزب‌الله را شناسایی و کنترل کند، با شرکت‌های پوششی بین‌المللی همکاری نمود و پیجرها و واکی‌تاکی‌ها را طوری بازطراحی کرد که مواد انفجاری درونشان جای گیرد . این سطح از طراحی و آزمون میدانی نشان می‌دهد ما با یک عملیات مهندسی‌شده مواجهیم، نه یک «عملیات ناگهانی». «عملیات پیجر» بخشی از یک زنجیرهٔ پیچیدهٔ اطلاعاتی بود که توانِ ضربه‌زنی به سطوح بالا را به‌طور قابل‌تأملی افزایش داد. آثار راهبردی این نفوذ و ضربه وارد شده از جانب دشمن صیهون را نمی‌توان صرفاً در آمار تلفات جست؛ پیامد واقعی، ایجادِ خلأِ اطلاعاتی و نوعی فضای سردرگمی سلسله‌مراتبی بود که فرماندهی را از دسترسی به داده‌ها و منابع مورد اعتماد محروم ساخت. این خلأ، امکانِ انجامِ عملیات‌های هدفمند دشمن در سطوح بالاتر را فراهم کرد و در منظومهٔ رخدادهای بعدی منطقه نقش‌ساز شد؛ از جمله رخدادی که به ترور حسن نصرالله انجامید و ساختار رهبری حزب‌الله را در تحت تاثیر قرار داد. در ارزیابی توانِ موساد باید دو جنبه را تفکیک کرد: اول، مهارت فنی و لجستیکی در طراحی محصولاتی که هم کارکرد ظاهری داشتند و هم حامل بمب بودند؛ دوم، تسلط بر عملیات روانی و بازار که خریدار را به انتخابِ آن محصول تشویق کرد. محمد مردانیان پژوهشگر و گردآورنده کتاب «انفجار پیجرها» روایت می کند که، آلارم پیجرهای تروریستی با همیشه متفاوت بود و باعث جلب توجه افراد برای کشاندن پای آن می‌شد. در تکنیک دوم ری استارت یا بازیابی سیستم هر دو دکمه را فشار دهید تا هر دو دست درگیر شود و نتیجه آن انفجاری شد که مشاهده کردید و فجایعی که رقم خورد و این دو روش برای گرفتن تلفات بیشتر بود. مردانیان در ادامه و در مورد آسیب دیدگی پیجرها ادامه داد: در بین همه جانبازان انفجار پیجری فقط دو نفر دیدم که از ناحیه دست و چشم آسیب ندیده بودند. طبق اظهارات در شبکه CBS آمریکا، وزن مواد حدود 5 گرم بوده است و نوع مواد از نظر شیمی طوری بوده که در دستگاه ایکس ری قابل شناسایی نبوده است. 3 هزار مجروح داشتیم که از یک ناحیه جانباز شدند و ناچار به انتقال بودیم که با هماهنگی های شده اولین هواپیما از ایران آمد و جانبازان پیجری را هر کدام با یک همراه به ایران آورد و در بیمارستانهای دولتی تهران تقسیم وظایف شد و مورد درمان قرار گرفتند، جمعیت کمی هم به عراق و سوریه منتقل شدند. شیخ نعیم قاسم در مورد اینکه آیا حزب الله در طول جنگ تشخیص داده بود که پیچرها با مواد منفجره آلوده شده‌اند گفت: در دو روز پایانی قبل از انفجار، تلاشی برای بررسی پیجرها به شکل متفاوت مانند شکستن دستگاه انجام شد؛ زیرا نشانه‌هایی از اختلال در عملکرد دستگاه‌ها مشاهده شده بود. یکی دیگر از مسائل مربوط به نقض امنیتی که رخ داد، آسیب پذیری در شبکه ارتباطی است و گزارش‌ها به شکل گسترده شنود می‌شد.

مجتبی امانی سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان گفت، نتانیاهو چند روز پیش مسئولیت عملیات تروریستی پیجرها را پذیرفت، که به خودی خود یک جنایت جنگی محسوب می‌شود. استفاده از مواد منفجره و نظامی در دستگاه‌هایی که کاربرد غیرنظامی دارند، ممنوع و جنایت جنگی محسوب می‌شود.امانی در پاسخ به این شبهه که پیجرها صرفاً توسط اعضای حزب‌الله استفاده می‌شدند، گفت اعضای حزب‌الله هرگز از این دستگاه‌ها به صورت نظامی استفاده نکردند. این ادعا کذب است و کاربرد غیرنظامی آنها بسیار گسترده تر بود. من که فردی نظامی نیستم، این دستگاه برای اطلاع‌رسانی در شرایط اضطراری به من داده شده بود.در میان آسیب دیدگان تعداد بالایی از افراد غیر نظامی و حتی زنان و کودکان قرار دارند.یک روایت این است که تمامی محموله پیجرها بر روی یک کشتی جابجا شده و رژیم صهیونیستی با همان مشخصات، بارنامه را تغییر داد و این دستگاه‌ها را در همان وضعیت تعویض کرد. این دستگاه‌ها مدتی کار کردند و در نهایت، در تاریخ ۲۷ شهریور ماه، در مسیر جنگی با حزب‌الله لبنان منفجر شدند.