گفتگو با دکتر احمد بخارایی جامعه شناس:
حاشیهنشینی دومعنا حاشیهنشینی فیزیکی یا جغرافیایی و حاشیهنشینی اجتماعی دارد. حاشیهنشینی فیزیکی همان سکونتگاههایی است که در اطراف شهرها شکل میگیرد. اما حاشیهنشینی اجتماعی در داخل شهر رخ میدهد .امروز بخشی از طبقه متوسط در حاشیههای جغرافیایی و بخشی دیگر در حاشیههای اجتماعی شهرها مستقر شده اند.برای سنجش طبقه متوسط نیز دو بعد مادی (درآمد و دارایی) و بعد غیرمادی (جایگاه و منزلت اجتماعی) مطرح است. در شرایط حاضر بنظر می رسد که طبقه متوسط در هر دو زمینه جایگاه خود را از دست داده و دهکهای چهارتا هفت تقریبا ازبین رفته و به دهکهای یک تا سه تقلیل یافتند. مهمتر از بعد مادی بعد غیرمادی است. معلمان، اساتید دانشگاه، هنرمندان و اهالی رسانه همگی در طبقه متوسط وظیفه داشتند بازتولید فرهنگی کرده، پیامرسان بوده، خلاقیت ایجاد کرده، جامعه را رصد و مهارتها را منتقل کنند. آنان گروه مرجع جامعه و موتور محرکه آن محسوب میشدند. اگر جامعه طبقه متوسط نداشته باشد به دو طبقه بالا و پایین تقسیم میشود.امروز در شهرها ۶۰ تا ۷۰درصد درآمد خانوادهها صرف اجارهبها میشود درحالی که بهطور طبیعی باید یکسوم درآمد را شامل شود. علاوه بر اجارهبها هزینههای آموزشی، بهداشتی، درمانی و زندگی روزمره نیز سنگین است و همین امر طبقه متوسط را به سمت دهکهای پایین سوق میدهد. این مسئله تنها به بحث مادی مربوط نمیشود بلکه جایگاه و منزلت اجتماعی طبقه متوسط نیز تضعیف شده است.طبقه متوسط بخشی نقاد، خلاق و پیشرو است و معمولا از سوی برخی دولتها تحمل نمیشود زیرا نگاه انتقادی به جامعه و دولت دارد. توجه داشته باشید که اگر طبقه متوسط ضعیف شود جامعه موتور محرکه خود را ازدست میدهد. این یک فاجعه بزرگ است زیرا گروههای مرجع از میان میروند و جامعه دچار شرایط آنومیک یا بیهنجارانه میشود؛ جامعهای که در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در خلأ رها شده و نمیتواند هدفی برای خود ترسیم کند یا حرکت روبهجلو داشته باشد.
کد خبر: ۳۹۹۲۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۹/۰۷

شنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۴ -