سجاد اسحقی نصرآبادی:
شاید در نگاه اول ، سه گانه حافظه( توان یادآوری)، خاطره( بازگو کردن یادآورده های خوب و بد، بشکل گزینشی) و روایت ( بیان رسمی یادآورده ها بر اساس شرایط و موقعیت) ، یکسان فرض شوند. این در حالی است که مولفه های همانند ظرفیت ذهنی، باورها و ارزش ها و منافع ، شرایط محیطی ، توان اثرگذاری ها و غیره، هویتی مستقل و مرتبط به سه گانه حافظه ،خاطره و روایت بخشیده و آنها را چینش خطی رخ داد-زبان-تفکر، خارج می کنند. در نگاه رایج، حافظه انبار گذشته است: جایی که رویدادها «ذخیره» میشوند تا هر زمان بخواهیم همانگونه «بازیابی»شان کنیم. روانشناسی معاصر و فلسفهٔ حافظه این تصور را وارونه میکنند: حافظه بایگانیِ بیطرف نیست، سازوکاری روایی است. ما هر بار که به یاد میآوریم، دست به بازسازی میزنیم—انتخاب میکنیم، حذف میکنیم و میچینیم. همین خصلت بازسازیگر، حافظه را به روایت گره میزند: روایت نه فقط ظرف بیانِ خاطره، بلکه منطق درونیِ شکلگیریِ آن است. از اینجا پرسشهای نظری و اخلاقی پدید میآید: حقیقتِ خاطره چیست ؟ فراموشی دشمن است یا شرط امکانِ یاد؟
کد خبر: ۳۹۹۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۹/۲۹

يکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ -