دستهای توانمند «کمتوانها»؛
علیاصغر آنقدر گرم کارش شده که باید او را چند باری صدا بزنی تا از راهروهای انبار کاغذ و مقوا بیرون بیاید. پسری ریزنقش با عینک تهاستکانی که صاحب کارگاه میگوید کمبیناست اما خودش میدود سمت وسایلش تا کارت شناسایی زردرنگی را نشانم دهد که ثابت میکند علیاصغر معلول ذهنی است. سن و سالش را 10سالی اشتباه میگوید اما میگویند کارش در کارگاه بینقص است. او در امور انبارداری کمک میکند و با همان زبان شیرین خودش میگوید که پیش از این برای پیدا کردن کار، سختیهای زیادی کشیده است.
کد خبر: ۱۳۰۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۶