تجربه سازمان تامین اجتماعی و اختیارات ماده ۵۰ ثابت کرده است که دستگاه‌های اجرایی در ایران، ظرفیت دادن اختیارات نهاد‌های شبه قضایی را نداشته، چرا که با رویکرد اعمال سلیقه شخصی و بخشی نگری، کل جریان تولید کشور را متاثر نموده و حتی مشروعیت خودشان را هم زیر سوال می‌برند. حال خبر می‌رسد که نمایندگان مجلس شورای اسلامی بانک مرکزی را مکلف کردند تا حسب درخواست سازمان امور مالیاتی کشور، نسبت به مسدود کردن حساب یا حساب‌های بدهکاران مالیاتی به میزان بدهی قطعی اقدام کند. دود این گونه اقدامات بیشتر از منافع آن بوده و این را همه فعالان اقتصادی می‌دانند.

نظام مالیاتی ایران به شدت با بحران مشروعیت روبرو شده است. بحرانی که باعث رواج کنایه و طعنه بر پیکره مالیات شده ( داروغه ناتینگهام) و حتی ممکن است به نوعی نافرمانی مدنی و مقابله سخت هم بینجامد. مردم می پرسند که مالیات ما صرف چه کارها و اقداماتی می شود و چرا شرایط افراد در روند مالیات ستانی رعایت نشده و با نوعی رفتار مغول گونه و بگیر و ببند منجر به تنش و له شدگی مودی، قصد مالیات ستانی زورکی وجود دارد. مردم می پرسند که چرا به فساد اخلاقی و مالی ممیزهای مالیاتی توجه نمی شود و دارایی انها کنترل نمی گردد؟ مردم می پرسند که چرا قاعده مالیات ستانی از در دسترس ها ، الگوی مالیات ستانی کشور شده و مالیات ستانی نظام مند و اخذ مالیات از صاحبان پولی های بادآورده، مورد کم توجهی است. مردم می پرسند که چرا نظام مالیاتی، عدالت اجتماعی را به اسم یدک می کشد و در رسم، فهمی از آن ندارد. سوالات بجایی که در صورت کم توجهی به آنها، مسلما در آینده بحران مشروعیت نظام مالیاتی کشور را رقم می زند.دکتر کامران ندری، صحبت های انتقادی خوبی در همین حوزه ارایه داده است.

همه ما با کارتون زیبای رابین هوت و داروغه طماع ناتینگهام و شیوه مالیت ستانی او آشنایی داریم. همه ما در بعد جدی داستان، از اثرات مالیات ستانی درست و وجود نظام مالیاتی قوی بر توسعه کشور آگاهیم. سوال اینجاست که آیا روند مالیات ستانی فعلی مورد قبول صاحب نظران ، زعما و بزرگان کشور و کارفرمایان شرکتی و اصناف و حتی کارمندان و کارگران هست؟ چشم بسته عرض می کنیم خیر ( می گویید نه، خاضر به مناظره علمی در صداسیما با پخش زنده یا مناظره دانشگاهی ، اجرای نظرسنجی فراگیر ملی با هزینه سازمان مالیات و حتی حضور در دادگاه صالحه هستیم). نظام مالیاتی فعلی با پرت کردن حواس مردم بواسطه چند کلیدواژه فرارمالیاتی، عدم تمایل مردم به پرداخت مالیات ، سرفصل های جدید مالیاتی و در نهایت عملکرد بالای سازمان مالیاتی ، قصد لاپوشانی اهمال ها، قصورها، تقصیرها و ترک فعل های خودش را دارد. باورتان می شود که ممیزها بعضا بشکل سربه هوا مالیات می برند و وقتی با ادله محکمه پسند مواجه می شوند سرباز زده و می گویند بروید اعتراض کنید؟ مگر ما بیکاریم که خودمان و زندگی مان را برای توی علاف کم خاصیت بگذاریم و برویم حقمان را مثلا بگیریم؟ چرا از ابتدا نباید دقت عمل داشته باشی؟ حال که اینگونه است، حقمان را در اعتراض می گیریم اما تو را هم با انواع شکایت حقوقی از پای می اندازیم تا درسی شود برایت که درست با مردم رفتار کنی ( مصدایق در رسانه موجود است. آماده تحویل به بازرسی سازمان و دادستان مالیاتی در صورت درخواست رسمی). از رئیس سازمان می پرسیم که چرا سامانه یکپارچه مالیاتی و راه اندازی صندوق فروشگاهی اجرا نمی شود؟ چرا بشکل تخصصی روی مالیات ستانی روی 4 هزار شرکت اصلی کشور( دولتی و خصوصی) تمرکز ننموده و گام به گام به سمت پائین( مالیات ستانی خرد و اصناف و شرکت های کوچک و متوسط) نمی آئید؟ چرا بحث فساد مالی و اخلاقی برخی از ممیزها و وضعیت دارایی آنها را بررسی نمی کنید؟ ۸۵ میلیون ایرانی منتظر پاسخگویی شفاف شما هستند. ما گوشمان از توجیه و جوابیه پر است. شفاف ، با صداقت و بشکل قانع کننده پاسخ دهید.

یک استاد دانشگاه با تصریح بر این که بزرگترین چالش امروز اقتصاد کشور ؛ پذیرش دخالت دولت در اقتصاد است گفت: با سیاست غلط مالیاتی تولید کشور را نابود نکنیم.