پیش از آنکه یک وکیل، وکیل باشد، باید امین مردم و حامل سلامت اجتماعی باشد. اما اکنون شاهد رشد طیف تازه‌ای هستیم که تعریف وکالت را با معیارهای اینفلوئنسری می‌سنجند. پیج‌های رنگارنگ، ژست‌های شیک، و شعارهایی فریبنده؛ جایگزین سواد حقوقی، صداقت حرفه‌ای و وجدان کاری شده‌اند.کارشناسان حقوقی می‌گویند این نوع رفتارها نه‌تنها نهاد وکالت را تضعیف می‌کند، بلکه فرصت رقابت سالم را از وکلای حرفه‌ای می‌گیرد. به‌ویژه آنکه وکیل‌ بلاگرها با شعار «مشاوره رایگان»، مخاطب را تا مرز روانی اعتماد می‌کشانند، اما در مرحله عمل، دستمزدهای گزاف طلب می‌کنند.وکیل‌بلاگری همانقدر که به ظاهر نیت خیرخواهانه دارد و در اصل می تواند اتفاق خوبی باشد، در عمل در حال دامن‌زدن به دو آفت بزرگ است: زرد شدن مفاهیم حقوقی و تضعیف جایگاه علم حقوق و تبدیل شدن خدمات قضایی به کالایی پرزرق‌وبرق.مخاطب عادی، بین جملات پرطمطراق اینستاگرامی و واقعیت‌های پیچیده پرونده‌های قضایی، مرزی نمی‌شناسد. نتیجه، شکل‌گیری اعتماد کاذب و افزایش نرخ ناکامی در پرونده‌هاست.در پی افزایش این پدیده، رئیس مرکز وکلای قوه قضاییه در نشست مطبوعاتی اخیر، نسبت به گسترش «ابتلای فراگیر وکیل‌بلاگری» هشدار داد و خواهان رسیدگی سریع و تدوین دستورالعمل نظارت بر فعالیت رسانه‌ای وکلا شد. به گفته او، «قانون تسهیل نیاز به مکمل اخلاقی دارد؛ قانون باید با شرافت وکالت همراه شود، نه نمایش اینستاگرامی آن.».

شورای‌ عالی فضای مجازی روز سه‌شنبه یک سند مهم در مورد تولید کنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی و همچنین رسانه‌های اجتماعی تصویب کرد.

‌می‌توان گفت فرآیند ارتباطی از فرآیندی مونولوگ گونه به روندی دیالوگ محور تغییر ماهیت داده است. این وجه را می‌توان وجه مثبت جریان ارتباطی تلقی کرد، اما ظهور و رشد فرآیند‌هایی تحت عنوان سلبریتیسم، بلاگریسم و ... باعث شده تا در این جریان ارتباطی یا به تعبیری جنگ صدا‌ها تنها کسانی پیروز میدان باشند که بتوانند جنبه‌های جذاب‌تری از زندگی‌هایشان را «نمایش» دهند.

در جامعه مصرف زده لذت گرای درد گریز، آنچه که مردم بتدریج از دست می‌دهند، توان آغازگری از درون یا توان بی تفاوتی انتقادی نسبت به تمایلات خود و کنترل کردن و پاسخگویی بهنگام به آنهاست. در لحظه تمایل دارند که استفاده کنند و داشته باشند و باید مهیا باشد وگرنه احساس فقیر کرده و خود را محسوب می‌کنند، عزت نفس خود را می‌بازند و اعتماد به نفس شان تضعیف می‌شود و تمایل به تلاش را از دست می‌دهند. تقویت این حس، جامعه زنده در آن (لحظه و حال) و متمایل به سرسپردگی به شرط پاسخگویی به نیاز‌های شان را بوجود آورد. مد می‌طلبند و با آن احساس خوشبختی می‌کنند. همان حسی که باعث چاپیدن شان می‌شود و نابود کردن تدریجی شان. تا نظر شما چه باشد.

بلاگری شغل مبتنی بر شبکه اجتماعی‌ست و تنها حیاتش به آن بستگی دارد هرچند این روز‌ها شاهد کلاهبرداری‌ها و سوء استفاده آن‌ها از مخاطبانشان هستیم.

مجلس شورای اسلامی ۵ مالیات مهم را به لایحه بودجه ۱۴۰۰ اضافه کرد که مالیات بر خودرو‌ها و مسکن لوکس و مالیات بر بلاگر‌ها از جمله آنهاست.

یک روانشناس درباره علت روانی گرایش افراد در جامعه به انجام عمل‌های زیبایی توضیحاتی داد.

بسیاری از کارشناسان و منتقدان حوزه مد و لباس معتقدند قدرت فضای مجازی در حوزه ذائقه‌سازی مد و لباس را جدی نگرفته‌ایم و تبعاتش را در آینده خواهیم دید.

طیف وسیعی از مخاطبین بیوتی بلاگرها با دیدن ویدئوهای خوش آب و رنگ زودتر از آن‌چه لازم است به آنچه استاندارهای زیبایی آن را نقص می‌نامد حساس می‌شوند.