شعار سال: «حکومت باید صنایع داخلی را تشویق کند، حتی اگر محصولاتشان به خوبی تولیدات خارجی نیست. گرایش فعلی به افزایش واردات ناگزیر به نابودی صنعت و تجارت ما میانجامد» ...
۱.دو پرده از تاریخ
پرده اول: نوشتهای از یک روزنامه:
«حکومت باید صنایع داخلی را تشویق کند، حتی اگر محصولاتشان به خوبی تولیدات خارجی نیست. گرایش فعلی به افزایش واردات ناگزیر به نابودی صنعت و تجارت ما میانجامد»
این نوشته از روزنامهی این روزها نیست، این نوشته متعلق است به روزنامه حبلالمتین روز ۲۹ خرداد سال ۱۲۸۴ یعنی ۱۱۲ سال پیش! زمانی که یکی از نخستین اجتماعات خیابانی در انقلاب مشروطه در فرودین ۱۲۸۴ شکل گرفت، و تجار و صنعتگران در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت به خیابان آمدند.
پرده دوم: پاسخ دولت به اعتراضات
دولت آن ها را عدهای از اراذل و اوباش نامید و سپس اعلام کرد اگر ایران را دوست ندارند، میتوانند به «آلمان دموکرات» بروند! نهایتا این سیاستها جواب نداد و اعتراضات و اعتصابات ادامه یافت، پس از بازگشت مظفرالدین شاه نهایتا یک شورای مشورتی شامل ۱۵ بازرگان و صنعتگر را به عنوان «شورای مشورتی وزارت تجارت در سیاستگذاریهای کلان» منصوب کرد. اما در واقعیت هیچ نقشی برای آنان در نظر گرفته نشد.
۲.و تاریخی که ساخته میشود
این دو پرده، پردههای تکرارشدهی مشکلات تجارت، صنعت و فناوری در تاریخ ۱۵۰ سالهی اخیر ایران بوده است. پردههایی که از شکلگیری یک مساله آغاز میشوند. در پاسخ به این مساله راهحلهای تولید شده روی میز سیاستگذاران قرار میگیرد؛ اما سیاستگذاری که به هر دلیلی از انتخاب آنها سر باز میزند، زمینههای تبدیل آن مساله را به یک بحران دامن میزند.
دوست عزیزم محمد فاضلی در هفته گذشته در یادداشتِ تلگرامی کوتاهش نوشت:
«این فقط ما نیستیم که مسألهها را حل میکنیم، مسألههایی که حل نشوند ما را در خود حل میکنند. حل کردن مسألهها یا حل شدن در مسألهها، مسأله این است. متغیر کلیدی، زمان است.»
مسائل ما در حوزه تجارت، صنعت و فناوری مدام تکرار شده است، حل نشده است و در پایان این ما بودهایم که در مساله حل شدهایم.
حل شدن در مسالهها در سه وضعیت قابل شناسایی است:
حالت یکم- بیاعتمادی عمومی و تبدیل مساله حلپذیر به مساله حلناپذیر
استمرار مسائل هم به لحاظ شناختی و هم به لحاظ سیاستگذاری، آنها را تبدیل به مسائلی حلناپذیر میکند. مسائلی که به دلیل آنکه تاریخ پیدا میکنند، ذینفع مییابند و همراه با منازعه میشوند، روز به روز پیچیدهتر میشوند. به این ترتیب مساله عملا پس از یک زمان طولانی به راحتی قابل حل نخواهد شد. با شکلگیری شرکتهای رانتخوار، واردکنندگان انحصاری و شکلگیری تبانیها دیگر نمیتوان مساله را به سادگی گذشته حل کرد. یک قرن تلاش ناکام به همراه خود اعتماد عمومی، اراده ملی و باورپذیری طرحها را از بین میبرد.
حالت دوم-تکامل و تغییر مسائل
مسالهها نیز مانند هر پدیدهای تکامل مییابند، رشد میکنند و نهایتا وقتی زمانی از عمرشان میگذرد، بزرگتر، پیچیدهتر و فربهتر میشوند. به این ترتیب دیگر همان مسالهی سادهی قابل حل نخواهند بود.
حالت سوم-مسالهای که دیگر مساله نیست و راهحلی که دیگر راهحل نیست
تاریخ شکستها و موفقیتهای اقتصادی به خوبی نشان میدهد که دیگر افزایش تعرفههای واردات و تقویت مصنوعی صنایع داخلی یا به قول اقتصاددانان «جانشینی واردات» راه حل نیست؛ اما همچنان سطح خواستهی یک جامعه در حد همان سیاست عهد قجری باقی مانده است. جامعهای که در زمان مناسبش به راهحل مناسب نمیرسد، فرصت گذار به مسالههای جدید و راهحلهای جدید را از دست میدهد.
به همین دلیل ناکامی تاریخی است که هم جامعه و هم سیاستگذاری همچنان دلداده به راهحلهای قدیمی است. وقتی هنوز راهحلهای قدیمیاش عملیاتی نشده و هنوز بخشی از مسیر توسعه را طی نکرده، نمیتواند به مراحل بعدی توسعه جهش یابد.
۳.زمان موضوع کلیدی در سیاستگذاری
فاضلی که کتاب «سیاست در بستر زمان» را نیز ترجمه کرده، ادامه میدهد: «زمان گاه برای حل کردن، و گاه برای حل شدن سپری میشود. آستانهی بحرانی زمان به گونهای است که تا پیش از آن زمان در دست شماست، و پس از آن شما در دستان زمان»
وقتی مسائل تغییر نمیکنند و وقتی راهحلها ثابت میمانند، یعنی این مساله است که مدام دارد رشد میکند. نشانهای است از مسائلی که دارند ما را در خود حل میکند؛ همانهایی که میتوانند ما را در خود غرق کنند. زمانِ راهحلها از دست میرود، مسالهها بزرگتر میشوند و ما را در خود حل خواهند کرد!
برخی هنوز دلدادهی راهحلهای عهد قجری هستند؛ زمان از دست میرود و ما روزی در جستجوی زمان از دست رفته جان خواهیم.
… و دروغ بزرگ آن است که «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است.»
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری دریک آنلاین، تاریخ انتشار 3 دی 96، کد مطلب: 83043 ، www.dariconline.ir
ا.ف75