شعار سال: در اتاقی ساده که یک طرفش کتابخانهای دیواری و قدیمی قرار گرفته دور میزی شبیه میز کنفرانس نشستهاند. نگاهشان به استادشان است که مقابل میز ایستاده و برایشان حرف میزند. کلاس فقط جوانانه نیست و چند مرد میانسال هم بین شاگردان هستند و با شش دانگ حواس گوش میکنند. بالای سرشان پرچمی سبز به سقف زده شده که یادت میاندازد اینجا کلاسی مذهبی است؛ کلاس آموزش مداحی.
کلاس مداحی هم شبیه کلاسهای دیگر است و هم نیست. شبیه است چون مثل بقیه کلاسها استاد درس میدهد و شاگردان یا به قول او هنرجوها میشنوند، سؤال میپرسند یا استاد از آن ها درس میپرسد. شبیه نیست چون شرایطش و آنچه در کلاس میگذرد متفاوت است. تفاوتهایی که قرار است در این گزارش بخوانید.
از صداسازی تا انتخاب شعر خوب
مجید طاهری از مداحان قدیمی تهران استاد این کلاس مداحی است و به شاگردانش ادبیات و شناخت ادبی درس میدهد و اصول و فنون مداحی. روی تخته وایت برد کوچک کلاس مراحل شروع نوحه خوانی نوشته شده است؛ دو بیت صلوات، خواندن یک شعر بلند، سرود که فقط مخصوص عید غدیر است و بعد شور.
طرف دیگر تخته هم چیزهایی نوشته شده که مداحان تازه کار باید حواسشان به آنها باشد. چیزهایی مثل خواندن قرآن قبل از شروع مجلس، تمرین صداسازی، خوردنیها و نخوردنیهای قبل از مجلس که باعث رفلاکس معده نشود، نداشتن اضطراب و استرس، اصلاح صداهای بد و استفاده از میاندار در مجلس.
استاد دانه دانه موارد را توضیح میدهد و گاهی خاطرهای از مجلسی تعریف میکند و گاهی هم فراتر از مواردی که روی تخته نوشته میرود. مثلاً برایشان توضیح میدهد رابطهشان با سخنران مجلس چطور باید باشد. اگر سخنران انتهای حرفهایش روضهای غیرمرتبط با شب مجلس بخواند مداح چطور باید آن را به مداحیاش ربط بدهد.
جلسههای این چند هفته کاملاً مرتبط با شب و روزهای محرم است و فعلاً خبری از مراحل و شرایط مولودیخوانی و مراسم جشن نیست.
نکتهای میگوید که این روزها خیلیها بابت آن از بعضی از مداحان ایراد میگیرند و تأکید میکند که شعر خوب بخوانند و شعرهای سطح پایین و کوچه بازاری انتخاب نکنند یا واژههای خوب شعر را مثل زبان عامیانه نشکنند.
میان همه این حرفها شاگردان حواسشان به استاد است و سؤال هم میپرسند. یکی از جوانترها میپرسد اگر درست وسط خواندن دچار اضطراب شوند چه کاری باید انجام دهند؟ استاد خیالشان را راحت میکند که اضطراب چند دقیقهای بیشتر طول نمیکشد و بهتر است مجلس را به میاندار بسپارند و از مردم بخواهند گوشواره نوحه را تکرار کنند تا این چند دقیقه بگذرد.
خواننده سنتی بودم
وقت درس پس دادن است. باید بلند شوند و به سبک و سیاق مداحها نوحهای که یاد گرفتهاند بخوانند تا استاد بشنود و ببیند چند مردِ حلاجند. قبلش یادآوری میکند زبان بدن یادشان نرود و از دست و سرشان استفاده کنند تا نوحه بیشتر به دل مردم بنشیند.
یکی از جوانها بلند میشود و شعری میخواند در دستگاه شور که وزن عروضیاش مفعول فاعلاتُ مفاعیل فاعلن است. میخواند: «ای سایهات فتاده به روی سرم حسین... معنای واقعی اصول الکرم حسین»
سرش را تکان میدهد و دستهایش را همانطور که استاد گفته تکان میدهد. گاهی هم چشمها را میبندد و آخر هم با اشاره استاد همه از جا بلند میشوند، دستهایشان را بالا میبرند و در هوا تکان میدهند و بیت آخر نوحه را همه با هم میخوانند:«لبیک یا حسین، لکلبیک یا حسین». درست مثل هیأتها.
نوبت آن یکی میرسد. او هم همینطور میخواند اما با یک تفاوت؛ وسطهای نوحه از شعر بیرون میآید و چند لحظهای ذکر مصیبت میگوید و دوباره برمیگردد به شعر و بعد دوباره بلند کردن دست و ایستادن و خواندن بیت آخر تکرار میشود.
وقتی هرکدام نوحه میخوانند بقیه بغض میکنند و اشک به چشمشان میآید. چشمهایشان را میپوشانند و گاهی هم وسطهای نوحه شروع میکنند به زمزمه و مداح تازهکار را همراهی میکنند. نوبت یکی دیگر از شاگردان است که از روی کتابچه نوحهای میخواند و بقیه با آن سینه میزنند.
این بخش آخر و دوست داشتنی کلاس است که هم برایش اضطراب دارند و هم دوست دارند خودشان و توانایی و صدایشان را به استاد و بقیه نشان دهند. آنهایی که خوب بودند هم یک احسنت از استاد میگیرند و بعد کفشهایشان را میپوشند و میروند بیرون.
متین زادهاحمد یکی از جوانهای کلاس است که نوحهاش را خوانده و میخواهد برود و به هیأت برسد. سه سال است به کلاس میآید آن هم از شهرری و باقرشهر تا میدان امامحسین. از بچگی به مداحی علاقه داشته:«داییام مداح است برای همین از بچگی علاقه داشتم و برای خودم و در هیأتهای محل میخواندم.» الان هم به هیأتها میرود و میخواند. مداحها باید در این کلاسها شعرهایی که استاد میگوید حفظ کنند تا شعر کم نیاورند. متین در هیأت از همین شعرها میخواند. البته اصولی هم که یاد میگیرد کمکش میکنند: «علم مداحی را یاد میگیریم و با آن پیش میرویم. هرجا هم گیر کردیم از اصولی که یاد گرفتهایم استفاده میکنیم.»
به گفته خودش تقلید نمیکند و میخواهد سبک خودش را داشته باشد و همانطور که استادش میگوید و توصیه میکند پیش برود. به قول خودش این بهترین راه است تا مداح خوبی شود.
امیرحسین بابایی شرایطش با متین کمی فرق دارد. قبل از مداحی چهار، پنج سال موسیقی سنتی کار کرده و میخوانده اما بعد آمده سراغ مداحی:«میدیدم مداحی را بیشتر دوست دارم. چیزهایی که بعدها در موسیقی باید دنبال میکردم با من سازگاری نداشت. مثل کنسرت دادن. دوست هم نداشتم خواننده پاپ شوم.»
البته او قبلاً و در هیأتهای شهرش همدان میخوانده و الان هم هر شب به هیأت محلشان یا هیأتهای دیگر دعوت میشود و مداحی میکند. با اینکه موسیقی را کنار گذاشته اما الان اصولی که در آن یاد گرفته کمکش میکند:«توانستم شعرهای مذهبی را با دستگاههایی که آن موقع یاد گرفتم اجرا کنم. شعرهای مذهبی از لحاظ ادبی کامل هستند و این را خیلی دوست دارم. دوست دارم برای خودم سبک بسازم.»
حالا دیگر موسیقی را دنبال نمیکند و همه حواسش به مداحی است. دو دوست دیگر هم دارد که مثل خودش از موسیقی به مداحی کشیده شدهاند. در کلاس اضطراب و استرسش را مدیریت کرده و دلش میخواهد بعد از دو، سه سال کلاس آمدن، حرفهای مداحی کند. همین شبها هم قرار است برود استودیو و یک کار مذهبی اجرا کند و بفرستند به صداوسیما.
باید تست صدا بدهی
کلاسهای مداحی کم و بیش شبیه هم هستند. به قول مجید طاهری مداحها باید دستگاههای آوازی مختلف مثل شور، همایون و افشاری و ردیفها را ریشهای و از اول یاد بگیرند و از آن ها سر دربیاورند. استاد مداحی بهشان کنار ادبیات و شناخت ادبی اصول و فنونی مثل صداسازی هم یاد بدهد. البته اگر کلاس با اصول پیش برود و فقط برای چند ساعت خواندن نباشد. خواندن و مداحی جوانها به گفته او یک آفت هم دارد؛ استاد ندیدن. میگوید:«استاد نه به این معنا که کسی بالای سرشان بزرگی و امر و نهی کند. برای اینکه آنها را زودتر به هدفشان برساند و کمک کند از زواید و حاشیهها دور باشند. باید شعر و اصول ادبیات فارسی را یاد بگیرند و سرمایه و اندوخته داشته باشند. عدم مطالعه و تخصصی انجام ندادن کار هم آفتهای دیگر است.»
خیلی از مداحهای جوان دوست دارند تقلید کنند و به نظر بعضیها این خوب نیست اما طاهری میگوید تا راه بیفتند بد هم نیست تقلید کنند اما نه کورکورانه و نه اینکه هر راهی آن مداح رفت بروند:«استاد باید یادشان بدهد شبیه هنرپیشه سینما نشوند. نباید از شریعت و مذهب دور بمانند و فقط آواز برایشان بماند. درباره چیزهایی مثل پاکتهای زیادی که ممکن است بخواهند بگیرند هم با آنها حرف میزنم.»
کلاسهای آموزش مداحی زنان هم تقریباً شبیه همین کلاسهاست. تماس میگیرم و میخواهم سر یکی از این کلاسها هم بروم اما همهشان برای دهه اول و دوم محرم تعطیلند. به یکیشان میگویم میخواهم به کلاس بیایم و یاد بگیرم. خانمی پشت تلفن میگوید باید اول تست صدا بدهی و اگر قبول شدی از مقدماتی شروع کنی. بعد عضو گروهی تلگرامی میشوی و وقتی استاد در کلاس درس داد در طول هفته تمرینهایت را بخوانی و ویسش را در گروه بگذاری تا استاد بشنود و ایرادهایت را بگیرد.
قیمتهایشان را میگوید که بسیار کمتر از کلاسهای دیگر آموزشی است. مثل کلاسهای مداحی آقایان در حد ماهی 50 یا 60 تومان. بعد آدرس میدهد و میگوید بعد از دهه دوم بروم برای تست صدا.
سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 26 شهریور 97، کد مطلب: 482263، www.iran-newspaper.com