شعار سال: مد در دهه معاصر بیش از اینکه به سازوبرگهای زیربنایی بپردازد و الگوی ساختاری خود را از تجربه کشورهای موفق و خالق آن، گرتهبرداری کند، به نوعی ایرانیزهشدن نهچندان موفق تبدیل شده است و در کسب سهم چشمگیر گردش مالی این هنر صنعت ناکام بوده و همچنان قاچاق کالاهای اساسی تعیینکننده در بدنه مد، گریبان این کودک را گرفته است. تلاش برای عرضه شکلی ایرانی -اسلامی از مد که عنصری پرطرفدار در نسل حاضر است، بهذات تلاش ارزشمندی است اما پیکان انتقادات زمانی تیزتر میشود که بهرغم شعارها و آمارهای بالای جشنوارهزدگی در ایران، بنیاد ملی مد و لباس که داعیه این امر را در کشور بر گرده دارد و بودجهها و سیاستگذاریها را هدایت میکند و پدرخوانده صدور مجوز رویدادهای مد در کشور است، در 10 سال اخیر، حتی نتوانسته یک طراح ایرانی را که در کلاس جهانی نامآور باشد، به دنیای مد معرفی کند. بهراستی چرا بهرغم آمار بسیار بالای رویدادهای تئوری و تجاری مد در ایران و جشنوارهها و نمایشگاهها، مد نتوانسته به منزلت اصیل خود دست یابد؟ چرا شاهد پرش قابل ملاحظهای از نظر کیفیت مد نبودهایم؟ فعالان مد پاسخ دادند:
سیاستگذار باید بخواهد
احمد رامتین، طراح تجربی لباس آقایان، میگوید: اگر بدنه سیاستگذار از
پدیدهاى خشنود نباشد، به هزارویک دلیل آن را رد میکند و نیازى هم نمیبیند که
نظر جامعه را لحاظ کند. قرنهاست که لباسهاى قوم لر سراپا پوشیده با رنگهاى شاد
و دوخت آزادانه و گشاد بدون اینکه تنگ و بدننما باشد، در ایران زنده است و از
نسلی به نسل دیگر منتقل میشود اما به طراحان این سبک، اجازه داده نشده در مد جهان
عرض اندام کنند. اگر نبودند هنرمندانی که در کنسرتهایشان لباس فولک ایرانی را نمیپوشیدند،
مد ایرانی تاکنون نیست و نابود شده بود.
رشد کمی و کیفی با هم بوده است
مهدی محمودی، رئیس انجمن مؤسسات مد و لباس کشور، میگوید: با نظر شما
موافق نیستم. به اعتقاد من، مد در ایران هم رشد کمی و آماری و هم
رشد کیفی داشته است. در رشد کیفی میشود به تنوع رنگ در لباسها، افزایش کیفیت
تولید داخل، برگزاری جشنوارههای لباس و مد اشاره کرد. در رشد کمی و آماری هم به تعداد
مجوزهای صادرشده برای رویدادها، مؤسسات مد و لباس و خانههای مد اشاره میکنم که
خروجی مثبتی داشتند و رویدادهای مفیدی در عرصه مد محسوب میشوند.
مد متهم به لاکچریگرایی شده است
شیما وحدتی، طراح لباس، میگوید: به دلیل نوع زندگی و نگاه مردم به سمت
غرب و محدودیتهایی که در ایران وجود دارد، مد همیشه به لاکچریبودن متهم
شده و جزء ضرورتهای زندگی محسوب نمیشده، به همین دلیل مجال رشد کیفی نیافته است.
ایران کشوری با مختصات متفاوت است
نگار، مدل حرفهای پوشاک بانوان، میگوید: مد مثل هر پدیده دیگری، در ایران،
بازتاب خاص خود را دارد چون ایران کشوری با مختصات خاص خود است و در نگاهی که به
همه پدیدهها دارد، به نوعی متفاوت عمل کرده و سعی
میکند بگوید تافته جدا بافته است. پدیده مد در ایران فدای این نگاه شده است؛ اینکه
تلاش شود اشلی از مد خاص ایران به جامعه جهانی عرضه شود. البته اینکه تلاش میشود
مد اصیل ایرانی که عمر چند هزارساله دارد احیا شود، تلاش ارزشمندی است اما اینکه
بدون توجه به سلیقه مصرفکننده امروز، بخواهیم مد دیروز را به او تلقین کنیم، قطعا
شکست میخوریم و نمیتوانیم پیش برویم. به نظر من تا زمانی که فضای کار و خلاقیت
فعالان مد، مهیا نشود و مجبور باشیم در چارچوبی دیکتهشده و ازپیشنوشتهشده، فکر
کنیم، نمیتوانیم سهمی از رقابتهای جهانی و بازار وسیع مد حتی مد اسلامی داشته
باشیم. اینکه در چارچوب داخل ایران، خودمان برای خودمان بهبه و چهچه کنیم، خیلی
کار خارقالعادهای انجام ندادهایم.
تبعیض جنسیتی آزاردهنده است
آیلار، مدل پوشاک بانوان، معتقد است: مد زنانه، جایگاه مهمی در معادلات
مد بازی میکند و در کل دنیا درست مثل سینما و موسیقی، زنان در این بخش فعال هستند
و محصولات مدرن و خلاقانه و پرطرفدار و اتفاقا پرفروشی را عرضه میکنند. اما مد
بانوان در ایران، به دلیل برخی محدودیتها، متهم به «نگاه ابزاری به زن» شده است و
بانوان فعال مد اجازه ندارند کارهایشان را تبلیغ کنند یا نمیتوانند در تبلیغات
کاملا قانونی و استاندارد و مطابق با هنجارهای ملی و مذهبی، حضور پیدا کنند. همین
محدودیت سبب شده است انگیزه کار در این بخش افول کند. در جشنواره هفته گذشته،
آقایان بهراحتی مسابقه خوشپوشی برگزار کردند اما بانوان نهتنها اجازه تماشا
نداشتند، بلکه اگر حتی اسمی از برگزاری چنین رویدادهایی بیاورند، به انگهای
زیادی متهم میشوند و حاشیهها نمیگذارد کار کنند. به نظرم تبعیض کاری در این
حوزه میان آقایان و بانوان است.
نبود قانون درست
عماد گلاب، فعال مد، معتقد است: رشدنکردن
کیفی صنعت مد در ایران دلایل مختلفی دارد که عمده دلیل آن دولتیبودن مد در ایران
است. زمانی که صنعت مد
دولتی باشد، مانع رشد آن میشود. لاجرم در راستای چارچوبها و قوانینی گذاشته میشود
که اجرا و نظارت بر این قوانین از سوی مدیران و گروههایی صورت میگیرد که از طرف
سیستم دولتی منصوب میشوند. یکی
دیگر از دلایل پیشرفتنکردن،
سوءمدیریت متولیان صنعت مد در ایران است که بدون هیچ پیشزمینه علمی یا تخصصی سکان
هدایت این صنعت مهم را به دست گرفتهاند. صنعت
مد در دنیا تعاریف مشخصی دارد اما متأسفانه در کشور ما به صورت سعی و خطا مدیریت
میشود که نمونههای مختلفی از آن را در سالهای اخیر شاهد بودهایم. هیچکس مخالف
قانونمندی این حوزه نیست اما چیزی که اهمیت دارد، این است که اولا قانون به صورت
علمی و تخصصی با فاکتورهای بینالمللی تدوین شده باشد و دوم اینکه این قوانین از
سوی مدیران متخصص در این حوزه اجرا شود. نبود این دو مورد در صنعت مد ایران باعث
شده است هرکس در هر جایگاهی و هر تخصصی به فعالیت در این حوزه بپردازد که مورد
حمایت همان مدیران دولتی قرار میگیرند. نتیجه
این مهم، به زیرزمینیشدن فرایند مد در سطح جامعه منجر شده است. گستردگی فعالیت در
زمینه مد و پوشاک ایران بسیار زیاد است که بهجرئت میتوان گفت بیش از ٩٠ درصد این
فعالیتها به صورت زیرزمینی است.
کپی در دنیا خریدار ندارد
ابوالفضل رزمآرا، فعال مد، میگوید: شما وقتی به دنیای مد و فشن نگاه میکنید،
یک موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است و اینکه شخص یا کمپانی نمیتواند از طراح
لباسی که به ثبت رسیده است، کپیبرداری کند. فراموش نمیکنم میخواستیم برنامه فشنشویی در ایتالیا
با کارهای طراحان ایرانی برگزار کنیم، اولین آیتم آنها این بود که طراحیها کپی
نباشد و شناسنامه آن از نوع متریال، نام طراح، سابقه کار و تحصیلات و... همه ثبتشده
و مشخص باشد. وقتی برای طراح ایرانی امنیت اینکه طرحهایش کپی نشود وجود ندارد و هیچ
کنترلی بر مارک و نام انجام نمیشود، نتیجه همین است. کپیرایت جایگاه خاصی در رشد
مد دارد و حتی ما نتوانستیم در مورد مانتوهای زنانهای که در ایران طراحی و تولید
میشود، این امنیت را ایجاد کنیم و هنرمندان بسیاری داریم که واقعا کارشان در این
زمینه عالی و جالب است. همه
کشورهای اسلامی از طرح و مدلهای ایران سود میبرند اما خودمان نتوانستهایم
جایگاه خودمان را به تثبیت برسانیم. وقتی این حمایتها وجود نداشته باشد، طراحان
حرفهای هم مجبور میشوند کارشان را در معرض دید همگان قرار ندهند. اکنون برند و تولیدکنندگان
انگشتشماری داریم که دپارتمان طراحی به شکل حرفهای دارند اما بقیه از روش کپیکاری
که کمهزینهترین کارهاست، سود میبرند.
چیزی که عیان است
بینیاز از مستندات تحقیقاتی و پژوهشی، کافی است نگاهی گذرا و اجمالی
به خروجی برنامهها و جشنوارهها داشته باشیم. یک دهه کم نیست اما پس از این همه
سال، مد هنوز پایگاه و لوکیشن ثابتی برای نمایش ندارد. از این هتل به آن برج، نمیشود مد را
سامان داد. برگزاری رویدادهای مد در اماکن تحت نظارت سازمان شهرداری نمیتواند
مأمن حرفهای و کارآمدی برای مد تأمین کند. بنیاد
مد هم درگیر جلسات متعدد و وقتکشانهای است و حرجی بر آن نیست. طراحان و علاقهمندان میگویند خود فعالان باید کاری
کنند. دور نیست روزی که آفت جشنوارهزدگی و سمیناربازی گریبان مد را هم، نظیر
بسیاری پدیدههای دیگر که در چند دهه اخیر در ایران متولد شده و به دلیل سنگینی
نگاههای صرفا تئوریک یا نظریهپردازیهای بلندپروازانه و ناکارآمد، زندهبهگور
شده است، بگیرد. مد بیش از آنکه نیازمند تئوری و سمپوزیوم و کارگاههای آموزشی تکراری
از افراد گمنام باشد، نیازمند کارگاهی عملی و پایگاهی امن و ثابت برای ارائه
اتودهای طراحان و فعالان مد است تا بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد، خلق کند و
مخلوق خود را بفروشد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ 20 آذر 97، کد مطلب: 3313