محمدنعیم امینی فرد یکی از نمایندگان پهن آورترین استان کشور و نایب رئیس فراکسیون بهداشت و درمان مجلس است که با توجه به فرا رسیدن نوروز 98 بر آن شدیم تا پای صحبت هایش بنشینیم و نقطه نظراتش را درباره موضوعاتی مانند وضعیت اقتصادی کشور در سال98، عملکرد مجلس دهم و کمیسیون بهداشت، آسیب ها و مشکلات اجتماعی و محیط زیستی سیستان و بلوچستان و زندگی شخصی اش جویا شویم.
مشروح گفت و گوی خبرگزاری خانه ملت با امینی فرد را در ادامه بخوانید.
در سال 1345 در تهران متولد شدم ولی اصالتا بلوچ هستم، در آن سالها پدرم در تهران تحصیل میکرد و با اتمام تحصیلات پدرم به ایرانشهر بازگشتیم دوران کودکیم در ایرانشهر سپری شد مادرم خانه دار است، دو تن از برادرانم پزشک متخصص و دو خواهرم یکی فرهنگی و دیگری دانشجوی دوره دکترا است.
در سال 1364 وارد دانشکده علوم پزشکی شهید بهشتی و در سال 1371 فارغ التحصیل شدم و مجددا به عنوان پزشک و مسئول بهداشت و درمان به ایرانشهر بازگشتم و تا سال 1376به طور تمام وقت در شبکه بهداشت و درمان ایرانشهر خدمت کردم.
در سال 1376 در دوره تخصصی در گروه چشم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مشغول به تحصیل و در سال 1380 فارغالتحصیل شدم و از سال 1380 تا 1384 در ایرانشهر به ارائه خدمات تخصصی چشم پزشکی پرداختم.
از سال 1384 تا 1386 دوره فوق تخصص چشم پزشکی را در رشته قرنیه و سگمان قدامی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پشت سر گذاشته و به لحاظ ضرورت ارائه خدمات فوق تخصصی و خدمات آموزشی در گروه چشم دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مشغول ارائه خدمت در سطوح درمانی و آموزشی شدم و همزمان با آن عضوهیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان نیز هستم.
3 فرزند دارم، پسر بزرگم دانشجوی سال دوم پزشکی است و فرزند دیگرم دوره متوسطه را در مدرسه تیزهوشان طی میکند و فرزند سوم هم دوره پیش دبستانی است؛ همسرم هم عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و متخصص دندانپزشکی است.
ما نسل دوم انقلاب هستیم زیرا ابتدای نوجوانی ما همزمان با برآمدن انقلاب و تحولات آن سالها بوده در واقع این نسل دغدغههای خاص داشته و در حدی که مقدور بوده در انقلاب مشارکت داشتند، از این رو با سیاست بیگانه نبوده و دغدغههای اجتماعیشان نسبت به نسلهای بعد بیشتر بوده و ریشههای کنشگری و شرکت در انتخابات به همزمانی نضجگیری اندیشههای یک فرد با یک تحول اجتماعی عظیم مانند انقلاب برمیگردد.
|
سال 1394 بر اساس انگیزههای شخصی و اقبال از سوی مردم حوزه انتخابیه پا به عرصه انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی گذاشتم و به عنوان نماینده یکی از وسیعترین حوزههای انتخابیه کشور با وسعتی حدود 53 هزار کیلومترمربع و جمعیتی بیش از 600 هزار نفر انتخاب شدم و هم اکنون در این سنگر مشغول به خدمت هستم.
حمله تروریستی به مجلس جزو بدترین خاطرات من است آن روز دقایقی زودتر از وقوع آن اتفاق دفتر نمایندگی را برای حضور در صحن ترک کرده بودم و 3 تا 4 دقیقه بعد تهاجم شروع شد؛ شهادت مدافعان حریم مردمسالاری دینی جزء یکی از خاطرات ناخوشایند من در این ایام بود و یا وقوع حوادثی در استان و حوزه انتخابیه و حادثه اخیری که برای مرزنشینان به وجود آمد و یا آتشسوزی تأسفبار در حین حمل محمولههای سوخت که منجر به فوت هموطنان شد.
سال گذشته که کمیسیون تلفیق و صحن علنی مجلس احداث بیمارستان 540 هزار تختخوابی ایرانشهر را که از آرزوهای دیرینه مردم آن خطه بود را به تصویب رساندند و همچنین ارتقاء دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر و دانشگاه علوم پزشکی از خاطرات خوب من است.
ضعفهایی در خصوص عملکرد مجلس دهم وجود دارد زیرا بیش از 70 درصد نمایندگان این دوره برای اولین بار است که وارد حیطه نمایندگی مجلس میشوند و نقصانهایی در روند ساختارهای قانونگذاری و حتی نظارت دیده میشود اما عملکرد مجلس را با توجه به انگیزه نمایندگان و نقشی مجلس در ارتباط با فضای سیاسی کشور در جهت ایجاد یک فضای بدون تنش را مثبت ارزیابی میکنم.
مجلس باید به سمت و سوی نقش اصلی خود یعنی قانونگذاری و نظارت برود اما متأسفانه به دلیل اینکه اکثر نمایندگان به خصوص نمایندگان شهرهای پیرامونی دچار مشکلات عدیدهای به لحاظ پایین بودن شاخصهای توسعه و یا مسائلی خارج از حیطه وظایف نمایندگی مجلس هستند و باید تلاش کنند تا به تعابیر امام (ره) که قوه عاقله را در رأس امور میدانستند، نزدیک شوند.
از مهمترین اولویتهای مجلس در سال98 که باید به آن ورود جدی داشته باشد داشتن جسارت لازم برای اخذ تصمیمات بزرگ در حیطه سیاستهای داخلی و سیاستگذاری خارجی است البته ممکن است معذوریتهایی وجود داشته باشد ولی از لحاظ ظرفیتهای قانون اساسی و آییننامه داخلی این ظرفیت در مجلس وجود دارد؛ سیاستهای داخلی و خارجی خیلی تفکیکپذیر نیستند چرا که آنها خیلی وابسته به هم هستند. اگر مجلس راهکارهای عینی و عملی برای اجرای اصول اقتصاد مقاومتی را اتخاذ کند و برای معیشت مردم که در حال حاضر قسمت اعظم به ویژه تودههای زحمتکش مردم مبتلا به آن هستند، تدبیری بیاندیشد و همزمان بتوانیم از ظرفیتهای دیپلماسی رسمی و هم دیپلماسی عمومی کشور که خود مجلس میتواند در این ارتباط بسیار موثر باشد از این جهت که در این شرایط خاص ما باید تحریمهای ظالمانه آمریکا روبهرو هستیم اگر بتوان همین ظرفیت داد و ستد را با 15 کشور همسایه فعال کنیم و از طرف دیگر یک کنشگری فعالی را در جهت تنشزدایی در سطح منطقه داشته باشیم، در اینکه ما بتوانیم بسیاری از سیاستهای داخلی خود را با قوت بیشتر با جهت گیری به نفع محرومان دنبال کنیم، میتواند بسیار موثر است.
بخش عمده وقتم در حوزه بهداشت و درمان به عنوان نایب رئیس کمیسیون بهداشت و عضویت در کمیسیون تلفیق در ارتباط با تدوین برنامه ششم توسعه بوده که اگر بتوان طبق زمانبندی که در برنامه ششم توسعه پیشبینی شده حرکت کنیم بسیار موثر خواهد بود البته در بقیه امور مجلس هم نماینده منحصر به انجام وظایف کمیسیونهای داخلی خودش نیست و تلاش کردیم که در ارتباط با بقیه طرحهایی که ارائه میشود به خصوص کمیسیونهایی که همبستگی بیشتری با کمیسیون بهداشت و درمان دارند، هم در جهت مسائل آموزشی با کمیسیون آموزش و هم کمیسیون اجتماعی و بعضا دیگر کمیسیونها سعی شده که نقشآفرینی داشته باشم .
در حال حاضر جایگاه مجلس از چیزی که قانون اساسی پیشبینی کرده و سیستم مردمسالاری دینی ایده آل فاصله دارد. در عین حال مجلس باز هم مهمترین و مستحکمترین پناهگاه نظام مردم سالاری دینی است ما در جهان اسلام و در منطقه به لحاظ اینکه امورات کشور را از طریق مراجعه به رأی مستقیم مردم تدبیر میشود، جایگاه بارزی داریم از این رو علیرغم پارهای از اشکلات همچنان جزو جایگاههای شاخص در منطقه هستیم ولی باید مجلس تلاش کند تا عافیتطلبی را که معمولا گریبانگیر مجالس میشود، از خودش دور کند و تصمیمات مقتضی و مهم را با حفظ چارچوبهای نظام اتخاذ کند به خصوص در مسائل و مشکلات مهم اقتصادی فعلی که معیشت مردم شدیدا به مخاطره افتاده و از سوی دیگر همچنان مجلس محل توجه مردم است و مردم دسترسی مستقیمتری به نمایندگان خودشان نسبت به بقیه ارکان نظام دارند.
آن زمان که ما وارد مجلس شدیم، فضایی در معادلات بینالمللی به وجود آمده بود و ما از ذیل بند (7) منشور ملل متحد بیرون آمده بودیم و فضای نسبتا مناسبی درحوزه روابط خارجی داشتیم اما متأسفانه ما از این فضا خیلی خوب نتوانستیم استفاده کنیم.
ریشه بسیاری از مشکلاتی که دولت در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی با آن مواجه است، در یک نوع غافلگیری است که در سطح معادلات جهانی با آن مواجه شدیم، یعنی انتخاب ترامپ و خارج شدن آمریکا از برجام ریشه بسیاری از مشکلاتی شد که ما الان نتایج آن را در حوزه سیاست داخلی میبینیم ، اگر بخواهیم نگاه منصفانهای داشته باشیم 50 درصد مشکلات کشور به دلیل ساختارهای معیوبی است که ما در اقتصاد داخلی داریم، شاید خروج آمریکا و اعمال تحریمها حدود 30 درصد به مشکلات اضافه کرد و دولت در 70 درصد این مشکلات دخالت مستقیمی نداشت اما از روزی که ترامپ در جریان انتخابات تأکید کرد که اگر روی کار بیاید حتما از برجام خارج میشود برای مقابله با این نوع حوادث در سطح دولت پیشبینیهایی قابل حدس بود، ولی متأسفانه ما نتوانستیم تدابیر لازم را در این ارتباط داشته باشیم. از این جهت بین 20 تا 30درصد مشکلاتی که الان به طور حاد در حوزه اقتصاد و سیاستهای داخلی کشور وجود دارد مربوط به عدم کنشگری مناسب و عدم اتخاذ سیاست منسجم دولت در حوزه سیاست داخلی است کما اینکه در لایحه بودجه امسال دولت با توجه به تذکرمقام معظم رهبری که بودجه متناسب با مقتضیات فعلی مملکت باشد که ما عملا در یک جنگ اعلام شده اقتصادی توسط آمریکا به سر میبریم، نبود.
حتما بر مشکلات اضافه خواهد شد به دلیل اینکه ظرفیت فروش نفت به طور مشخص نسبت به سال 97 کاهش پیدا خواهد کرد و این به آن معنا نیست که ناامید باشیم چرا که ما تکانههای شدید اقتصادی که یکی از مهمترین فاکتورها آن سرمایهگذاری در حوزه اقتصاد است را در سال 97 پشت سر گذاشتهایم و اگر بتوانیم از ظرفیتهای مهم مغفول مانده با توجه به اینکه اولا باید به سمت وفاق ملی حرکت کنیم و سعی کنیم از همه ظرفیتهایی که متعهد به فعالیت در چارچوب خط قرمزها از جمله قانون اساسی و حفظ تمامیت ارضی مملکت جهت ایجاد یک آرامش روانی در مملکت را مورد استفاده قرار دهیم؛ دوم اینکه اگر با اندکی تدبیر ظرفیتهای مغفول را تا حد زیادی وارد عرصه معادلات اقتصادی کنیم بدین ترتیب سال 98 سال بدتر از سال 97 نخواهد بود چه بسا در سال آینده افقهای بهتری را هم تجربه خواهیم کرد.
توافق هستهای در مقطعی گام مهم به شمار میرفت ولی بعد از خروج آمریکا و اینکه اروپا هم نتوانست به تعهداتش عمل کند باید واکنشهای مناسبتری نشان دهیم و اروپا باید متوجه شود که ما نمیتوانیم تا بینهایت روی عدم تصمیمگیری حساب کنیم
آمریکا از توافق هستهای خارج شده و اروپا حداقل در لفظ و ظاهر همچنان متعهد به توافق هستهای است گرچه ما از اروپا گلهمند هستیم و اروپا نتوانسته تاکنون تعهداتش را در برجام علیرغم گفتار درمانی که انجام داده، عمل کند اما در حال حاضر آمریکا حداقل در حوزه عرف بینالمللی نتوانسته یک اجماعی را علیه ایران شکل دهد. در صورتی که قبل از توافق هستهای این اجماع قابل توجه بود یعنی در واقع ما هم مورد تحریمهای سازمان ملل قرار گرفتیم و هم یک نوع اجماع نسبی علیه ما ایجاد شد. برجام و توافق هستهای برای ما ایدهال نبوده و نیست ولی حداقل منافع ملی در آن شرایط خاص تأمین شد و همان طور که میدانید خیلی از خطوط مربوط به تعیین اصول سیاست خارجی برابر قانون اساسی ممکلت را مقام معظم رهبری تعیین میکنند و شورای عالی امنیت ملی تصمیمگیری میکند و در مواردی هم مجلس میتواند تأثیرگذار باشد، توافق هستهای در مقطعی گام مهم به شمار میرفت ولی بعد از خروج آمریکا و اینکه اروپا هم نتوانست به تعهداتش عمل کند باید واکنشهای مناسبتری نشان دهیم و اروپا باید متوجه شود که ما نمیتوانیم تا بینهایت روی عدم تصمیمگیری حساب کنیم.
در خصوص FATF در دهها جلسه در کمیسیونهای مختلف و در صحن علنی مجلس بحثهای مختلفی شده و مجلس در خصوص برخی لوایح که مقدمه پذیرش ما در سامانه FATF میشود رأی داد پیوستن به FATF هم مانند برجام یک هدف ایدهال نیست ولی برای ادامه روابط محدودمان با دنیای خارج از جمله اتحادیه اروپا، با شرق به خصوص هند، چین و روسیه، پیش شرطهایی در متن این لوایح گنجانده شد که باید این شرایط ادامه یابد بنابراین برای اینکه حتما دچار خودتحریمی نشویم در یک محاسبه پیوستن به FATF کار عقلانی بوده کما اینکه میبینید در تشخیص مصلحت هم اینگونه نبوده که عدم به نتیجه رسیدن که امروز هم اعلام شد، نشان میدهد که آنجا هم بحثهای جدی است و باز هم مجمع تشخیص به یک نتیجهگیری که لوایح را رد کند، نرسیده است.
آقای قاضیزاده هاشمی برای جلب منابع در حوزه بهداشت و درمان و نظر تصمیمسازان اصلی مملکت و هم اینکه بهداشت و درمان به عنوان یک اولویت مطرح شود،عملکرد موفقتری را داشتند اما این بدان معنی نیست که ما هیچ مشکلی در حوزه بهداشت و درمان نداشتیم ولی بعد از انقلاب ایشان شاخصترین وزیر بهداشت و درمان بودند.
ما موافق استعفای ایشان نبودیم و بهتر بود که میماندند، من اضافه میکنم اگر کمک دولت و مجلس نبود قطعا این توفیقات نصیب وزارت بهداشت و درمان در دوره ایشان نمیشد بنابراین حتما باید نقش ویژهای که دولت در حمایت از ایشان داشت را مورد تأکید قرار دهیم. آقای قاضی زاده هاشمی به هر دلیلی احساس می کرد که دولت آن حمایت قبلی را از ایشان ندارد، تصمیمی گرفتند و رئیس جمهور هم استعفایش را قبول کرد امیدواریم که وزیر بهداشت و درمان جدید که از شخصیتهای موجه سیستم بهداشت و درمان مملکت و آشنا با نظام بودجهریزی و دارای سوابق مثبت و طولانی مدت در حوزه به خصوص بهداشت است بتوانند طرح تحول سلامت را با قوت ادامه دهند و فکر میکنیم این طور هم خواهد شد.
اوج این پدیده در دولت های نهم و دهم بوده و در دولت تدبیر و امید به شدت کاهش یافت البته با روی کار آمدن دولت یازدهم متأسفانه به دلیل فقر شدیدی در زیرساختهای بهداشت و درمان و عدم توجه کافی دولت به پدیده زیرمیزی، این پدیده رواج یافت از طرف دیگر عدالت واقعا در دسترس وجود نداشت و بیماران برای تهیه کوچکترین اقلام پزشکی خودشان باید اقدام میکردند. یکسری راهکارهایی که اساس طرح تحول سلامت بود موجب شد این پدیده تا حدودی کاهش یابد اما کامل از بین نرفت البته عملا با اصلاح تعرفهها، تعریف بستههای مختلف در حوزه ماندگاری نیروهای پزشکی، به کار گرفتن پزشکان تمام وقت، تجهیز تختهای بیمارستانی و نوسازی تختهای بیمارستانی، افزودن بیش از 20 هزار تخت بیمارستانی و صدها مرکز جامع سلامت و خانه بهداشت باعث شد این پدیده تا حدود زیادی از سیمای بهداشت و درمان مملکت زدوده شود، در حال حاضر با پدیده رایجی در ارتباط با زیرمیزی روبهرو نیستیم ولی این خطر وجود دارد که با توجه به اینکه بسیاری از بستههای طرح تحول سلامت دچار تغییر و نقصان شده گرچه قابل پذیریش نیست و پدیده زیرمیزی در هیچ شرایط با شئونات پزشکی سازگاری ندارد و هم اینکه با عدالت و آرمانهای نظام کاملا بیگانه است، ما آن را نمیپذیریم ولی باید سیستمهای نظارتی در این زمینه مراقب و فعال باشند ضمن اینکه باید بتوان منابع طرح تحول را به نحوی تامین کنیم از سوی دیگر، اصلاح ساختارها را برای تأمین و تدارک منابع به شکلی تدارک و تجهیز کنیم که امکان بروز این پدیده به حداقل ممکن برسد.
مهمترین عاملی که در چند سال اخیر و قبل از تلاطمات ارزی توانستیم به آن توفیق پیدا کنیم این بود که وقتی پرداختهای ما از طریق سیستم بیمهای انجام شود، دیگر قاچاق دارو موضوعیت پیدا نمیکند و بعد از مسئله افزایش ارز،گزارشاتی را در ارتباط با اینکه داروها با ارز ترجیحی وارد کشور شود، داشتیم ولی همچنان معتقدیم که باید تعمیق دهیم و اگر مسئله تجویز منطقی داروها را در نظام تجویز دارو و سیستمهای تجویز دارو را از طریق نسخه الکترونیکی و تشکیل پرونده الکترونیک و اصلاح ساختارهای تجویز دارو را به نحوی سامان دهیم، میتوان با این پدیده مقابله کنیم.
استان ما پهناورترین استان کشور با 186 هزار کیلومتر مربع و وسیعترین مرزهای کشور اعم از مرزهای آبی و خاکی را در اختیار دارد. استان پرظرفیتی است و کارهای خوبی هم در این 4 دهه انجام شده اما در نظر بگیرید در طول تاریخ از یک معبر تاریخی رد شدهایم به دلیل اینکه ما تمرکز سرمایه و سرمایهگذاری را برای قرنها نداشتیم، عملا آنجا تولید ثروت در حد بقیه نقاط کشور انجام نشده از سویی سیاستهای اصل 44 قانون اساسی مانع دولت از سرمایهگذاری مستقیمی در این استان میشود، به همین جهت در استان ما علیرغم اینکه در مسیر توسعه قرارگرفته اما فاصلهاش با بقیه استانهای کشور خیلی معنیدار است به لحاظ شاخصههای توسعهای در ابعاد مختلف راه، به خصوص دسترسی مردم به آب آشامیدنی سالم در روستاها به دلیل اینکه ما دارای استان وسیع و پهناوری هستیم، بسیاری از نظارتها و اعمال حاکمیتهای دولت هم به طور پیوسته انجام نمیشود که این مسئله نقش مهمی را دارد.
فکر می کنم باید حتما یک نوع سیاستی که عدم تمرکز و تفویض اختیار بعضا با اصلاح قانون استمرار بعضی از ادارت کل را در مرکز جغرافیای استان داشته باشیم تا دسترسی مردم بیشتر شود و توجه و برخورداری مردم هم از منابع ملی اضافه شود ضمن اینکه ما باید حتما با توجه به اینکه استان پرظرفیتی است، اگر از پتانسیلهای استان استفاده لازم انجام شود، نه تنها این استان به یک استان پیشرفته مبدل خواهد شد بلکه بسیاری از مشکلاتی که ما در محور شرق کشور با آن روبهرو هستیم به راحتی میتوانیم پشت سر بگذاریم، ظرفیت ترانزیتی که در این استان است، همان طور که میدانید بندر چابهار به دلیل نیازی که کشورهای منطقه داشتند از تحریمها مستثنی شده، دولت سرمایهگذاریهای خوبی در این قسمت انجام شده، در بحث زیرساختها به خصوص راههای استان و راه آهن و توسعه گردشگری که از مهمترین ظرفیتهای استان به شمار میرود، به راحتی میتوانیم بسیاری از این محرومیتها را پشت سر بگذاریم.
یکی از مشکلات مهمی که در استان وجود دارد معضل ریزگردها است در حوزه شمال استان به دلیل خشک شدن تالاب هامون این مسئله نمود بیشتری پیدا کرده و متاسفانه با اعمال سیاستهای نادرست زیست محیطی تالاب جازموریان را خشک کردیم، تالاب جازموریان منشأ 20 درصد ریزگردهای داخلی به کشور است و توجه جدی هم به مدیریت ریزگردها نشده است.
حقابه تالاب فقط از طرف منطقه ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان رعایت شده و هیچ گونه سدی را روی منابع ورودی ندارند، متأسفانه حقابه جازموریان از طرف استان کرمان رعایت نشده و باعث وضعیت بحرانی تالاب شده است.
افغانستان باید تامین حقابه ای که 820 میلیون متر معکب است را روانه تالاب هامون کند اما متاسفانه رعایت نمی کند؛ در سال 50 این موافقتنامه بین ایران و افغانستان منعقد شد، افغانستان ممکن است در بعضی سالها به میزان بیشتری از منابع آبی اجازه ورود میداد ولی در سالهای خشکسالی طبعا میزان کمی را اجازه رهاسازی می دهد.
مجمع نمایندگان استان جلسات متعددی را با دستگاه دیپلماسی کشور داشتند و آنها هم تلاش کردند ولی در نظر بگیرید که در حوزه منافع ملی همه کشورها به نوعی منافع ملی کشور خود را مقدم میدانند در حال حاضر افغانستان در وضعیتی است که سرمایهگذاریهایی در این کشور انجام میشود و سدهایی ساخته میشود و اخیراَ هم رئیس جمهور افغانستان اظهارنظری داشت که قابل تأمل است و باید جدی گرفته شود که گفته بود آب ما از نفت برخی کشورها قیمتیتر است و این نشان میدهد که آنها برنامه درازمدتی دارند، با توجه به توانمندیهای ما و به لحاظ نیازهای ترانزیتی که کشور افغانستان دارد و وابستگی که به ما دارد و هم توانمندی که ما در حوزه نفت، گاز و تولید انرژی داریم قطعا میتوانیم تأثیرگذار باشیم و یک توافق عادلانهای که منافع هر دو طرف را تأمین کند، داشته باشیم البته در آن سوی مرزها هم خشکسالی وجود دارد و خشکسالی منحصر به تالاب هامون نیست.
البته افغانستان از ورود آب به تالاب جلوگیری می کند اما افغانستان هم دچار کم آبی است یعنی منشأ بسیاری از ریزگردها از آن سوی مرزها است و الان به دنبال بارندگیهای اخیر میتوان گفت یک مقدار وضعیت بهتر شده است.
در دو سوی مرز خطکشی صورت گرفته و این خطکشی و مرز حدود صد سال است که اعتبار دارد از صد سال پیش به قبل عملا یک قوم بلوچ در دو سوی مرز زندگی میکردند و بسیاری از اینها روابط نسبی و سببی دارند و تا سالها هم به دلیل اینکه برای ورود و خروج نیازی به اسناد هویتی نداشتند، از طرف دیگر به دلیل مخالفتهایی که عشایر بلوچ با رژیم قبلی داشتند، از گرفتن اسناد هویتی خودداری می کردند این باعث شد که تیرههای مختلفی از عشایری که در دو سوی مرز مستقر هستند، فاقد اسناد هویتی باشند. در سال 61 یا 63 قوانینی وجود داشت که به راحتی امکانپذیر بود اینکه با یک اجماع و صورتجلسه امکان شناسنامه دار شدن افراد با توجه به تحقیقات محلی وجود داشت ولی بعد از آن قوانین خیلی سخت ترشد و مسئله آزمایش DNA مطرح شد و بسیاری از مسائل امنیتی نیز در دو سوی مرز اتفاق افتاد که در امنیتی تر شدن اعطای شناسنامه موثر بوده و هست.
حدود 200 هزار نفر فاقد شناسنامه هستند.
اگر منشأ این افراد را بعد از این خطکشی ها در نظر بگیریم، میتوان تعدادی از آنها را اتباع بیگانه تلقی کرد ولی تعداد قابل توجهی از آنها دو تا سه نسل است که در داخل مرزهای سرزمین اصلیشان زندگی میکنند و تعدادی از اینها هم به دنبال تهاجم شوروی به وطن اصلیشان برگشتند و دیگر به افغانستان و پاکستان بازنگشتند. بنابراین میتوان گفت که قسمت عمدهای از آنها افراد ایرانیالاصل فاقد شناسنامه هستند.
متأسفانه در یک مقطع از زمان اجازه تحصیل هم مقدور نبود ولی با پیگیریهای صورت گرفته امکان تحصیل آنها فراهم شده است.
کودکان بازمانده از تحصیل تنها منحصر به مسئله کودکان فاقد شناسنامه نیست آماری که آموزش و پرورش طی 2 تا 3 سال ارائه کرده متفاوت است ولی چیزی حدود 120 تا 140 هزار نفر در استان بازمانده از تحصیل هستند که بیشتر در بخشهای مرکزی و جنوبی ساکن هستند.
ما به لحاظ شاخصههای آموزشی جزو ضعیفترین استانهای کشور هستیم و سرانه فضای آموزشی فوقالعاده پایین است و متوازن هم نیست. یعنی سرانه فضای آموزشی ما 3 متر اما کشوری حدود 5.5 متر است که همین 3 متر هم متوازن نیست در برخی از نقاط زیر یک متر سرانه فضای آموزشی داریم، مدارس تخریبی و کپری علیرغم چندین بار جشن کپرزدایی همچنان وجود دارد.
آموزش و پرورش به دلیل نوع سیاستهایی که بسیاری از این سیاستها برمیگردد به تنگ نظریهایی سالهای اخیر که در حوزه مدیران استانی اتفاق افتاده و وزارت آموزش و پرورش هم موفق به جلوگیری از این تنگ نظری نشده و همچنان این شکافهای آموزشی وجود دارد؛ از طرف دیگر سیاست بومی گزینی که به نظر ما سیاست مناسبی برای ماندگاری نیروی انسانی است طی سال جاری و سال گذشته جدی گرفته نشده و این باعث میشود که بعد از این که یک نیروی آموزشی بعد از یکی دو الی 3 سال به فوریت دنبال تغییر محل خدمتش باشد؛ ما بیشترین مشکلات را در حوزه جنوب به لحاظ نیروی انسانی داریم و تعداد قابل توجهی از معلمین، معلمین خرید خدمت هستند که با حقوقهای 600 یا 700 هزار تومان مشغول کار هستند و حتی همین حقوق هم حدود 6 الی 7 ماه است که پرداخت نشده است.
بنابراین راهحل در این است که به صورت جدی اقدام فوقالعادهای برای آموزش و پرورش ناحیه مرکزی و جنوب استان صورت گیرد، فوریترین کاری که باید انجام شود استقرار یک اداره کل آموزش و پرورش به طور مستقل در حوزه مرکزی و جنوبی استان است که بتوان با توجه به فاصله قابل توجه معیارهای آموزشی بین شمال و جنوب استان، اهداف و رسالت آموزشی را به نحو مطلوب انجام دهد.
من به دلیل اینکه عضو هیأت علمی دانشگاه و پزشک هستم و باید وظایف نمایندگی را هم انجام دهم، در یک حداقل ممکن سعی میکنم اهداف آموزشی را هم مورد توجه قرار دهم، با توجه به اینکه استان ما از لحاظ نیروی اموزشی فوق تخصصی دچار مشکل است مرکز در حدود 160 متخصص چشم تا به الان تربیت کرده، در حوزه سطوح تخصصی این نیاز احساس میشود. تلاش من این بوده که درپایان هفته در زاهدان و ایرانشهر به ارائه خدمات تخصصی و آموزشی اقدام کنم. ولی به دلیل وسعت حوزه انتخابیه، درگیری یا مسئولیتهایی در کمیسیون بهداشت و درمان بدون اغراق خیلی اوقات فراغت قابل توجهی ندارم و این اتفاق مناسبی نیست البته گلهمندیهایی هم از طرف خانواده وجود دارد.
بیشترین مشکلات در ارتباط با اشتغال، بیکاری گسترده و مشکلاتی که ناشی از پایین بودن شاخصههای آموزشی و توسعه است، راه روستایی حدود 20 درصد نسبت به متوسط کشوری در حوزه ما فاصله دارد، 3 هزار روستا در حوزه بلوچستان فاقد شبکه آب قابل شرب هستند که ما 1200 این روستاها را میتوانیم به شکل سرپایی و تانکر با یک سرانه 15 لیتری تأمین کنیم، این آمار تأسف برانگیزی است؛ از طرف دیگر روی آوردن جوانان تحصیلکرده به شغلهایی مثل حمل سوخت، قاچاق سوخت، بروز مواد تأسف برانگیز است.
این موضوع را نمی توان انکار کرد و به کرات در حین تردد در جاده ها شاهد قاچاق انسان هستیم.
درست است که ما سایت تعریف کردیم ولی همچنان مردم خواستار این هستند که ارتباط مستقیم با نماینده داشته باشند؛ از طرف دیگر خب حوزه به حوزه فرق میکند. شما در نظر بگیرید حوزه انتخابیه ایرانشهر 53 هزار کیلومتر مربع است یعنی در واقع بیش از وسعت چند استان به گونه ای که استان گیلان 19 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. به همین دلیل امکان اینکه شما در یک شهرستان کوچکتر نماینده باشید و بتوانید حوزه انتخابیهای که از لحاظ شاخصههای توسعهای وضعیت بهتری دارد و محدودتر هم هست سرکشی داشته باشید کمتر اتفاق میفتد و این باعث افزایش مراجعه مردم به دفاتر نمایندگان می شود و میزان تماسهایی که افراد تمایل دارند با نماینده خودشان که خواسته به حقی است و نمی توان آنها را نامعقول دانست بهرحال خوب یا بد مهمترین کانال ارتباطی مردم با حکومت از طریق نمایندگان مجلس انجام میشود.
برخلاف نرم کشور که 70 درصد در شهرها هستند و 30 درصد در روستاها در استان ما 50 درصد در روستا و 50 درصد در شهر ساکن هستند، این نسبت در سالیان اخیر به این شکل درآمده است ، این آمار در 10 سال گذشته 60 به 40 بود 60 درصد در روستاها و 40 درصد در شهرها بودند، جمعیتی که از روستاها میآیند به دلیل اینکه مشکلات عدیده دارند از جمله عدم دسترسی به فضاهای آموزشی مناسب، در جستجوی یک معیشت بهتر و این باعث افزایش حاشیهنشینی به خصوص در 3 الی 4 شهر زاهدان، ایرانشهر، چابهار و زابل شده البته سایر شهرهای استان نیز با این معضل مواجه هستند؛ بر اساس آخرین آمار از حدود دو میلیون و 700 هزار نفر جمعیت استان، چیزی حدود 400هزار نفر حاشیهنشین هستند.
من این را تایید نمی کنم؛ قسمت اعظم حاشیه نشینان دارای اسناد هویتی هستند و تنها در زاهدان که قسمت قابل توجهی از حاشیهنشینی مربوط به افراد فاقد شناسنامه میشود اما در شهرهای ایرانشهر، چابهار و زابل قریب به اتفاق حاشیه نشینان دارای اسناد هویتی هستند.
این قابل توجیه نیست ولی من مسئولیتهای متعددی علاوه بر نمایندگی مجلس دارم و به مدت 3 سال عضو هیأت رئیسه کمیسیون و رئیس مجمع نمایندگان استان هستم از طرف دیگر غفلتی که من دارم و شاید سایر همکاران ندارند تأخیرهایشان را اطلاع میدهند، تأخیر به این شکل است که اگر شما تأخیر را به مسئول حضور و غیاب سامانه اطلاع بدهید، برای شما تأخیر اعلام نمیشود ولی اگر اطلاع ندهید اسمتان خوانده میشود و از این جهت من غفلت دارم و ممکن هم هست که این مسأله واقعیت داشته باشد.
ایرانشهر به عنوان یک مرکز تمدنی که از دیرباز در سیستان و بلوچستان وجود داشته، برای قرنها تا زمان پهلوی ایرانشهر مرکز سیاسی بلوچستان بوده و بعد از دوره پهلوی برای اینکه مناسبات حکمرانی محلی توسط دولت مدرنی که سلسله پهلوی سعی داشت که مستقر کند مرکز استان به زاهدان منتقل شد ولی این شهر به دلیل اینکه در چهارراه یا حتی پنج راه واقع شده محل تردد افراد و عشیرههای مختلف است ضمن اینکه حضور معتادان متجاهر در فصل تابستان سال قابل توجه است؛ از طرفی تردد باندهای قاچاق هم از این مسیر گذر میکند، شاخصی از سرقتهای مسلحانه در ایرانشهر قابل توجه است که بعضی از سالها رکوردار بوده، من فکر میکنم عدم توجه به معیشت مردم، اشتغال مناسب، در کنار عدم اعمال حاکمیت مناسب از سوی ارگانها علیرغم تلاش فراوانی که میشود یعنی در واقع نیروی انتظامی بیشترین نقش را در ایجاد تأمین امنیت دارد اما ساختارهای انتظامی و پلیس تخصصی در طوی این 4 دهه متناسب با افزایش جمعیت و متناسب با نیازهای امنیتی و اجتماعی گسترش پیدا نکرده و تجهیزاتشان به روز نیست و این باعث شده که این مشکلات در استان افزایش یابد.
حادثه تجاوز به دختران ایرانشهر اتفاق افتاده ولی در این ابعاد نبوده و آمار به تأیید نرسید ولی این به این معنا نیست که فاقد اهمیت است حتی یک مورد تجاوز هم شایسته است مورد توجه جدی نهادهای سیاسی، نهادهای اجتماعی و نهادهای امنیتی قرار گیرد تا جایی که ما پیگیری کردیم روند آن در حال طی شدن است و بنا بر اطلاعاتی که دادستان به ما داده 4 مجرم و متهم دستگیر شدند و بنا به اطلاعاتی که دادگستری استان و شهرستان ارائه کرده تعداد قربانیان با لحاظ اینکه یک مورد هم خیلی زیاد است خیلی کمتر از آمار 40 موردی بود که در ابتدا اعلام شد.
در این شهر فضاهای تفریحی مناسی ندارید، امکان ایجاد بزههای اجتماعی با توجه به مسائل وجود دارد، از طرف دیگر ایرانشهر یکی از جوانترین شهرهای ایران است و این باعث میشود که ما فضاهای بالقوه برای وقوع بزه و جرم را داشته باشیم، درست است که یک فضای احساسی به وجود آمد و قولهایی هم داده شد اما نه افزایش فضاهای تفریحی و فرهنگی و نه اقدام خاصی به لحاظ تجهیز نیروی انتظامی به پرسنل و تجهیزات در دستور کار قرار نگرفت؛ از سوی دیگر شاخص اشتغال هم روند خیلی مطلوبی را ندارد و لازم به ذکر است که پیگیریهای متعددی در ارتباط با مسائل توسعه استان انجام شده، ما مدتها پیگیر سفری بودیم که از طرف دولت به ایرانشهر صورت گیرد؛ آقای روحانی تنها رئیس جمهوری هستند که از ایرانشهر که مرکز بلوچستان است دیدار نداشتهاند مقام معظم رهبری در زمانی که رئیس جمهور بودند با توجه به اینکه ایرانشهر افتخار میزبانی شایسته مقام معظم رهبری را در طول دوران تبعید ایشان داشت و یک خیزش انقلاب مناسبی در سایه تعامل فوقالعادهای که رهبر انقلاب با مردم و عشایر بلوچ داشتند، صورت گرفت و به کرات مسئله خاطرات ایشان در دوره اقامت نه ماه و اندی که در ایرانشهر داشتند به کرات بیان داشتند و این جزء وجوه مثبت شهرستان ایرانشهر است، به دنبال این آقای جهانگیری در رأس هیأت بلندپایه از ایرانشهر بازدید کردند، تعداد قابل توجهی از وزرا و مدیران عامل سازمانهای توسعهای کشور، بنیاد مستضعفان و جانبازان، کمیته امداد، مدیران مختلف حوزههای توسعهای حضور داشتند و این منجر به تهیه یک سند در هیأت دولت شده که مراحل انتهایی خودش را سپری میکند که دولت متعهد شده در کل استان تا پایان دولت دوازدهم 5 هزار و800 میلیارد تومان را در حوزههای مختلف هزینه کند که تعداد قابل توجهی از این پروژهها در ایرانشهر اتفاق خواهد افتاد و ایرانشهر از آن منتفع خواهد شد که مهمترین آنها مسئله راههای ارتباطی ایرانشهر به خاش، ایرانشهر به چابهار در مسیر بزرگراه چابهار به میلک است.
مسئله فاضلاب ایرانشهر که جزو این مصوبات است و به دنبال آن تأمین آب مناسب برای احداث پتروشیمی و مسئله احیای بافت بلوچ ایرانشهر است که روزگاری پیشانی توسعه صنعتی استان بوده، بهرحال بافت بلوچ الان دوران سختی را میگذراند، ما امیدواریم با سرمایهگذاری که دولت متعهد شده حتما در طی دو سال آینده اشتغال بالای هزار نفر را داشته باشیم.
یکی از آنها سفر آقای جهانگیری به اتفاق وزرای کلیدی بود که من به عنوان رئیس مجمع نمایندگان و نماینده حوزه انتخابیه به کرات پیگیر بودیم و ایشان پذیرفتند. نقش همراهی مردم بلوچ با این دولت فوق العاده بوده و بیشترین درصد آرایی که این دولت در حوزه مرکزی و جنوبی استان داشته و بیش از 90 درصد مردم رأی دادند، اقدام دیگر در حوزه بهداشت و درمان و سفرهای مکرر آقای دکتر هاشمی و دکتر نمکی به عنوان مسئول امور اجتماعی سازمان برنامه و بودجه قبل از وزارتشان داشتند و ارتقاء قریبالوقوع دانشکده به دانشگاه و مجوز دانشکده پزشکی و شروع عملیات اجرایی صدها طرح بهداشت و درمان به خصوص شروع عملیات اجرایی بیمارستان 540 تختخوابی از اقدامات رخدادهای مهم بوده است.
مانیتوری روبهروی ما در صحن علنی مجلس قرار دارد که تعداد روزهای سپری شده و تعداد روزهای باقی مانده را اعلام میکند، این را معمولا به شکل هشدار میبینم و امانتی که مردم به ما واگذار کردهاند می دانم زیرا کسی ما را مجبور نکرده این امانت را بپذیریم بلکه خودمان با توجه به انگیزههایی که داشتیم این مسئولیت را پذیرفتیم؛ این تعداد روزهای سپری شده هر چه بیشتر می شود تعداد روزهای باقی مانده کمتر خواهد شد.
بنده تلاش کردم که از هیچ تلاشی فروگذار نکنم یعنی از لحاظ وقت حداکثر تلاش را کردهام و از لحاظ انگیزه هم تا به الان انگیزه داشتهام، امیدوارم که در پایان مردم به ما نمره قبولی بدهند نه از جهت رأیآوری، از جهت اینکه یک لحظه در وجدان خود سرافکنده نباشیم برای ادای امانتی که مردم به ما سپردهاند و در معدل عمومی افکار مردم هم کارنامه قابل قبولی را داشته باشیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خانه ملت،تاریخ انتشار 12 فروردین 98 ، کد خبر: 420697 ، www.icana.ir