پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۰۵۳۱
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
راهبرد مطرح کردن ادعاهای بی بی سی در سایت ها و نشریات گوناگون با زبان ملت های مختلف – به ویژه با هدف گیری ملل مسلمان- تشکیل دهنده قسمتی دیگر از «گام دومِ» تخریب چهره امام خمینی است.

شعار سال:

1- مقدمه
«نه عجب اگر در شهر کوران خورشید را دشنام دهند و تاریکی را پرستش کنند...» [1] 
هنوز چند هفته ای از شروع جنجال رسانه ای شبکه بی بی سی علیه امام خمینی نگذشته بود که ولع پایان ناپذیر صاحبان زر و زور به تخریب چهره امام، آنان را واداشت که روایت دست ساز بی بی سی از سیره سیاسی ایشان را به انحاء مختلف و به زبان های مختلف حتی قرقیزی بازنشر دهند. مجموعه چنین تلاش هایی را می توان گام دوم پروژه کلیدخورده در 11 آبان 93 نامید. در این تاریخ، کامبیز فتاحی خبرنگار سابق بی بی سی در تل آویو و خبرنگار فعلی این شبکه در واشنگتن، اولین مقاله از مجموعه مقالاتِ انقلاب اسلامی پژوهی خود را با عنوان «مقامات آمریکایی از دیدارهای محرمانه با [شهید] بهشتی می گویند»؛ در سایت بی بی سی فارسی منتشر کرد و تا 12 خرداد 95 حداقل یازده مقاله به همین سبک و سیاق به رشته تحریر در آورد که البته بایستی همه مقالات پیشینی را مقدمه ای برای حرکت نهایی در خرداد 95 دانست. اما با به اوج رسیدن گام اول، که به اصطلاح «رو کردن» اسناد مذاکرات امام خمینی با دو رئیس جمهور آمریکا بود، ما شاهد ورود دستگاه های تبلیغاتی به مرحله جدیدی هستیم.
در این مرحله، ضمن اینکه نگارش مقالات در بی بی سی به همان شیوه قبل ادامه می یابد، دو راهبرد جدید نیز پیگیری می شود:
اول: تهیه برنامه های میزگردگونه درخصوص پاسخ های داده شده به ادعاهای بی بی سی؛
دوم: بازنشر این ادعاها در سایت ها و جراید مختلف جهان به زبانهای انگلیسی، عربی و  ...
به نظر می رسد هدف از سیاست دنبال شده در این گام، تثبیت مسائل مطرح شده در گام اولِ پروژه باشد. در واقع از طریق تکرار این مسائل در دو سطح یاد شده، ترویج و تحکیم بیشترِ شبهات درباره امام در اذهان مخاطبین پی گرفته می شود. در ادامه اشاره ای به موارد محقق شده این دو راهبرد می کنیم.
2- برنامه «صحفه 2» بی بی سی فارسی: واکنش ها به اسناد تماس پیش از انقلاب «آیت الله خمینی» با آمریکا. 9 ژوئن 2016 (20 خرداد 1395)
2-الف:  سوالات انحرافی
«آیا هزاران برگه سند وزارت خارجه آمریکا، سازمان سیا و برخی سازمان‌های اطلاعاتی دیگر آمریکا که حاکی از تماس‌های آیت‌الله خمینی و اطرافیانش با مقام‌های آمریکایی است، جعل شده‌اند؟»
این سوالی است که برنامه «صفحه 2،آخر هفته» بیستم خردادماه تا انتها حول آن می چرخد و به قول عبدالله شهبازی خود یک پروپاگاندای تمام عیار است. [2] در لحظات اولیه این برنامه [3] آنچه بیشتر واجد اهمیت است، چند پرسش و پاسخ مطرح شده بین فتاحی و گری سیک در مصاحبه ای تصویری است. سوال دوم و سوم فتاحی که در واقع یک سوال هستند و به جهت تلقین یک مطلب خاص به ذهن مخاطب در دو پرسش مطرح می شوند، چنین است: سوال دوم: «از آقای گری سیک در مورد نفس مذاکره پرسیدم که در ایران، البته رهبران ایران در هفته های اخیر می گویند اصلا مذاکره ای نبوده است...؟» سوال سوم: «از او پرسیدم آیت الله خامنه ای و رهبران ایران می گویند اسناد امریکا جعلی است...؟» و بعد پاسخ های گری سیک که البته پاسخ هایی مهم و قابل توجه است و ناظر به این پرسش ها مطرح می شود. اما نکته اصلی اینجاست که مگر کسانی که سخن از اسناد جعلی گفته اند اسناد مربوط به مذاکرات در نوفل لوشاتو را مطرح کرده اند؟ آیا این کار، مخدوش کردن پاسخ های داده شده به ادعای بی بی سی نیست؟ باید گفت اتخاذ این حربه یعنی  خلط کردن دو موضوع سال 1342 و سال 1357 یا به تعبیری خلط مسأله سند ادعایی در مورد مرحوم میرزا خلیل کمره ای با موضوع مذاکرات یزدی-زیمرمن، اساسِ تلاش بی بی سی فارسی در این برنامه را تشکیل می دهد. ظاهرا در دوره مدیریت جدید بی بی سی فارسی یعنی دوره مدیریت خانم «رزیتا لطفی» ریسک پذیری این شبکه بیشتر شده و به سادگی شعور مخاطبان را به هیچ می گیرند و اگر غیر از این است پس چرا طوری جلوه می دهند که گویی اصلا پاسخ چهره های مختلف سیاسی و علمی ایران به دعوی خود را مورد مطالعه قرار نداده اند؟ وقتی که رهبر معظم انقلاب مساله عدم ابای امریکایی ها از سندسازی را مطرح کردند، آیا هیچ کس آن را سخنی درباره مذاکره یزدی-زیمرمن برداشت کرد که بارها در خاطرات آقای یزدی و کتابهای کثیرالانتشار در خود ایران انعکاس یافته است. (در مقاله قبلی با نام «منابعی که بی بی سی نخواست ببیند» به تفصیل این موارد ذکر شد و بی پایه بودن دعاوی بی بی سی توضیح داده شد.) یا به راحتی قابل فهم بود که صحبت از سند ادعایی و «هنوز ارائه نشده» مربوط به سال 1342 است؟
اما متاسفانه گردانندگان بی بی سی این میزان از انصاف را نداشتند که این دو موضوع را از هم تمیز دهند و نتیجتا از گری سیک با ادبیاتی که گفته شد، پرسش به عمل آمد و وی نیز تصریح کرد که اصل گفتگوی یزدی–زیمرمن غیرقابل انکار است و من هم هفت صفحه در کتابم به آن پرداخته ام. البته وی به نکته جالب توجهی هم در همین مصاحبه اشاره می کند: 
«آنان در مذاکرات، پیشنهاد ادامه نوعی رابطه را می دادند در صورتی که امریکا، سیاست و نگرشش نسبت به ایران تغییر کند که البته این طور نشد.» [4]
پیشتر نیز سیک گفته بود که هیچ کس از آن مذاکرات، معنای ادامه رابطه نزدیک با امریکا را برداشت نکرده بود.[5]
در ادامه این برنامه آقایان دکتر عباس میلانی [6] و دکتر مهرزاد بروجردی [7] به صورت ویدئویی در برنامه حاضر شدند و البته متاسفانه اینان نیز هر آنچه در مورد عدم وثاقت سند سال 1963 (1342) گفته شده بود را با مسائله نوفل لوشاتو - که چنانچه در مطلب قبلی گفتیم خود بی پایه است- خلط کردند. (هرچند به دست دوم بودن مرجع کامبیز فتاحی در مورد مساله مرحوم کمره ای و به نوعی ضرورت احتیاط بیشتر در بیان آن نیز اذعان کردند.)
همچنین در خلال برنامه، مجری یعنی مهدی پرپنچی با بی انصافی تمام می گوید: «برخلاف تصویر ترسیم شده از آیت الله خمینی به عنوان یک رهبر معنوی و مذهبی و بری از دروغ و سیاست بازی شاهد هستیم که در مصاحبه با رابرت مک نیل مجری شبکه PBS، آیت الله خمینی هرگونه ارتباط با مقامات آمریکایی را رد می کند و این در حالیست که مترجم ایشان یعنی آقای یزدی مدتهاست که از طرف ایشان با امریکایی ها در ارتباط است.» چنانچه در مقاله قبلی نیز ذکر شد تاریخ مصاحبه با رابرت مک نیل 10 آذر 57 است [8] و تاریخ شروع مذاکرات یزدی-زیمرمن 16 ژانویه 1979یعنی 26 دی ماه. [9] [10] و زمینه سازی آن توسط دو نماینده ژیسکار دستن نیز در تاریخ 18 دی انجام شده است. [11] پس بین «خیر» گفتن امام در جواب رابرت مک نیل و شروع مذاکرات، بیش از یک ماه فاصله است. لذا در خوشبینانه ترین برداشت، تحلیل پرپنچی از این دو ماجرا یک اشتباه فاحش تاریخی است.

2-ب: آمریکا به مثابه هموارکننده راه انقلاب!
یک خط کلی گمراه کننده نیز در برنامه دنبال می شود که در سوالات مجری برنامه–مهدی پرپنچی- خود را به خوبی نشان می دهد: «به نظر می رسد امریکا جلوی سرکوب انقلاب را می گیرد»، «امریکا می خواست که اگر بختیار توانست جلوی انقلاب را یا جلوی ورود آیت الله خمینی به ایران را بگیرد، ارتش علیه بختیار کودتا کند!»
برای پاسخ به این مسأله از دلایل و شواهد زیادی می توان بهره جست؛ از جمله برخی مطالب مطرح شده در همین برنامه را می توان در کنار سایر قرائن و شواهد گذاشت و نتیجه گرفت. مثلا در این برنامه مهرزاد بروجردی می گوید شاه به دلیل دو دیدگاهِ مختلف در میان سیاستمداران امریکا دچار استیصال و سردگمی در نحوه مبارزه با انقلاب شده بود. از یک طرف سیاست های پیشنهادی برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر که ناظر به برخورد قهر آمیز با انقلابیون بود و از طرف دیگر سولیوان سفیر آمریکا در تهران که معتقد به ناکارآمد بودن برخوردهای خشن بود.
بروجردی همچنین به هفت دغدغه اساسی امریکا در مورد ایران اشاره می کند:
«1- فروپاشی ارتش یا به تعبیر ایشان"ارتش شقه نشود." 2- نگرانی از رشد کمونیست ها به ویژه حزب توده 3- چگونگی انتقال به دولت موقت و جلوگیری از سقوط زودرس دولت بختیار 4- مساله سلامتی شهروندان امریکایی در ایران 5- سرمایه گذاری های امریکا در ایران 6- فروش نفت 7- ادامه روابط سیاسی و نظامی با امریکا»
همچنین توجه کنید که امریکایی ها به دلیل عدم شناخت عمیق از جامعه ایران، در برابر انقلاب اسلامی با نوعی غافلگیری نیز مواجه بودند. گزارش 1978 CIA یعنی گزارش تهیه شده این نهاد، تنها چندماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را نه در وضع انقلابی و نه حتی در وضع پیشا انقلابی می دانست. 
(Iran is not in a revolutionary or even prerevolutionary situation) [12] 
با در نظر گرفتن چند مساله فوق به راحتی می توان به این نکته پی برد که اگر عده ای از امریکایی ها (مانند سولیوان) در دو سه ماه آخر عمر رژیم پهلوی، راغب به برقراری مذاکره با رهبران انقلاب بودند نه به خاطر حمایت آنها از انقلاب، بلکه به خاطر تشخیص آنان از ناکارآمدی ارتش و روش های قهرآمیز در مواجهه با انقلاب بود. آنان می دانستند که این مسیر به نتیجه دلخواه امریکا نخواهد رسید، ولی شاید از طریق دیپلماسی و استفاده از ایده کودتای احتمالی به عنوان ابزار چانه زنی [13] بتوانند جای پایی برای خود حفظ کنند. در مذاکرات صورت گرفته نیز حرف انقلابیون همواره این بود که در صورت تغییر رویه خصمانه و چپاولگرانه امریکا، روابط معمول در عرف بین الملل بین دو کشور وجود خواهد داشت که البته به قول گری سیک هرگز چنین نشد. دیدگاه جناح سخت گیر تر امریکا هم به رهبری برژینسکی که اتفاقا در سیاستگذاری های امریکا دست بالا را نسبت به امثال سولیوان داشت، تا انتها بر سیاست «مشت آهنین» و «دولت نظامی»باقی ماند. [14] 
در آخرین روزها هم سران ارتش دستورات خطرناکی را مانند دستور حرکت لشکر 16 قزوین (در روز 21 بهمن) به سمت تهران برای سرکوب خونین تظاهرکنندگان صادر کردند و این مردم نظرآباد بودند که با تجمع در جاده قزوین-کرج مانع از عبور تانک ها به سمت تهران شدند و چنین مسائلی بود که برخلاف پیش بینی های هایزر مانع از هرگونه تحرک جدی نظامی در سرکوب انقلاب می شد. دیدگاه خوش بینانه هایزر به قدرت ارتش را می توان در عبارات زیر به وضوح دید:
«آدمیرال ترنر (Stansfield M. Turner) رئیس سیا، گفت:"نظریه های هایزر با عقاید برخی دیگر از ناظران در ایران، در زمینه پشتیبانی مردم از [امام] خمینی متفاوت است. به گفته این ناظران وسعت این پشتیبانی مردمی به حدی است که حتی در صورتی که ارتش تأسیسات مهم کشور را کنترل کند، در مقابله با مردم شکست خواهد خورد." هایزر در پاسخ اظهار داشت که هنگام اقامتش در تهران، نشانه هایی از استقرار نظم و قانون مشاهده کرده است. وی افزود در برآورد تعداد تظاهرکنندگان، به خصوص پس از رفتن شاه مبالغه می شود. هایزر تأکید کرد که "همواره نسبت به اوضاع ایران خوشبین بوده است و حتی نشانه هایی از شکست رهبری [امام] خمینی مشاهده می شود."» [15]
برای نشان دادن عمق تلاش های نظامی، امنیتی و سیاسی امریکا در جهت به شکست انجامیدن حرکت انقلاب اسلامی-حرکتی که به قول کاتم (Richard Cottam) منجر به نابودی کامل هرگونه نفوذ سیاسی امریکا در ایران شد. [16] - می توان به موارد زیاد دیگری اشاره کرد، اما در اینجا به همین چند نکته اکتفا می کنم و یک ضرب المثل انگلیسی را به یاد سیاستگذاران بی بی سی می آورم که میگویند: Elephant in the room . انگار همه چیز را در اتاق می بینند؛ به جز فیل با ابعاد به آن بزرگی را.
ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که برخلاف دیدگاه کسانی مانند آقای عباس میلانی، ارتش در سطوح میانی و پایین خود در سال های وقوع انقلاب، آنچنان ارتباط وثیقی با مردم و علایق مذهبی آنان داشت که به هیچ وجه، امکان استفاده از ارتش برای سرکوب گسترده مردم وجود نداشت. ارتشی که صدها و هزارن صیاد شیرازی، یوسف کلاهدوز، حسن آبشناسان، عباس بابایی،حسین شهرامفر، موسی نامجو، حسن اقارب پرست، علی اکبر شیرودی، احمد کشوری، گروهبان سلامتبخش، سرباز وظیفه ناصرالدین امیدی عابد و ... در میان پرسنل و سربازان آن حضور داشتند؛ ارتشی نبود که بتوان آن را ابزاری برای سد راه انقلاب اسلامی قرار داد.

3- بازنشر ادعاها؛ مخاطبین بیشتر
اما چنانچه در ابتدای مقاله گفته شد راهبرد مطرح کردن ادعاهای بی بی سی در سایت ها و نشریات گوناگون با زبان ملت های مختلف – به ویژه با هدف گیری ملل مسلمان- تشکیل دهنده قسمتی دیگر از «گام دومِ» تخریب چهره امام خمینی است. به عنوان مثال «به تازگی در سایت بی‌بی‌سی قرقیزستان یک مقاله با توضیحات فراوان به زبان قرقیزی با تیتر توافق مخفیانه امام خمینی (ره) با واشنگتن منتشر شد.»[17] 
برخی سایت های عرب زبان هم که در سیاستگذاری هایشان، پیرو رویه همتایان غربی خود هستند؛ به بازنشر همین مطالب مبادرت ورزیده اند. سایت الشرق الاوسط که متعلق به شاهزاده ترکی بن سلمان آل سعود است، در هر دو نسخه عربی و انگلیسی خود، عین ادعاهای بی بی سی فارسی را تکرار کرده و به عربی تیتر زده اند که «وثائق امیرکیة: الخمینی تبادل رسائل سریة مع کیندی و کارتر للمطالبة لدعمه»[18](اسناد آمریکایی: [امام] خمینی نامه هایی سری باکندی و کارتر به خاطر جلب حمایت، مبادله می کرد.) و یا تیتر دیگرشان «وثائق امیرکیة: الخمینی کان مستعدا لبیع النفط لإسرائیل» [19] (اسناد آمریکایی: [امام] خمینی مستعد فروش نفت به اسرائیل بود.)
چندین سایت زرد لبنانی هم با آب و تاب مساله را مطرح کرده اند که بی ارزش تر از آنند که مورد اشاره قرار گیرند. العربیة هم تیتر زده است که «وثائق أمیرکیة مسربة: الخمینی استرضى کیندی وکارتر» [20] (اسناد آمریکاییِ به بیرون درز کرده: [امام] خمینی به دنبال توافق با کندی و کارتر بود). البوابة نوشته است «سرّی:الخمینی قال لکینیدی انه یدعم المصالح الأمریکیة فی إیران» [21] (سرّی: [امام] خمینی به کندی گفت که او از منافع آمریکا در ایران حمایت می کند.) و نهایتا سایت سابقا معتبر القدس العربی که در سالهای اخیر به تملک قطری ها در آمده و روزنامه نگار شهیر عرب، عبدالباری عطوان را نیز از سال 2013 مجبور به استعفا از آن کرده اند، چنین نوشت: «مستند سری لـ «سی ای ایه»: الخمینی قال لکنیدی إنه یدعم المصالح الأمریکیة فی إیران» [22] (سند سرّی سیا: [امام] خمینی به کندی گفت که او از منافع آمریکا در ایران حمایت میکند.)
در دنیای انگلیسی زبان هم علاوه بر سایت خود بی بی سی، سایت گاردین مقاله ای قابل توجه نوشت با نام:
US had extensive contact with Ayatollah Khomeini before Iran revolution.[23]
(امریکا تماس گسترده ای با آیت الله خمینی در پیش از انقلاب ایران داشت.)
در خلال این مقاله به این نکته اشاره می شود که گاردین به اسناد دسترسی ندارد و قادر به تأیید صحت مطالب مورد ادعای بی بی سی نیست، اما نحوه تیتری که انتخاب کرده اند و توضیحی که در کنار آن بدین شرح نوشته اند؛ به نحو موثری ادعاهای بی بی سی را موجه جلوه می دهد.
Documents seen by BBC suggest Carter administration paved way for Khomeini to return to Iran by holding the army back from launching a military coup
(اسناد دیده شده توسط بی بی سی اشاره می کند که دولت کارتر راه را برای بازگشت [امام] خمینی به ایران با عقب راندن ارتش از اجرای یک کودتای نظامی، هموار کرد.)
باری، هدف از مطرح کردن نام چندین و چند سایت عرب زبان و انگلیسی زبان، توجه دادن به این نکته است که شبهات مطرح شده در هفته های اخیر پیرامون حضرت امام تنها در فضای مخاطبان فارسی زبان باقی نمانده است و سعی وافری در ترویج بیش از پیش این مسائل در جهان به ویژه جهان اسلام وجود دارد. پس در ایام پیش رو، انتشار پاسخ های مدلّل در سطحی وسیع و به چندین زبان رسالتی است که بر دوش علاقه مندان به انقلاب اسلامی و امام خمینی سنگینی می کند و البته به مصداق عدو شود سبب خیر تمام اینها بهانه ای خواهد بود تا بیشتر و بیشتر از آن مرد خدا سخن گفته شود. از میزان امکانات مادی دشمن هم نباید هراسی به دل راه داد که امیرالمونین علی (ع) فرموده اند «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله.» [24] ([در گام برداشتنِ] در طریق هدایت، از کمی اهلش نهراسید.) و حافظ نیز به زبان شعر گفته است: «از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی/ از ازل تا به ابد فرصت درویشان است.» [25]
شایان ذکر است در برخی از همین گزارش ها نکاتی ناب که خود تا حدی پاسخی است بر اصل ادعاهای بی بی سی دیده می شود. مثلا در گزارش گاردین آمده است:
«گری سیک، عضو شورای امنیت ملی امریکا در زمان انقلاب ایران [درباره اسناد مذاکرات یزدی-زیمرمن] می گوید: اسناد معتبرند، ولی وی هرگز این مطالعات سیا و تماس های سال 1963 را ندیده است و هیچ اطلاعی هم از ارتباطات عنوان شده ندارد.
وی به روزنامه گاردین گفت تا آنجا که من می توانم بگویم، بر فرض صحت این گزارش، پیام [امام] خمینی به دولت امریکا هیچ تاثیری بر سیاست های إعمال شده امریکا نداشته است – چه در زمان دولت کندی و چه بعد از آن- بنابراین این موضوعاتِ عنوان شده به نظر من نامعقول می آید. سیک گفت که امریکا می خواست ارتش ایران به عنوان یک نهاد، نگه داشته شود و اطمینان خاطر داشته باشد که انتقال قدرت با نظم و قاعده باشد و نه با هرج ومرج و خونریزی و جنگ داخلی، ولی او گفت که صحبت های انجام گرفته با یک فرستاده امریکا در سال 1979 اهمیت کمی داشت. سیک گفت: نیروهای [امام] خمینی نگران کودتای ارتش ایران بودند، و به هر قیمتی می خواستند از بروز آن جلوگیری کنند. طرف امریکایی سعی می کرد که از این تهدید کودتا به عنوان اهرمی برای چانه زنی استفاده کند.» [26]
گاردین با استوارت ایزنشتات (Stuart Eizenstat) مشاور اسبق کاخ سفید در امور داخلی در زمان کارتر هم در همین رابطه گفتگو کرده است. او می گوید:«این حرف که امریکا شاه را رها کرد، "از نظر تاریخی، حرف دقیقی نیست ". وی گفت : "ما هر کاری که از دستمان بر می آمد کردیم تا شاه را در قدرت حفظ کنیم. چنین صحبتی هرگز نبوده است که ما سعی داشتیم به قدرت رساندن آیت الله را تسهیل نمائیم."[27]
در یکی از آخرین نوشته های کامبیز فتاحی به تاریخ 11 ژوئن 2016 هم مطلب بسیار قابل توجهی منعکس شده است: «روز یکشنبه 15 بهمن 1357 سالیوان پیام می‌دهد: "تیسمار طوفانیان می‌گوید که اگر مصالحه شکست بخورد و [امام] خمینی اعلان جهاد کند، تمام افسران ارشدِ ارتش، سوار یک هواپیما خواهند شد و فرار خواهند کرد. بقیه افسران زمام را در دست خواهند گرفت و با [امام] خمینی کنار خواهند آمد."» [28]
4- کار پاکان را قیاس از خود مگیر
در ذی القعده سال ششم هجری، رسول خدا (ص) به قصد زیارت بیت الله الحرام به سمت مکه رهسپار شد. در نزدیکی مکه، خالد بن ولید و عکرمة بن ابی جهل از سوی مشرکان راه را بر رسول الله (ص) بستند. سرانجام در این نقطه عهد نامه ای بین پیامبر و مشرکان مکه منعقد شد که به موجب این عهدنامه «برای ده سال، جنگی بین دو طرف نخواهد بود. در این سال یعنی سال ششم هجری، مسلمانان نباید به مکه داخل شوند. اما در سال آینده همین موقع مردم شهر، سه روز از مکه بیرون می روند و شهر را برای مسلمانان خواهند گذاشت تا زیارت کنند. یکی دیگر از مواد این پیمان نامه این بود که هر کس از مردم مکه نزد محمد (ص) آید باید به مکه برگردانده شود، اما اگر کسی از مدینه به مکه رفت قریش الزامی ندارد او را بازگرداند. دیگر ماده پیمان نامه این بود که هر قبیله آزاد است که در پیمان قریش باشد یا در پیمان محمد (ص).» [29]
این عهدنامه که به «صلح حدیبیه» یا «فتح مبین» معروف شد، به قوت خود باقی بود تا اینکه قریش پیمان شکنی کردند. لذا حدود سه سال پس از انعقاد این قرارداد در بیستم رمضان سال هشت هجری، پیامبر (ص) ظفرمندانه وارد مکه شد و با دست علی (ع) تمام مظاهر شرک در خانه توحید در هم شکسته شد.
از فتح مبین حدیبیه و وقایع پس از آن که منجر به لشکرکشی پیامبر (ص) و نهایتا فتح مکه شد، می توان درس های بسیاری آموخت. ما بدون اینکه قصد تشبیه در میزان فضائل رسول الله (ص) با هر انسان دیگری داشته باشیم – چه اینکه از مکتب امام خمینی آموخته ایم تمام فخر و شرف همه اولیاء بزرگ از خاکساری در بارگاه حضرات معصومین (ع) حاصل می شود.- می توانیم به قضاوت در مورد هر نهضت و شخصیتی که قصد حرکت در مسیر انبیاء داشته باشد، بنشینیم. همان طور که از گفته های طرفین ماجرای مذاکرات نوفل لوشاتو به صراحت بر می آید خلاصه پیام امام خمینی در این مذاکرات این بود که در صورت تغییر رویه استکباری امریکا نسبت به ایران، حکومت پس از انقلاب اسلامی رابطه ای همچون رابطه با سایر دولت ها با این کشور نیز برقرار خواهد کرد و پرواضح است که چنین تغییر رویه ای رخ نداد و نمونه ای از اقوال رجال سیاسی امریکا درباره این عدم چرخش سیاست امریکا در همین مقاله مورد اشاره قرار گرفت. [30] هزار و چهارصد سال پیشتر از این نیز، رسول خدا (ص) در شریطی با مشرکان، معاهده ای امضا کرد و بعدها با زیرپا گذاشتن آن از سوی قریش، معاهده خود به خود کنار گذاشته شد و پیامبر (ص) نیز از پذیرش پیشنهاد تجدید آن اجتناب کرد. 31]
 در جریان سازی رسانه ای اخیر علیه امام خمینی طوری وانمود می شود که ایشان به دلیل شعارهای تند ضد امریکایی از یک سو و پذیرش مساله مذاکرات محدود در دی ماه 57 از سوی دیگر، چهره ای سیاست زده به مفهوم مصطلح و دنیوی آن هستند؛ در حالی که برای هر فرد محققِ در این مساله، به روشنی پیداست که این نتیجه گیری با واقعیات، هیچ گونه سنخیتی ندارد. متاسفانه آقای فتاحی در چند گزارش خود بدون توجه به قواعد و هنجارهای اخلاقی، مدام نسبتِ ترس و هراس به امام خمینی می دهد و در برنامه صفحه 2 می گوید: «ترس شخص آیت الله خمینی خیلی مشخص است.» حتی در پاسخ ایمیلی، به خبرنگاران گاردین می نویسد: «این اسناد به روشنی نشان میدهد که [امام] خمینی بیش از آنکه مثل یک قهرمان بوده باشد، در پشت صحنه، بسیار اهل حیله بوده است، او در خفا به امریکا اظهار علاقه می کرده است (He quietly courted the US government)، همه نوع قولی درباره منافع اصلی امریکا در آینده می دهد...» [32]
سخنان سخیفانه گزارشگر بی بی سی، نوعی حدیث نفس اوست. وی چندین هفته سعی کرد با ادعاهای واهی و بی پایه حرکت اسلامی و مردمی امام خمینی (ره) را زیر سوال ببرد و مخاطب را فریب دهد، در حالی که حتی گری سیک نسبت این ادعاها را بی پایه دانست و با توصیف گزارشات بی بی سی به «طوفان در فنجان چای»، بی ارزش بودن آن ها را آشکار کرد. مطلب شماره قبل، استدلالات تاریخی و علمی روشنی را در ردّ این ادعاها شرح می دهد.  
مولوی در دفتر اول مثنوی ضمن بیان حکایتی مفصل، تنبّه مهمی در خصوص یکی انگاشتن اغراض افراد معمولی با اهداف بزرگان می دهد و می گوید: «کار پاکان را قیاس از خود مگیر/ گر چه باشد در نبشتن شیر شیر ...»[33] شعری کوتاه از خود امام خمینی هم به زیبایی، این نحو قیاس های باطل را به تصویر کشیده است:
«گر اهل نه ای ز اهل حق خرده مگیر/ ای مرده چو خود زنده دلان مرده مگیر
برخیز از این خواب گران ای مهجور/  بیدار دلان خواب گران برده مگیر.» [34]
اما افسوس که در بیشتر مواقع این خواب، سنگین تر از آن است که با چنین تنبّهاتی بیداری ای حاصل شود و صاحبان زر و زور، صاحبان «همان مظاهر بی محتوای دنیای مادی که در برابر خلود و جاودانگی دنیای ارزش های معنوی قابل ذکر نمی باشند» [35]؛ به عداوت خود با رهروان راه انبیاء ادامه میدهند.
اما خداوند راه مواجهه با اینان را در قرآن کریم، طی دستوری به رسول خود، نشان داده است:
« قُلِ ٱللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِى خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ»
بگو الله؛ آنگاه بگذار در ژرفای [باطل] خود به بازی [سرگرم] شوند. [36]
منابع
1- آوینی، سید مرتضی. 1382. فتح خون. چاپ چهارم. تهران. نشر ساقی. صفحه 5
2- شهبازی، عبدالله. تحلیل عبدالله شهبازی بر صفحه2BBC. وبسایت انصاف نیوز. 21 خرداد 1395
3- bbcpersian.com/safheye2 . واکنشها به اسناد تماس پیش از انقلاب آیت الله خمینی با آمریکا. 9 ژوئن 2016 (20 خرداد 1395)
4- همان. بخشِ مصاحبه ویدئویی با گری سیک
5- مصاحبه با گری سیک. گری سیک: کار بی بی سی طوفان در فنجان چای است/ هیچکس رابطه [امام]خمینی با آمریکا را باور ندارد. خبرگزاری تحلیلی خبرآنلاین. 16 خرداد 1395
6- وی مدیر برنامه مطالعات ایرانی دردانشگاه استنفورد و استاد فراخوانده دانشکده علوم سیاسی آن دانشگاه است. او همچنین همکار و یکی از سرپرستان پروژه دموکراسی ایران درموسسه هوور است. موسسه هوور از مراکز فکریِ حزب جمهوری خواه امریکاست و افرادی همچون کاندولیزا رایس و دونالد رامسفلد از اعضاء آن هستند.
7- استاد علوم سیاسی در دانشگاه سیراکیوز آمریکا و همکار چندین تینک تنک امریکایی مانند Middle East Institute (MEI)
8- امام خمینی. 1378. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی. تهران. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. جلد 5. صص 146 تا 150
9- نجاتی، غلامرضا. 1371. تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران (از کودتا تا انقلاب). جلد دوم. چاپ سوم. تهران. موسسه خدمات فرهنگی رسا. صفحه 275 (روایت گری سیک)
10- همان. صفحه 289 (روایت ابراهیم یزدی)
11- امام خمینی. پیشین. جلد 5. صفحه 375
12- ADAM MOSCOE. Iran 1978-1979: Reflections on Intelligence Failure. E-International Relations (E-IR). MAY /30/ 2014
به نقل از:
US House of Representatives, Subcommittee on Evaluation, Permanent Select Committee on Intelligence, Staff Report, Iran: Evaluation of U.S. Intelligence Performance Prior to November 1978(Washington DC: G P O 1979): 5.
13- bbcpersian.com/safheye2. پیشین
14- نجاتی، غلامرضا. پیشین. صفحه 208
15- همان. صفحه 260
16- Susan Siavoshi. »COTTAM, Richard«. In EncyclopædiaIranica
17- گروه دفاتر منطقه ای فارس، حوزه آسیای مرکزی و روسیه. بی‌بی‌سی تحریف افکار امام خمینی(ره) را هم کلید زد؛ آسیای مرکزی طعمه جدید «روباه پیر». خبرگزاری فارس. 22 خرداد 1395
18- Aawsat.com, 3 June 2016
19- Ibid. 4 June 2016
20- Alarabiya.net, 3 June 2016
21- Albawaba.com, 3 June 2016
22- Alquds.co.uk, 4 June 2016
23- SaeedKamaliDehghan in London and David Smith in Washington, theguardian.com, 10 June 2016
24- نهج البلاغه. خطبه 201
25- غزلیات حافظ. غزل شماره 49
26- SaeedKamaliDehghan and David Smith, Ibid.
27- Ibid.
28- فتاحی، کامبیز. آیا آخرین ارتشبد به شاه خیانت کرد؟ . وبسایت بی بی سی فارسی. 11 ژوئن 2016 (22 خرداد 1395)
29- شهیدی، سید جعفر. 1388. تاریخ تحلیلی اسلام. چاپ پنجم. تهران. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. صص 98-97
30- bbcpersian.com/safheye2 . پیشین
31- شهیدی، سید جعفر. پیشین. صفحه 99
32- SaeedKamaliDehghan and David Smith, Ibid.
33- مولوی (جلال الدین محمد بلخی). مثنوی معنوی. دفتر اول. بخش یازده.
34- امام خمینی. 1385. دیوان امام: مجموعه اشعار امام خمینی. تهران. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. چاپ چهل و ششم. صفحه 216
35- امام خمینی. 1378. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی. تهران. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. جلد 21. صفحه 91
36-  قرآن کریم. سوره انعام. آیه 91

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار 5 تیر 1395، کد مطلب:13950405000044 : www. farsnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین