شعارسال: »بیمه عمر و بازنشستگی بیمه... بشتابید، بشتابید». این روزها هرکس که از راهروهای ایستگاههای مترو سطح شهر عبور میکند، این جمله تکراری و ملالآور را از چند خانم که پشت باجه شرکتهای بیمهگر نشستهاند، میشنود. عابران میایستند و شرایط دریافت مستمری را براساس قاعدهای که شرکت تعیین کرده، میشنوند. برخی که برایشان جذاب بهنظر میرسد، اسم، شماره همراه و شماره ملیشان را به متصدی باجه میدهند تا با آنها تماس گرفته شود.
شرکتهایی که در این حوزه پا گذاشتهاند، برای جذب مشتری به هر دری میزنند، اما مشتریان آنها قرار نیست که در فضای بیاعتمادی اقتصاد، به آنها اعتماد کنند. در مقابل شرکتها به مشتریان اطمینان میدهند که سرمایهگذاری آنها امن خواهد بود.
بههرحال این سرمایهگذاری برای افرادی که تحت پوشش هیچ بیمهای برای بهرهمندی از مزایای بازنشستگی و... نیستند، میتواند جذاب باشد، اما در همین حال یک ریسک است. البته سرمایهگذاری در اقتصاد همیشه ریسک است.
علیرضا کسرائیان، رئیس کل اداره نظارت بر بیمههای زندگی بیمه ایران، گفت: متأسفانه شرایط اقتصادی کشور بهقدری نابهسامان است که افراد همواره خطر ریسک تأمین مالی مایحتاج زندگی روزانه خود را در آینده احساس میکنند که این موضوع سبب رشد چشمگیر شرکتهای بیمهای و استقبال از بیمههای عمر شده است.
اصل ۲۹ قانون اساسی مقرر میدارد: برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی بهصورت بیمه و.... حقی است همگانی.
همین اصل تأکید میکند که دولت مکلف است از محل درآمدها، حمایتها و خدمات مالی فوق را برای یکیک افراد کشور تأمین کند. ازاینرو رویآوردن مردم به شرکتهای خصوصی برای برخورداری از مزایای بازنشستگی، تقصیر دولتهاست. کوتاهی دولتها زمینه سرگردانی مردم را فراهم کرده است.
حال ممکن است شرکتهای بیمه از مردم سوءاستفاده هم بکنند، شرکتهایی که بهگفته کارشناسان صنعت بیمه، توانگری مالی آنها زیر سؤال است.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: وظیفه صنعت بیمه، پوشش ریسک است و انتظار بر این است که خود صنعت بیمه دچار ریسک نباشد.
محمدرضا پورابراهیمی از یکی از همین شرکتهایی که بهصورت گسترده خدمات بیمه عمر و بازنشستگی ارائه میکند، نام میبرد و توانگری مالی آن را زیر سؤال میبرد. بههرروی این شرکتها در شرایطی با سپردهها بازی میکنند که سازمان تأمین اجتماعی ایران بهصورت گسترده در حال ارائه خدمات بیمهای و بازنشستگی است.
حجم خدمات سازمان تأمین اجتماعی در حوزه بازنشستگی زمانی مشخص میشود که بدانیم سازمان تأمین اجتماعی در هر ماه حدود هفتهزار میلیارد تومان مستمری پرداخت میکند. ازاینرو یک تفاوت عمده میان خدمات شرکتهای بیمه عمر و بازنشستگی با سازمان تأمین اجتماعی وجود دارد. شرکتها برای نمونه حداقل باید ۱۳ سال سپرده دریافت کنند تا پس از ۱۳ سال عددی را بهصورت ماهیانه یا یکجا به بیمهشده پرداخت کنند؛ عددی که از ابتدای انعقاد قرارداد بیمهشده و بیمهگر تا سال سیزدهم که پرداخت آن آغاز خواهد شد، ثابت است.
این در حالی است که سازمان تأمین اجتماعی مکلف است هر سال مستمریها را متناسب با تورم حداقل یک نوبت در سال افزایش دهد. بنابراین از دو نظام بازنشستگی متفاوت صحبت میکنیم که اولی یک شرکت سرمایهگذاری و دومی یک شرکت تماماً بیمهای است.
طرحهای بازنشستگی مختص صندوقهای بازنشستگی
عباس اورنگ، کارشناس رفاه و تأمین اجتماعی، با اشاره به این تفاوتها، میگوید: کارکرد بیمههای تجاری در دنیا با بیمههای کوتاهمدت تعریف شده است. یعنی طرحهایی که محاسبات بیمهای و اکچوئری براساس منطق بازههای کوتاهمدت یا همان دورههای یکساله تعریف شده است. از سویی غالب خدمات شرکتهای بیمهای در قالب طرحهای یکساله ارائه میشوند.
وی با بیان اینکه طرحهای بازنشستگی بیشتر مختص صندوقهای بازنشستگی هستند، گفت: خصوصاً در جوامع کمترتوسعهیافته شاهد این موضوع هستیم. صندوقهای بازنشستگی از قدرت بالاتری برای پوشش ریسک بهرهمندند و اگر هم خود نتوانند تعهداتشان را ایفا کنند، دولتها به کمک میآیند، اما درمورد شرکتهای بیمهای خصوصی چنین امری صدق نمیکند. درواقع پوشش ریسکها را باید برعهده بگیرند و تماماً پاسخگو باشند.
این کارشناس رفاه با بیان اینکه از سویی صندوقهای بازنشستگی متناسب با تورم حقوقهای بیمهشدگان خود را افزایش میدهند، گفت: این در حالی است که صندوقهای بیمهای براساس قراردادی که با بیمهشدگان خود دارند، عمل میکنند. پرسش این است که پنجمیلیون تومانی که قرار است، شرکت بیمهگر براساس قرارداد خود با بیمهشده مثلاً پس از ۱۰ ساله پرداخت کند، به اندازه امروز جذابیت دارد؟ میخواهم بگویم که بهسبب کاهش ارزش پول ملی طی این ۱۰ سال، شاید قدرت خرید پنجمیلیون تومان اندازه ۵۰۰ هزار تومان امروز باشد؛ بنابراین پنجمیلیون تومانی که قرار است ماهانه پرداخت شود، هیچ نمیارزد.
وی تصریح کرد: ازاینرو حضور این شرکتها در حوزه طرحهای بلندمدت و بازنشستگی نمیتواند از نظر رفاه و معیشت کمک چندانی کند.
این کارشناس تأمین اجتماعی در پاسخ به این پرسش که آیا بیمهگرها میتوانند در حوزه سرمایهگذاری از شرکتهای بازنشستگی موفقتر عمل کنند، گفت: شاید بتوانند؛ زیرا سرمایههای آنها خرد است. در ضمن آنها کمتر در حوزههای زیربنایی سرمایهگذاری کردهاند؛ حوزههایی که اقتصادشان متإثر از تحریمهاست. شاید آنها بتوانند در حفظ ارزش داراییها حداقل روی کاغذ موفقتر عمل کنند، اما این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که در ایران فضای اقتصاد کلان بهگونهای نیست که بتوان بهراحتی حفظ ارزش کرد؛ بنابراین ورشکستگی فارغ از نوع سرمایهگذاری میتواند محتمل باشد.
اورنگ افزود: بااینحال همانطور که شرح دادم، دولتها ناچارند یا به صندوقهای بازنشستگی کمک کنند یا فضا را برای سرمایهگذاریهای آنها فراهم کنند. اگر هم در حوزه سرمایهگذاری ناموفق باشند، دولتها نقص سرمایهگذاری آنها را جبران میکنند، اما درمورد شرکتها چنین تعهدی را ندارند.
نظارت بیمه مرکزی ضروی است
تا زمانیکه انسان زنده است، به امید نیاز دارد. اینکه بداند چند سال دیگر هر ماه رقمی به حسابش واریز میشود، آنچنان خوشحالش میکند که شاید به مصائب آن فکر نکند. ازاینرو باید بازار بیمهها را رصد کرد و بر سپردهگذارن خرده نگرفت. آن هم پس از بحران مؤسسات اعتباری که به هجوم مردم به شعبهها ختم شد و نمایندگان مجلس و دولتیها، سپردهگذاران را شماتت کردند. آنها میپرسیدند چرا بهدلیل چند درصد سود بیشتر آتش بر اموال خود گشودید، اما هیچگاه هیچیک از متصدیان صدور مجوز برای فعالیتهای مؤسسههای اعتباری بازخواست نشد. درمورد بیمههای عمر و بازنشستگی هم باید این هشدار را به بیمه مرکزی داد تا فردا بار دیگر افرادی که دغدغه واریز چندمیلیون تومان ناقابل را به حسابشان هنگام میانسالی یا سالمندی دارند، بازخواست نشوند.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار: 10تیر1398 ، کدخبر: 69718: www.sabzineh.org