در ادامه در گزیده ای از این گفت و گو می خوانیم: نهضت آزادی ایران یکی از باسابقهترین احزابی است که از سال۴۰ تاکنون توانسته خود را در عرصه سیاسی داخلی حفظ کند. این مهم در حالی است که نهضت در طول حیات خود فرازونشیبهای بسیاری را تجربه کرده است. نهضت آزادی یک سال پس از تشکیل جبهه ملی دوم در سال۴۰ تشکیل شد. در ادامه جستار «تحزب در ایران» در این شماره برای بررسی جزءبهجزء تاریخ نهضت آزادی به سراغ محمد توسلی رفتیم و از او درباره مهمترین حوادث تاریخ ۵۸ساله نهضت آزادی پرسیدیم که مشروح اینگفتوگو را در ادامه میخوانید.
بهعنوان نخستین موضوع بفرمایید که نهضت آزادی ایران با چه زمینههایی شکل گرفت و علل اختلافات سران نهضت با اعضای جبهه ملی دوم چه بود و آن اختلافات چقدر بر شکلگیری نهضت تأثیر گذاشت؟
برای بازخوانی اهداف بنیانگذاران نهضت آزادی باید شرایط حاکم بر فضای سیاسی در اردیبهشت سال ۴۰ را بررسی کنیم. در آن ایام کندی در آمریکا به ریاستجمهوری رسید و با رویکارآمدن او فضای سیاسی ایران نیز قدری باز شد. با پیگیری کادرهای نهضت مقاومت ملی جبهه ملی دوم توانست اعلام موجودیت کند؛ اما به دلیل اختلاف مواضع جبهه ملی با کادرهای نهضت مقاومت و دلایل دیگری که به آنها اشاره خواهد شد، نهضت آزادی ایران تأسیس شد.
برای بنیانگذاران نهضت ازجمله مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیتالله محمود طالقانی بحث توسعه ملی و رفع علل عقبماندگی ملی بسیار مهم بود؛ زیرا آنها فرزند مشروطه بودند و عصر مشروطه را لمس کرده بودند و هرکدام بهنوعی در شرایطی تربیت یافته بودند که میدانستند علل رخوت جامعه ایرانی چیست. مجموعه ارزیابی ایشان این بود که باید دو عنصر استبداد و خرافات از جامعه ایران زدوده شود و برای تحقق این مهم از شهریور ۱۳۲۰ در سطوح مختلف به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دست زدند تا آنکه در آستانه دهه ۳۰ با نهضت ملی و حکومت دکتر مصدق به همکاری و فعالیت پرداختند. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ برای ایستادگی در مقابل کودتای ۲۸ مرداد و ادامه راه دکتر مصدق در نهضت مقاومت ملی همکاری کردند که شما نیز در سلسله مقالات «تحزب در ایران» به جزئیات آن اشاره کردهاید. در این نهضت، افرادی مانند عزتالله سحابی، ابراهیم یزدی، رحیم عطایی، عباس امیرانتظام و عباس رادنیا فعالیت میکردند و هشت سال مبارزه مخفی داشتند.
کادرهای زیادی در نهضت مقاومت ملی تا سال۳۹ ساخته شد و اعضای آن توانستند رهبران خانهنشین جبهه ملی اول را به عرصه سیاسی بیاورند تا آنکه جبهه ملی دوم شکل گرفت. در آن زمان دکتر امینی به نخستوزیری رسیده بود. او در مقابل شاه ایستاد تا قدری فضای سیاسی باز شود. جبهه ملی دوم باور داشت که باید با امینی برخورد شود و اعضای جبهه جای او را بگیرند. سخن کادرهای نهضت مقاومت ملی این بود که اگر از امینی حمایت نمیکنیم، دستِکم نباید چوب لای چرخش بگذاریم؛ زیرا بههرحال در حد توانش با نماد استبداد مقابله میکند. دومین نقدی که به جبهه ملی دوم وجود داشت، ساختار جبهه ملی بود که عملا با انحلال برخی احزاب هویت جبههای آن نقض شده بود.
قرار بود که همه احزاب درباره محورهای مشترک در جبهه ملی گرد هم جمع شوند و فعالیت کنند و در نهایت به یک هویت مشترک تشکیلاتی برسند. همه این عوامل و دلایل دیگری که در سوابق تاریخی آمده است، باعث شد که شخصیتهای برجستهای مانند مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیتالله طالقانی به این نتیجه برسند که باید تشکیلاتی جدید ایجاد کنند تا اولویتش استبدادستیزی و تحقق آزادی باشد؛ ازاینرو نام نهضت آزادی برای این تشکیلات برگزیده شد. موضوع مهم دیگر مبارزه با خرافات مذهبی موجود در جامعه بود که هر دو اینها در مرامنامه و بیانیه تأسیس نهضت آمده است.
بعد از سال ۴۴ عمده فعالیتهای نهضت در خارج از کشور متمرکز شد. چطور شد که شخصیتهایی مانند دکتر شریعتی و دکتر چمران به نهضت پیوستند؟
در سال ۴۰ و با تأسیس نهضت آزادی در داخل، جمعی از دوستان ما که قبلا در فعالیت نهضت مقاومت ملی و انجمن اسلامی دانشجویان حضور داشتند، مانند دکتر شریعتی و پرویز امین در اروپا و دکتر یزدی، دکتر چمران و صادق قطبزاده در آمریکا، نهضت آزادی ایران در خارج از کشور را در سال ۱۳۴۱ ایجاد کردند. من نیز در سال ۴۱ که برای ادامه تحصیل به آلمان رفته بودم، زمینههای تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا را فراهم کردم و دکتر مهدی بهادرنژاد، دکتر چمران، دکتر یزدی و... انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا را تشکیل دادند.
نهادهای اینچنینی تا پیروزی انقلاب نقش مهمی در تربیت کادرها داشتند و بهتدریج باعث تحولات داخلی شدند. این روند ادامه داشت تا آنکه جنبش مسلحانه در ایران پدید آمد و در سال ۵۰ سازمان مجاهدین خلق اعلام موجودیت کرد. دوستان ما در خارج از کشور احساس مسئولیت کردند و برای انتشار اخبار داخل کشور، نشریه «پیام مجاهد» ارگان نهضت آزادی خارج از کشور را منتشر کردند؛ اما تغییر موضع سازمان و انشعاب درونسازمانی مجاهدین، ضربه سنگینی به جریان مبارزات وارد کرد.
برسیم به دوران بعد از انقلاب. اگرچه نهضت آزادی را نمیتوان الزاما مرتبط به نهضت آزادی دانست اما بههرحال تعدادی از سران نهضت در دولت موقت مسئولیت داشتند و نام دولت موقت به نحوی با نهضت آزادی گره خورده است. در وهله نخست چه زمینههایی باعث شد تا امام، مهندس بازرگان را بهعنوان رئیس دولت موقت انتخاب کند و در وهله دوم چه عواملی باعث استعفای بازرگان از سِمت خود شد؟
رهبر فقید انقلاب بعد از ورودشان به ایران گفتند که «من دولت تعیین میکنم». در شورای انقلاب بحثهای زیادی درباره دولت انتقالی مطرح شد. در آن شرایط هیچکس جز مهندس بازرگان نمیتوانست این مسئولیت سنگین را برعهده بگیرد زیرا از یک جهت در میان روحانیون مقبولیت داشت و از سوی دیگر دارای پایگاه اجتماعی وسیعی بود. آیتالله طالقانی، دکتر سحابی و شخص مهندس بازرگان در سالهای متمادی تعامل بالایی با شخصیتهایی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید باهنر، علامه جعفری و حتی علامه طباطبایی داشتند و با ایشان همفکری میکردند.
به این دلیل مورد تأیید روحانیت بودند. مهندس بازرگان بهعنوان یک فعال سیاسی ملیگرا و استاد دانشگاه از سوی جامعه روشنفکری هم حمایت میشد. در آن مقطع هیچکس جز او همزمان هر دو این ویژگیها را نداشت. مهندس بازرگان همانطورکه در حکم رهبر انقلاب آمده بود، فارغ از رویکرد حزبیاش دولت را اداره کرد؛ زیرا همه ما که در دولت حضور داشتیم، از لحاظ اخلاقی پذیرفته بودیم که نباید مواضع حزبی خود را در دولت جای دهیم. شخص مهندس بزرگان هم درباره دولت موقت گفته بود که دولت، نهضتی نیست. واقعا هم همینطور بود و برخلاف آنچه برخی ادعا میکنند، از حیث کمی هم دولت وابسته به نهضت نبود؛ بهنحویکه دولت متشکل بود از ۱۱ نفر (۳۶، ۶ درصد) اعضای نهضت آزادی، ۱۱نفر (۳۶، ۶ درصد) ملیون و نیروهای جبهه ملی، چهار نفر (۱۳، ۳ درصد) روحانیون شورای انقلاب و چهار نفر (۱۳، ۳ درصد) انجمن اسلامی مهندسین.
بنابراین نسبت متکثری از نیروهای فعال در انقلاب در دولت موقت حضور داشتند که این موضوع شبهه نهضتیبودن دولت موقت را رد میکند. نهضت در دوران دولت موقت با جمع محدودی اداره میشد زیرا شخصیتهای اصلی نهضت در دولت موقت حضور داشتند و دولت موقت بار سنگینی را بر عهده داشت؛ چون در دوره انتقالی باید علاوه بر تمشیت امور کشور در مقابل کارشکنیها و نفوذیها ایستادگی میکرد. برای مثال طیفهایی مانند حزب توده چریکهای فدایی خلق که با مبانی انقلاب اسلامی مخالف بودند، مدام کارشکنی میکردند و طیفی مانند نیروهای سازمان مجاهدین خلق که مدعی قدرت بودند و میخواستند خودشان در رأس قدرت حضور داشته باشند، بهصورت مدام علیه دولت موقت میتاختند؛ علاوه بر اینها گروههای دیگری هم بودند که در پیش پای دولت موقت سنگ میانداختند و تمایل داشتند خودشان دولت را در دست داشته باشند.
نهضت آزادی بعد از دولت موقت توانست نیروهای زیادی به مجلس اول بفرستد. فضای مجلس اول برای نهضت چگونه بود؟
نخستین انتخابات بعد از انقلاب، رفراندوم قانون اساسی بود که دولت موقت آن را برگزار کرد. مهندس بازرگان نظرش این بود که عنوان نظام سیاسی ایران باید «جمهوری دموکراتیک اسلامی» باشد که قبلا در اساسنامه شورای انقلاب به تصویب رسیده بود، اما با مخالفت رهبر فقید انقلاب مواجه شد و ایشان گفتند: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». بعد از آن بحث تدوین قانون اساسی پیش آمد. دولت موقت پیشنویسی تهیه کرده بود که آن پیشنویس در مجلس خبرگان قانون اساسی کنار گذاشته شد و در تدوین بعدی، اصل ولایت فقیه در قانون اساسی قرار گرفت.
در بهمن سال۵۹ اولین انتخابات مجلس برگزار شد که بهزعم بسیاری از شخصیتها آزادترین انتخابات در طول تاریخ جمهوری اسلامی است. نهضت آزادی در آن انتخابات فهرستی به نام «همنام» «هیئت معرفی نامزدهای انتخاباتی» ارائه داد. تعداد زیادی از این فهرست به مجلس راه یافتند و جالب است که مهندس بازرگان بعد از آن همه تخریبی که پس از اشغال سفارت آمریکا علیه او انجام شده بود، بعد از آقای حجازی و دکتر حبیبی بهعنوان نفر سوم و با رأی بسیار بالا به مجلس راه یافت. حضور نهضت در مجلس اول پیش از خرداد سال۶۰ بسیار تأثیرگذار بود اما بعد از خرداد سال۶۰ نمایندگان مجلس چندان نمیتوانستند در فضایی آرام و تخصصی به اظهار دیدگاههای خود بپردازند.
فضا در مجلس بهگونهای بود که آنان بهصورت مدام با شعار «مرگخواهی» وارد مجلس میشدند. نهضت در چنین فضایی هم تلاش کرد که در مجلس اثربخش باشد؛ از اینرو نمایندگان نهضتی حاضر در مجلس همواره به تبیین مبانی انتخابات آزاد میپرداختند. مهندس بازرگان و دکتر سحابی در سخنرانیهای خود در مجلس بر این نکته تأکید میکردند که مطالبه مردم در انقلاب، تحقق آزادی و جمهوریت یعنی حاکمیت ملت بود و وسیله تحقق این مفاهیم انتخابات آزاد، سالم و منصفانه است که معمولا چنین سخنرانیهایی با تنش روبهرو میشد و گاه نیمهکاره میماند.
بعد از آنکه اعضای دولت مسئولیتشان تمام شد، در تیرماه سال۵۹ نهضت آزادی سومین کنگره خود را تشکیل داد. وقتی به مصوبات آن کنگره نگاه میکنیم، درمییابیم که نهضت بهدنبال اصلاحات و تحقق مطالبات آزادی و دموکراسی در فضایی بهدور از خشونت و التزام به قانون بود. مصوبات این کنگره مبنای خطمشی اصلاحاتی نهضت آزادی در سالهای بعد بود. نهضت در ابتدای انقلاب هم به شیوه محاکمه متهمان سیاسی در دادگاهها اعتراض داشت؛ مشخصا مهندس بازرگان درباره هویدا باور داشت که او اطلاعات بسیاری از رژیم گذشته دارد و باید به آن اطلاعات دست یافت و از آنها در راستای منافع ملی استفاده کرد. اگر زمان داده میشد و هویدا تمام اطلاعاتش را میگفت، میتوانستیم بیش از این، مظالم رژیم پیشین را ثابت کنیم.
بعد از خرداد سال۶۰ هم که تقریبا تمام گروههای مخالف کنار رفته بودند، نهضت به اعتبار اعضایش توانست در دفتر خیابان مطهری به ادامه فعالیت خود بپردازد و توانست در مقاطع مختلف از جمله جنگ به وظایف اجتماعی و سیاسی خود عمل کند، اما در این مسیر با موانع بسیاری روبهرو شد. در سال ۶۴ مهندس بازرگان برای آنکه معتقد بود انتخابات مسیر نیل به دموکراسی است، نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد که در کمال ناباوری رئیس دولت موقت و فردی که چنددهه سابقه مبارزاتی علیه نظام پهلوی را در کارنامه خود داشت، ردصلاحیت شد. ما در انتخاباتهای بعدی هم همواره حضور داشتیم و زمینههای آگاهی اجتماعی را بهوجود آوردیم.
در سال ۷۳ مهندس بازرگان درگذشت و آقای ابراهیم یزدی به دبیرکلی رسید. بعد از فوت بازرگان تنها گزینه برای دبیرکلی نهضت، ایشان بود یا افراد دیگری نیز مطرح بودند؟
بعد از درگذشت مهندس بازرگان همه انتظار داشتند که دکتر یدالله سحابی مسئولیت دبیرکلی را بپذیرد، اما ایشان از پذیرش این مسئولیت امتناع کرد و با پیشنهاد خودشان و رأی اکثریت مطلق اعضا دکتر یزدی دبیرکل شد. مجموعا دوران دبیرکلی دکتر یزدی را مثبت ارزیابی میکنم، زیرا در دوران ایشان نهضت توانست ارتباط خوبی با بخشهای مختلف جامعه، از جمله دانشگاهها داشته باشد و نگاه راهبردی نهضت را در تمام ابعاد ادامه دهد.
موضع نهضت در انتخابات پیشروی مجلس چیست؟
ضمن سخنرانی سالروز تأسیس نهضت در اردیبهشت امسال توضیح دادم که از یک سو شرکت در انتخابات یک ضرورت است اما از سوی دیگر با توجه به شرایط کنونی کشور باید شرایط انتخابات آزاد طبق اصول قانون اساسی فراهم شود تا امکان مشارکت گسترده مردم در انتخابات فراهم شود.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایرنا، تاریخ انتشار 18 مرداد 98، کد خبر:83436418 ،www.irna.ir