شعارسال: روزنامه ایران با لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس تهران مصاحبه کرده و او میگوید، در حمله برخی معترضان به ساختمان این فرمانداری، «فرماندهی پلیس دستور شلیک به نیروهایاش ندادهبوده اما او دستور داده هرکس از در فرمانداری رد شد، بزنند.»
یکی از صحنههای عجیب در شهر قدس حمله به فرمانداری بود. ماجرا چطور اتفاق افتاد؟
همان ۱۰ صبح شنبه که فراخوان برای تجمع در سراسر کشور زده بودند افرادی جلوی شهرداری شهر قدس تجمع کردند و با خاموش کردن ماشینها ترافیک ایجاد کردند. فضا آنقدر آرام بود که کسی فکر نمیکرد بخواهد به این درگیریها بینجامد. یکسری مردم بودند و نگاه میکردند، فیلم میگرفتند و خبر میدادند. از طریق پایش تصویری که در شهر هست به ما این خبرها را میدادند. نزدیک ظهر جلوی ساختمان شهرداری شروع کردند به شعار دادن و بعد رفتند به داخل شهرداری حمله کردند. به حراست شهرداری و افرادی که آنجا بودند با میله و سلاح سرد حمله کرده بودند. بعد آمدند سه راه امامزاده که نزدیک فرمانداری است، ایستادند. مردد بودند که بیایند سمت فرمانداری یا نه. نیم ساعتی معطل شدند و بعد اولین کاری که کردند این بود که یکی از دوربینها را تخریب کردند و روی یکی دیگر هم پارچه انداختند. تصاویر واضحی که از آن اتفاقات داریم بابت این است که همان روز از صدا و سیما اینجا آمده بودند و این فیلمهایی هم که منتشر شده را خود صدا وسیما گرفته بود.
دفعه اول هجوم تخریبگران، نیروی انتظامی حضور خوبی داشت، رفتند و صحبت کردند. در فیلمها مشخص است که وقتی دارند روی دوربین پارچه میاندازند نیروی انتظامی هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد؛ نمیخواستند با مردم مقابله کنند، البته شاید اگر برخورد جدیتری صورت میگرفت به مرحله بعدی کشیده نمیشد.
واکنش شما چه بود؟
معترضان گفته بودند میخواهیم با فرماندار صحبت کنیم اما متأسفانه این را به من منتقل نکردند. من خودم هم میخواستم بروم با معترضان صحبت کنم، ولی گفتند اگر بروی شما را میزنند؛ گفتم بالاخره ما باید برویم صحبت کنیم تا این مردم آرام شوند. یکی از مسئولان نیروی انتظامی گفت که شما نروید چون گفتیم شما اینجا نیستید و در استانداری جلسه دارید. به هر حال چون اینها قبلاً صحبت کرده بودند من نتوانستم بروم و نهایتاً به اتاق خودم برگشتم. جمعیت هم پراکنده شدند و رفتند.
همان زمان ما در فرمانداری جلسه شورای تأمین گذاشته بودیم. دادستان، رئیس دادگستری و رئیس اطلاعات آمدند؛ حتی شهردار هم آمد، چون به ساختمان شهرداری حمله شده بود. فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده سپاه هم رفته بودند بین مردم که اوضاع را آرام کنند. متأسفانه نیروهای سپاه و حتی نیروی انتظامی آن روز کامل نبودند، حتی من نفهمیدم نیروهای خود ما چه زمانی و به دستور چه کسی از فرمانداری خالی شدند و رفتند. فقط تعداد کمی از پرسنل مرد فرمانداری مانده بودند و بقیه رفته بودند. مهاجمان رفتند پمپ بنزین ثارالله را آتش زدند و برگشتند. آنها دیگر حالت عادی نداشتند و حالت کاملاً تهاجمی پیدا کرده بودند. وقتی رسیدند که تعدادی از نیروهای انتظامی داخل فرمانداری که مسئول حفاظت بودند، رفته بودند اطراف شهرداری برای محافظت. حالا اینکه چه کسی به آنها این دستور را داده بود مشخص نیست. بنابراین یک تعداد نیروی محدودی اینجا در فرمانداری باقی ماند و وقتی جمعیت را با آن خشم دیدند، از در ورودی فرمانداری عقبتر آمدند. معترضان هم در را شکستند و وارد شدند. سینه سپر میکردند و میگفتند اگر میتوانید ما را بزنید. چون میدانستند نیروی انتظامی دستور شلیک ندارد.
از صبح در پیامکهایی که به مردم دادیم گفته بودیم که وارد این اغتشاشات نشوند، چون عوامل آنها غارتگر هستند و افرادی نیستند که صرفاً معترض باشند. در پیامک دوم هم هشدار داده بودیم که احتمال تیراندازی هست. این را پیامک کرده بودیم تا مردم بیگناه وسط میدان نیایند و مضروب شوند، چون برخی فقط برای دیدن ماجرا میآمدند. بعد از ورود این افراد به فرمانداری، نیروی انتظامی دو تا تیر هوایی شلیک کرد و این باعث شد شلوغی بیشتر شود و لذا معترضان آمدند داخل.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری رصد امروز ،تاریخ انتشار: 10 آذر 1398،کدخبر:- ،www.rasademrooz.ir