پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۱۴۹
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۱
اندیشکده بنیاد کارنگی در گزارشی تحلیلی با پرداختن به موضوع پرواز جنگنده‌های روسیه از پایگاه هوایی ایران برای حمله به مواضع تروریست‌ها در سوریه آن را تحولی بزرگ در تاریخ روابط روسیه- ایران دانست و نوشت: تهران و مسکو به دنبال بازگرداندن جایگاه جهانی و منطقه‌یی خود هستند.

شعار سال:

اندیشکده بنیاد کارنگی در ادامه گزارش خود نوشت: استفاده روسیه از یک پایگاه هوایی در غرب ایران برای حمله به اهدافی در سوریه نشان دهنده تحولی برجسته در تاریخ روابط ایران - روسیه است. ایران در طول قرن نوزدهم و بخش اعظم قرن بیستم بدون هیچ نتیجه‌ای در برابر طرح‌های روسیه برای کنترل بر خاک و نفوذ در سیاست‌های ایران ایستادگی کرد. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ در کنار مسائل دیگر به معنی بازسازی کردن حاکمیت این کشور در مقابل قدرت‌هایی هم‌چون آمریکا و بریتانیا و تاب آوردن در برابر اتحاد شوروی بود. با این حال، روسیه در مقایسه با گذشته دیگر یک قدرت پادشاهی ناخوانده نیست، بلکه یک شریک راهبردی خوشایند است. این اولین‌باری است که ایران در زمان انقلاب اسلامی تاکنون به یک نیروی نظامی خارجی اجازه داده از خاک کشورش برای عملیات استفاده کند.

مسکو پس از ورود دوباره به خاورمیانه بعد از ربع قرن وقفه، اهمیت ایران را در یافته است؛ یکی از مهم‌ترین کشورهای جنوب روسیه. مسکو آماده است تا بر سر طیف گسترده‌ای از مسائل دو جانبه، منطقه‌یی و بین‌المللی و به علاوه تجارت، انرژی و امنیت با ایران وارد تعامل شود. هر چند با این که درکشور در بسیاری اهداف و چشم‌اندازها نقطه مشترک دارند، این ارتباط هنوز تا اندازه‌ای شکننده است و اختلاف‌نظرهای سیاسی میان آن‌ها باید به طرزی ماهرانه حل و فصل شود.

اهداف سیاست خارجی ایران و روسیه، بسته به موضوع هم‌گرا یا واگراست. مسکو با وجود ادامه اختلافات با واشنگتن و دیگر پایتخت‌های جهان برای دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران هم‌پیمان شد. ایرانی‌ها و روس‌ها در سوریه با یکدیگر هم‌پیمان نظامی نزدیک به شمار می‌آیند، هر چند استراتژی سیاسی آن‌ها در سوریه ممکن است متفاوت باشد. مسکو و تهران در خاورمیانه رویکردهای مختلفی را دنبال می‌کنند اما در اوراسیا، روسیه خواهان پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای است.

بنیاد کارنگی در ادامه گزارش خود به بررسی انگیزه‌های سیاست روسیه در قبال ایران و اهداف بلندمدت و کوتاه مدت مسکو و جایگاه آن‌ها در روابط مهم روسیه پرداخته است:

اهمیت منطقه‌یی ایران

حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، ایران هم‌چنان همسایه روسیه از طریق دریای خزر است. ایران با بیش از ۲۵۰۰ سال حاکمیت مستقل مستقر، تقریبا یک عضو ثابت و پایدار در فضای به شدت متغییر مرز جنوبی روسیه بوده است. هر حکومتی که در ایران بر قرار باشد، روسیه نیازمند روابط با آن است.

ایران دیگر یک قلمرو نفوذ برای روسیه و بریتانیا همانند آن چه در قرن نوزدهم متداول بود، نیست. این کشور هم‌چنین دیگر یک هم‌پیمان زیردست برای آمریکا مثل سال‌های دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ نیست. ایران اکنون یک قدرت منطقه‌یی مستقل است که از دریای مدیترانه در غرب و افغانستان در شرق و از قفقاز جنوبی در شمال تا بندر عدن در یمن واقع در جنوب دارای نفوذ است. این کشور در طول چند دهه مقابله‌اش با آمریکا از سال ۱۹۷۹، مقاومت خود را ثابت کرده است. ایران کشوری غیرعرب با اکثریت شیعه در خاورمیانه‌ای است که بیش‌تر به دلیل جمعیت عرب سنی آن شهرت دارد؛ اما مسکو دریافته است که نتیجه‌های موثر بسیار کمی در این منطقه بدون حضور یا موافقت ایران حاصل خواهد شد.

مسائل کلیدی در روابط ایران –روسیه

روسیه به طور کلی خواهان این است که ایران یک همسایه با ثبات و دوست باشد و فارغ از این که چه کسی در تهران بر سر قدرت قرار دارد اساسا ترجیح می‌دهد که با ایران تعامل کند. هر چند دو کشور به لحاظ ایدئولوژی اختلافاتی با یکدیگر دارند. ایران کشوری اسلامی است، در حالی که روسیه کشوری با حاکمیت سکولار به شمار می‌آید که کلیسای ارتدوکس به طور سنتی یک شریک برای کرملین است. مقامات و جوامع هر دو کشور به میزان زیادی ملی‌گرا و حساس به جلال و شکوه گذشته‌شان هستند که مصمم‌اند جایگاه‌شان را در عرصه جهانی و منطقه‌یی دوباره به دست آورند اما اعتماد زیادی میان آن‌ها وجود ندارد. ایرانی‌ها به خوبی کشورگشایی‌های سزار و تلاش‌های شوروی برای تسلط را به یاد دارند و روس‌ها درباره طفره رفتن ایرانی‌ها شکایت می‌کنند.

رهبری هر دو کشور در حال حاضر با آمریکا عناد دارند که علیه هر دوی آن‌ها تحریم‌هایی را وضع کرده است و این جهان‌بینی کنونی آن‌ها را شکل می‌دهد. ایران همانند روسیه، مخالف تسلط آمریکا در نظام جهانی است و خواهان کاهش این نفوذ در منطقه‌اش است. ایران و روسیه هر دو مخالف نظم جهانی فعلی هستند.

نزدیکی روسیه به ایران که یک کشور بزرگ مسلمان است، در حمایت از تصویر روسیه به عنوان یک دوست برای اسلام نقش به‌سزایی دارد و راه را برای گفت‌وگوی تمدن‌ها باز می‌کند که مورد حمایت تهران – مسکو است.

هم‌چنین در شرایطی که روسیه به دنبال روابط اقتصادی با کشورهای خاورمیانه، آفریقای شمالی و آسیای جنوبی است، ایران یک کشور کلیدی ترانزیتی است. رییسان جمهور روسیه، ‌ایران و آذربایجان در نشست سه جانبه اخیر در باکو در اوت ۲۰۱۶ روی همکاری سخت و نزدیک برای ایجاد کریدور تجاری به طول دو هزار و ۷۰۰ کیلومتر به ویژه به وسیله راه‌آهن که این کشورها را به هم مرتبط می‌کند، تاکید کردند. ایران برای روسیه دارای فرصت‌های اقتصادی است چرا که ایران از پتانسیل خوبی برای رشد در حوزه فن‌آوری، آموزشی و فرهنگی برخوردار است. هر چند روابط اقتصادی دو کشور به دلیل ملاحظات ژئوپولتیک چندان بزرگ نیست، نفت ایران چیزی نیست که روسیه خواهان آن باشد و ایران نیز بیش‌تر علاقه‌مند فن‌آوری پیشرفته‌تر غرب در مقایسه با روسیه است اما مسکو امیدوار است با توجه لغو تحریم‌ها علیه ایران، سطح صادرات خود را به این کشور افزایش دهد.

صنعت دفاعی روسیه یکی از عمده منافع روسیه در روابطش با ایران است چرا که حتی با وجود رفع تحریم‌ها، ایران برای دستیابی به فن‌آوری نظامی غربی با مشکلاتی روبه‌رو است. بنابراین، روسیه ایران را یک بازار مهم می‌بیند. مسکو در اوایل سال ۲۰۱۶ سرانجام سامانه دفاعی موشکی اس - ۳۰۰ را به ایران فرستاد، کاری که پیش از این انجام نداده بود. ایران نیز مایل به دستیابی به سامانه پیشرفته‌تر اس - ۴۰۰ روسیه است و مسکو گفته است هیچ محدودیتی برای فروش تانک‌های رزمیT-۹۰ یا جنگنده‌های سرخو -۳۰ وجود ندارد.

همکاری هسته‌ای

مسکو در مذکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی به طور کلی درک بهتری از وضعیت ایران نسبت اعضای غربی گروه ۱+۵ داشت. روس‌ها به طور قطع خواهان حفظ توافق هسته‌ای با ایران، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) هستند، چرا که جایگزین آن می‌توانست یک جنگ بزرگ در نزدیکی دروازه‌های روسیه باشد. روسیه هم‌چنین نقش کلیدی در اجرای این توافق در خصوص بازفرآوری سوخت مصرف شده ایفا می‌کند.

همکاری و رقابت در سوریه

ایران برای روسیه، یک هم‌پیمان ژئوپولتیکی در زمینه‌های متعدد، شامل افغانستان، سوریه و بخش‌های جنوبی شوروی است. در سوریه نیروهای حزب الله و ایران از بشاراسد (رییس‌جمهور سوریه) حمایت می‌کنند و روسیه نیز با پشتیابی هوایی، اطلاعاتی و تسلیحاتی به علاوه پوشش دیپلماتیک حمایتی قابل توجه از دولت در دمشق می‌کند. روسیه از زمان مداخله نظامی‌اش در سوریه از سپتامبر ۲۰۱۵ تاکنون عملیات‌های خود را با تهران و دمشق هماهنگ کرده و با دولت عراق نیز همکاری نزدیک داشته است. روسیه حتی از ایران و عراق خواسته است تا اجازه استفاده از حریم هوایی‌شان برای پرتاب موشک کروز به سوریه را بدهند. این هماهنگی آزادی عمل روسیه را محدود نمی‌کند هر چند برای آغاز عملیات نظامی در سوریه در سپتامبر ۲۰۱۵ و کاهش جزیی عملیات هوایی در مارس ۲۰۱۶ با هر دو کشور مشاوره کرد. استفاده روسیه از یک پایگاه هوایی در ایران برای هدف قرار دادن مواضعی در سوریه که در اوت ۲۰۱۶ آغاز شد، یک ارتقاء در کیفیت همکاری نظامی میان مسکو و تهران به شمار می‌آید. این در حالی است که دو کشور با وجود تلاش برای جلوگیری از سقوط بشار اسد و نابودی اسلام‌گرایان افراطی اهداف متفاوتی را در سوریه دنبال می‌کنند. هدف نهایی روسیه حفظ اسد نیست و ادامه مداخله این کشور در سوریه، نفوذ تهران در دمشق را کاهش داده است. مسکو هم‌چنین به ضروریات امنیتی اسراییل توجه دارد، چیزی که آشکارا خلاف رویکرد تهران و استفاده‌اش از حزب الله به عنوان ابزار ژئوپولتیکی علیه مرزهای اراضی اشغالی است.

اما ایران به شدت برای حفظ اسد در قدرت تلاش می‌کند و خواهان تقویت نفوذ حزب الله در سوریه و نقاطی است که هم‌چنان تحت کنترل اسد قرار دارد. ایرانی‌ها از این که روس‌ها به اندازه کافی از حزب الله و دیگر گروه‌های شیعه در سوریه حمایت نمی‌کنند، رضایت ندارند و معتقدند که روسیه در برخی جبهه‌ها هم‌چون حلب در ژوئن گذشته به اندازه کافی فعال نبوده است.

هدف اصلی مداخله نظامی روسیه در سوریه، به رسمیت شناخته شدن نقش مسکو به عنوان قدرت برتر از سوی آمریکاست.

ایران با نگاه تردید به همکاری روسیه و آمریکا در سوریه می‌نگرد و نگران ساخت و پاخت آن‌ها بر سر منافع تهران است. واشنگتن نیز نگران است در صورت همکاری با مسکو و به اشتراک گذاشتن اطلاعات، این اطلاعات در اختیار نیروهای ایرانی قرار گیرد.

از طرفی دیگر مسکو در حال بررسی تاثیرات بهبود روابط ایران با کشورهای اتحادیه اروپا پس از برجام است اما نگرانی کم‌تری نسبت به روابط تهران – واشنگتن دارد، چرا که می‌داند به دلیل اختلافات ایدئولوژیکی، چنین نتیجه‌ای غیرمحتمل است.

روابط ایران – روسیه در موضوعات منطقه‌یی دیگر

تهران و مسکو از زمان قدرت‌گیری طالبان در کابل در سال ۱۹۹۶، با یکدیگر در افغانستان متحد بوده‌اند. دو کشور برای سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ با آمریکا همکاری کردند. از آن زمان عملیات به رهبری آمریکا در افغانستان برای تهران و مسکو یک آرامش خاطر از لحاظ امنیتی و عامل اضطراب از لحاظ ژئوپولتیک بوده است. اما اکنون با توجه به کاهش رو به افزایش حضور نظامی غرب در افغانستان، روس‌ها و ایرانی‌ها باید برای جلوگیری از بی‌ثباتی در افغانستان و تهدید امنیت مرزهای‌شان همکاری بیش‌تر و نزدیک‌تری با یکدیگر داشته باشند.

اگر چه روسیه و ایران می‌توانند در آسیای مرکزی نقاط مشترکی بیابند، در نقاط دیگر دارای اختلاف نظر هستند. مسکو رویکرد خنثی‌تری در قبال جنگ یمن دارد، در حالی که تهران از حوثی‌ها و یمن پشتیبانی می‌کند. روسیه به علاوه از برنامه ایران در خلیج فارس حمایت نمی‌کند درحالی که تهران نفوذ زیادی در نیروهای شیعه در منطقه برای مواجهه با دشمنی قدرت‌های عرب سنی به رهبری عربستان دارد. روسیه به دقت خود را از این رقابت دور نگه داشته است.

اندیشکده بنیاد کارنگی در ادامه این گزارش با اشاره به انعطاف مسکو در عرصه سیاست خارجی و حفظ روابطش به طور هم‌زمان با ایران و اسراییل که دشمنان اصلی در منطقه به شمار می‌آیند، نوشت: ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه شاید تنها رهبر جهان باشد که هم با آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم ایران و هم با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل دیدار کرده است و این نشان دهنده رویکرد فعال، تعاملی و بر مبنای سیاست عملی وی در عرصه سیاست خارجی است. پوتین هم‌چنین با عبدالفتاح السیسی، رییس‌جمهور مصر و رهبران تمام کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) روابط نزدیک و خوبی دارد. در این جا می‌توان گفت که بزرگ‌ترین چالش مسکو، مدیریت روابطش با ایران هم‌زبان با تعمیق گفت‌وگوهایش با عربستان سعودی است که شاید حتی سخت‌تر از چگونگی حفظ روابطش با ایران و اسراییل به طور هم‌زمان است.

نتیجه‌گیری

در حال حاضر همکاری ایران – روسیه قطعی است هر چند که اختلاف نظرهایی هم میان دو کشور وجود دارد، از جمله در خصوص چگونگی تقسیم منابع غنی در دریای خزر.

از طرفی دیگر، زیربنای روابط تهران – مسکو ضعیف و نامتوازن است. روابط اقتصادی آن‌ها کم و اعتماد دو طرفه میان دولت‌ها شکننده است. ایران پس از لغو تحریم‌ها بیش‌تر به غرب نگاه می‌کند تا شمال و بعید به نظر می‌آید که ایران به یار غار روسیه تبدیل شود.

تهران و مسکو در بالاترین حد می‌توانند به روابط فعال و عملی با یکدیگر بر مبنای منافع هر دو کشور امیدوار باشند که توسط رهبری آن‌ها تعریف می‌شود.

به هر حال تهران و مسکو به یکدیگر نیاز دارند تا بتوانند به اهداف و خواسته‌های بزرگ‌ترشان برسند، هر چند که می‌دانند همکاری‌های‌شان با محدودیت‌های مشخص و روشنی روبه‌رو است. درک این مطلب می‌تواند روابط آن‌ها را پایدار و حتی موفقیت‌آمیز کند.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایسنا، تاریخ انتشار 31 مرداد 95 ، کد مطلب: 95050120093: www. isna.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین