پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۷۲۳۹
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۹
این روزها به جای آگهی فروش اعضای بدن، تبلیغات مخفی در شهر عوض شده و برخی‌ها برگه حراج پاره تن خود را در خیابان نصب می‌کنند. «فروش نوزاد» یا «فروش کودک» پدیده‌ای است که این روزها تکرار می‌شود. اما چه می‌شود که برخی حاضر می‌شوند فرزند خود را معامله کنند؟
شعار سال: چندی پیش خبری منتشر شد که قابل تامل بود. هر نوزاد ۴۵ میلیون تومان. داستان از چه قرار است؟ باند خرید و فروش نوزادان تازه متولد شده، زنانی را که وضعیت معیشتی مناسبی نداشتند را شناسایی می‌کرده و آن‌ها را با دادن مبلغی پول برای فرزندآوری قانع می‌کردند. این زنان پس از بارداری تا زمان زایمان تحت نظر بودند و در زمان زایمان به یکی از بیمارستان‌ها منتقل می‌شدند. بعد از تولد، مبلغی به مادران آن‌ها داده می‌شد و سپس نوزادان را به کسانی که از قبل با آنان قرارداد بسته بودند، می‌فروختند. مبلغ فروش نوزادان نیز از ۴۵ میلیون تومان شروع می‌شد. همه چیز روتین، منظم و قاعده‌مند!
حال سوال اینجاست که چرا چنین فاجعه‌ای زیر پوست شهر‌های ما در جریان است؟ چرا چنین بازار سیاهی بوجود آمده است؟ البته آنچه گفتم نمونه‌ای از بازار سیاه است. بگذارید چند بازار سیاه دیگر را نیز با هم مرور کنیم.

بازار جنسی (ارایه خدمات جنسی)
بازار کلیه (و فروش سایر اعضای بدن)
بازار خرید و فروش بنزین.
بازار مواد مخدر
بازار قاچاق انسان (نمونه اخیرش قاچاق دختران ایرانی به مالزی)

حال سوال اینجاست که چگونه بازار‌های سیاه شکل می‌گیرند؟ جواب ساده است به همان شیوه که بازار‌های سفید شکل می‌گیرند. بازارها، سازوکاری هستند برای آن که نیاز‌های جوامع انسانی برطرف شوند و یکی از نقاط تمایز جوامع انسانی از مجموعه‌های حیوانی است. بازار جایی است که یک ارایه‌دهنده کالا یا خدمات با یک دریافت‌کننده کالا داوطلبانه به توافق می‌رسند و تبادل انجام می‌دهند. عینا همان اتفاقی که در بازار سفید (مثلا خرید گوجه از سوپرمارکتی سر محله‌تان) رخ می‌دهد، در بازار مواد مخدر (پارک نزدیک محله تان) نیز رخ می‌دهد با این تفاوت که بازار سیاه روی کالا‌ها و تبادلاتی است که غیرقانونی و غیرمجازند و هر چند که نیاز جوامع انسانی را برطرف می‌کند، اما تبعات جانبی نامطلوبی برای جامعه دارد.

حالا برمی‌گردم به همان سوال چرا بازار سیاه شکل می‌گیرد؟ چون همزمان دو نیاز را برآورده می‌کند. نیاز خریدار و نیاز فروشنده. از طرفی عده‌ای هستند که نیازمند فرزند، کلیه، رفع نیاز‌های جنسی، بنزین و مواد مخدر هستند (خریداران/طرف تقاضا) و از طرفی کسانی هم هستند که نیازمند کسب درآمد هستند (مانند فرزندفروشان، روسپیان، افرادی که بنزین مازاد دارند و ... /طرف عرضه).

* تجویز راهبردی:
به جز بگیر و ببند و زندان چه می‌توان کرد؟ به سه پیشنهاد فکر کنیم:
۱ تبدیل بازار سیاه به بازار سفید؛ در برخی موارد (و نه در همه موارد) می‌توان بازار‌های سیاه را قانونی کرد. به عنوان مثال چندی پیش جمعی اقتصاددانان طرحی را پیشنهاد داده بودند برای شکل‌گیری بازار خرید و فروش سهم بنزین که اگر اجرا می‌شد امروز شاید شاهد بازار سیاه خرید و فروش سهم بنزین نبودیم. یک مثال دیگر، در برخی کشور‌ها بازار خرید و فروش مواد مخدر قانونی است در ابتدا ممکن است عجیب به نظر برسد، اما این ایده اجرایی شده.

۲ تامین تقاضا به شیوه درست؛ به عنوان مثال وقتی متوسط سن ازدواج بالا می‌رود، نسبت طلاق به ازدواج می‌شود یک به سه (به ازای هر سه ازدواج، یک طلاق ثبت می‌شود)، زندگی مجردی افزایش می‌یابد، فرهنگ بسیار غلط تشریفاتی و سخت گیرانه ازدواج در جامعه وجود دارد آنگاه نیاز جنسی جامعه به شیوه متعارف تامین نمی‌شود و یکی از زمینه‌سازان (و نه تنها علت) شکل‌گیری بازار سیاه خدمات جنسی است. تمام افراد مرجع جامعه ما بویژه دانشگاهیان دردمند و مراجع تقلید باید مسایل انتزاعی و کتابی را رها کنند و تلاش کنند که این مساله واقعی را حل کنند.

۳ خشکاندن عرضه؛ وقتی شما هیچ کاری ندارید، هیچ پشتوانه مالی ندارید. هیچ ضامنی ندارید، هیچ مهارتی ندارد و حتی ۴۰ میلیون ناقابل! هم ندارید یک پراید دست دوم بخرید و مسافرکشی کنید. از طرفی کارگاه‌ها و کارخانه‌ها تعطیل و نیمه تعطیل می‌شوند و حتی نمی‌توانید به عنوان کارگر ساده فعالیت کنید مجبور می‌شوید که کلیه‌تان را یا بچه‌تان را بفروشید یا کوله‌بری کنید و یا اینکه خودتان را برای یک شب اجاره بدهید.‌
می‌خواهم روی این سومی تاکید کنم. وقتی به بازار‌های سیاه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ریشه مشترک اکثر آن‌ها، معیشت نامطلوب مردم است. اگر نیمی از جامعه ما به نوعی درگیر یکی از بازار‌های سیاه باشند این نشانه خطرناکی نیست؟ هر کسی که کلیه‌اش را یا رحم‌اش را یا شرافتش را می‌فروشد یک انسان است و ما در حال ذبح انسانتیم. پیشنهاد می‌کنم برای یک دهه تمام سیاست‌های فرهنگی، سیاسی، بین‌المللی و اجتماعی را در پای اقتصاد قربانی کنیم. یعنی فقط و فقط یک معیار داشته باشیم. هر تصمیمی که می‌گیریم اول تاثیر آن را روی اشتغال و معیشت بسنجیم اگر تاثیر منفی داشت آن را بخاطر معیشت مردم قربانی کنیم.

دکتر مجتبی لشکربلوکی

برگرفته از فضای مجازی
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین