شعار سال: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون آزاد شد» این چند کلمه عصاره هیجانی است که ظهر روز سوم خرداد ۱۳۶۱ از جان مردم ایران به بیرون فواره کرد و در میان امواج رادیویی به سراسر جهان مخابره شد.
۱۳۶۱ نزدیک به ۵۷۶ روز یکی از مهمترین شهرهای ایران در خارج از حاکمیت ملی وسرزمینی ایران قرار داشت. روز چهارم آبان سال ۱۳۵۹ که ارتش بعثی صدام حسین پس از نزدیک به چهل روز توانست مدافعان مردمی وآموزشندیده شهر خرمشهر را وادار به خروج از این شهر کند، یکی از کلیدیترین بنادر ایران را اشغال کرد. از آن پس خرمشهر از شهری در استان خوزستان به تکهای جدا مانده از قلب میلیونها ایرانی تبدیل شد که چشم هایشان نگران سرنوشت این جغرافیای اسیر دست دشمن متجاوز شده بود.
این شهر که به واسطه دسترسی به آبهای آزاد و البته خط آهن قطار، از موقعیت اقتصادی مهمی برخوردار بود، در طول تاریخ بارها طمع همسایه متجاوز را تحریک کرده بود. قبل از صدام حسین، عبدالکریم قاسم رئیس دولت کودتا در عِراق نیز ادعا کرده بود که شهرهای خرمشهر و آبادان باید از ایران جدا شده و به عراق الحاق شوند. قاسم، این دو شهر و نیز کشور کویت را متعلق به عراق مینامید و در اتحادیه عرب نیز تقاضای الحاق اینها به عراق را ارائه کرده بود؛ و صدام حسین با تحریک برخی کشورهای منطقه و بیرون از منطقه، شرایط بیثبات پس از پیروزی انقلاب اسلامی را فرصتی مناسب دیده بود که این ایده بعثی حاکمان عرب را به واقعیت تبدیل کند. او و لشکر قدرتمندش، اما نزدیک به چهل روز پشت دروازههای شهر ماندند و نتوانستند مدافعان آموزشندیده شهر را آن گونه که خود پیشبینی کرده بودند (در عرض یک روز) شکست دهند. اما بالاخره نفرات بالا و آموزش دیده وتسلیحات مدرن، ارتش عراق توانست این شهر را اشغال کند.
این پاره از خاک وطن ۵۷۶ روز را دور از مادرش ایران سپری کرد. اما داستان آزادسازی آن از دست دشمن متجاوز نیز به نقطه روشنی در کارنامه غیرت و حماسه مردم ایران تبدیل شد. عملیات بیتالمقدس با هدف آزادسازی جاده اهواز - خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز و آبادان از برد توپخانه دشمن در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابیطالب» آغاز شد و پس از ۲۴ روز در ظهر سوم خرداد با اهتزار پرچم ایران بر گنبد زخمی مسجد جامع خرمشهر به پایان رسید تا این روز در تاریخ حماسه مردم ایران ثبت شود. خرمشهر ازآن پس از شهری در کناره اروند به مفهومی بزرگ و عزیز تبدیل شد. اما این همه آن چیزی نیست که امروزه درباره خرمشهر میتوان گفت. جای زخم خرمشهر بر تن ایران همچنان درد میکند و هنوز به آرامش التیام نرسیده است.
دوسال پیش بود که یک بار دیگر این شهر در کانون خبرها قرار گرفت، اما نه بهخاطر بزرگداشت سالروز آزادیاش، نه به خاطر سالگرد شهادت محمد جهانآرایش و نه به خاطر افتتاح پروژه عمرانی مهمی؛ که به خاطر برخورد نیروی انتظامی با معترضان در این شهر. انگیزه، اما «آب» بود برای آشامیدن و زندگی. شهر خرمشهر این عزیزکرده ادبیات سیاسیون و مسئولان توقعش از بازسازی و آبادی به آب آشامیدنی رسیده بود. در این میان البته هیجان و عصیان هم پیش میآید و البته اقدامات نظامی و انتظامی هم بر درد مزمن خرمشهر میافزاید. این اعتراض البته زخم کهنه خرمشهر را بیش از گذشته علنی کرد.
وضعیتی که سه دهه و اندی پس از بازگشت این شهر به دامن مادر میهن، همه ادعاهای مسئولان پیرامون این شهر را زیر سئوال میبرد. هنوز در درخواستهای مردم و قولهای مسئولان این مسائل به چشم میخورد: آب آشامیدنی، مسکن، ورزشگاه، بهداشت، فرهنگ، فقر، کشاورزی، برق و گاز، ساماندهی تاسیسات شهری، بیکاری، ریزگردها... و هنوز مردم میگویند و مسئولان قول میدهند و این چرخه همچنان میچرخد در یک دور بیسرانجام. ۳۸ سال پس از آزادی این شهر یک جستوجوی اینترنتی درباره خرمشهر در فضای مجازی هنوز پر است از اظهارنظرهای حماسی.
هنوز فتح خرمشهر الگویی برای آزادی قدس شریف است. هنوز الگویی برای مبارزه با کروناست. نماد ولایتمداری است. هنوز سرمشقی برای مبارزه با قاچاق کالاست. هنوز مدلی برای حمکرانی خوب است. نشانهای از مدیریت ایرانی است، هنوز پر است از پیامهای مسئولان ریز ودرشت از شمال تا جنوب کشور برای آزادسازی. بخشهای غیرحماسی این جستوجو پراست از ناکارامدی زیرساختهای بهداشتی برای مقابله با کرونا، بیکاری جوانان شهر، ناتوانی در مهار ریزگردها و. اخبار توسعه حلقه مفقوده این چرخه رسانهای است. در اخبار اقتصادی و فرهنگی نامی از خرمشهر دیده نمیشود.
این وضعیت در حالی است که خرمشهر و این بخش از خوزستان واجد ظرفیتهایی است که با یک مدیریت سالم و قوی میتواند از این وضعیت اسفبار خلاص شود؛ اتصال راهآهن خرمشهر به عراق، فرودگاه بینالمللی آبادان، حاشیه رودخانه کارون، رودخانه اروندرود، همسایگی با کشور عراق، حضور زائران اربعین حسینی و درگاه صادراتی خرمشهر، وجود اسکلههای تجاری در آبادان و خرمشهر و پالایشگاه و پتروشیمی، از جمله فرصتهایی است که میتواند خرمشهر را به آبادانی نزدیک کند.
آن چه که در ماجرای خرمشهر خود را به خوبی نشان میدهد، داستان دو گروه است. یک گروه که جان بر کف گرفتند و در کوچهها و خیابانهای شهر با دست خالی در برابر یک ارتش مسلح مقاومت کردند و اگرچه مجبور شدند شهر را ترک کنند، اما بعدتر برگشتند و دشمن اشغالگر خانه را بیرون انداختند و در این مسیر برخی جان خود را برسر این کار گذاشتند و برخی سلامت روح وجسمشان را و گروهی دیگر که نزدیک به چهار دهه پس از آن روزها بر صندلیهایی نشستهاند که حاصل کار گروه اول است، اما هنوز یا نتوانستهاند یا نخواستند که آزادی به دست آمده خرمشهر را به آبادی متصل کنند. تاریخ بالاخره قضاوت خود را خواهد کرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همدلی، کد خبر: ۴۳۳۹، تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۹۹، www.hamdelidaily.ir