پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۰۷۳۲
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۱
امام پنجم شیعیان، امام باقر علیه السلام در اول ماه رجب سال ۵۷ در مدینه به دنیا آمدند و در روز هفتم ذیحجه سال ۱۱۴ به شهادت رسیدند. دوران ۲۰ ساله امامت آن حضرت با پنج خلیفه اموی مقارن شده بود و به سبب فراغت مسلمانان از جنگ، شرایط برای رشد و پرورش شاگرد در دوران حیات امام باقر (ع) فراهم شده بود.
شعار سال : امام باقر (ع)، پنجمین امام معصوم در یکم رجب سال ۵۷ هجرى قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشودند. نام آن حضرت «محمد»، کنیه شان «ابو جعفر» و لقبشان «باقر العلوم» یعنى «شکافنده ى دانشها» است. امام باقر (ع) از دو سو- پدر و مادر- نسبت به پیامبر و حضرت على و زهرا علیهم السلام مى رسانند، زیرا پدرشان امام زین العابدین (ع) فرزند امام حسین (ع)، و مادرشان بانوى گرامى فاطمه «ام عبد الله» دختر امام مجتبى (ع) است. بدین سبب برخی آن حضرت را به ابن الخیرتین و علوی بین علویین لقب داده اند.
 
عصر امام باقر علیه السلام

آن حضرت از سال ۹۴ تا ۱۱۴ امامت شیعه را بر عهده داشت. چهارسال از حیات جدّ خود امام حسین علیه السّلام و ۳۷ سال از زندگی پدر خود حضرت علی بن حسین علیه السّلام را درک کردند و دوران زندگیشان با حکومت ده تن از خلفای اموی (از معاویة بن ابی سفیان تا هشام بن عبدالملک) و ایام امامتشان با حکومت پنج تن از ایشان ـ ولید بن عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک و عمر بن عبدالعزیز  و یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک  مقارن بود.

بنابر آنچه از منابع معتبر به دست می‌آید، دوران زندگی امام پنجم بیشتر در شهر مدینه به نشر معارف دینی و ارشاد شیعیان و تربیت شاگردان گذشت.

زمان امام باقر علیه السّلام، یعنی دهه‌های آخر قرن اوّل و دهه‌های اوّل و دوم قرن دوم هجری، زمان ظهور فق‌های بزرگ مخصوصاً در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجی و جنگ‌های داخلی تا حدودی فراغت یافته بودند، از اطراف و اکناف سرزمین‌های اسلامی برای فراگرفتن احکام الهی و فقه اسلامی به مدینه، که شهر حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم و اصحاب و تابعان ایشان بود، روی می‌نهادند. فق‌ها و محدّثان بزرگی از جمله سعیدبن مسیّب ، عروة بن زبیر، خارجة بن زیدبن ثابت ، ربیعة الرأی ، سفیان بن عُیَیْنه و محمّدبن شهاب زُهْری  در این شهر جمع بودند. بخصوص که منع کتابت حدیث در زمان عمربن عبدالعزیز لغو شده بود.در این دورانِ شکوفایی فقه و حدیث بود که دانش و معرفت امام باقر علیه السّلام و نیز فرزندشان امام صادق علیه السّلام، بر همگان آشکار شد و اصول و مبانی کلام و فقه و سایر معارف دینی شیعه، که این دو امام بیش از همه مبیّن آن بودند، تدوین و توسّط راویان و شاگردان ایشان به عالم پراکنده شد. بسیاری از مجتهدان و مؤسّسان مذاهب فقهیِ دیگر از این دو امام فیض برده اند و به همین جهت، رایج شدن لقب «باقر» برای امام پنجم، که لقبی کاملاً علمی است، بسیار پر معنی است.
 
مقابله امام باقر علیه السلام با فرقه‌های انحرافی

در زمان امـام بـاقر عـلیه‌السلام فرقه‌های انحرافی بسیاری پدیدار شده بود که امام در مـقام پاسـداری از در قالب مناظره با سران فرقه‌ها یا در بین اصحاب خود، پوچی عقاید منحرفان را آشکار می‌کردند و به این وسیله از پایگاه‌های فکری و عقیدتی شیعه دفاع می‌کردند. امام باقر (ع) در دربار هشام بن عبدالملک
هشام بن عبدالملک در موسم حجّ در مسجدالحرام امام باقر علیه السّلام را دید که در حال طواف اند و مردم بر گردشان حلقه زده از ایشان سوال می‌کنند. این توجّه و علاقه مردم نظر او را جلب کرد، از اطرافیان نام وی را پرسید و، چون گفتند که او محمّدبن علی است، شگفت زده، گفت: «همان که مردم عراق فریفته اویند» یا «امام مردم عراق!». گویا بعد از همین موسم حجّ بود که هشام امام باقر علیه السّلام را همراه با فرزندشان حضرت صادق علیه السّلام به شام فراخواند. امام هنگام ورود به مجلس او بر همه اهل مجلس یکجا سلام کرد، بر خلاف رسم متعارف، خلیفه اموی را امیرالمؤمنین نخواندند و بدون کسب اجازه نشستند. هشام خشمگینانه زبان به ملامت گشود که چرا شما مردم را به امامت خود فرامی‌خوانید. حاضران در مجلس نیز بنا بر قرار قبلی همین شیوه را به کار گرفتند. امام در پاسخ هشام بدون در نظر گرفتن موقعیت او، صریحاً از جایگاه اهل بیت پیامبر در دین و اینکه آنان عهده دار هدایت مردم اند، سخن گفتند، همچنین به گذرا بودن حکومت امویان اشاره کردند. هشام ابتدا ایشان را به زندان افکند، ولی بعد، ناگزیر به آزاد کردن و برگرداندن آنان به مدینه شد.
 
دانش امام باقر علیه السلام

باقر العلوم لقب مشهور آن حضرت است در حدیث معروفی پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به جابر بن عبدالله انصاری فرمودند:

إنّکَ ستُدرِکُ رجُلاً مِنّی، اسمُه اسْمِی و شَمائلُهُ شَمائلی یَبْقَرُ العِلْمَ بَقْرا.

تو مردى از [ خاندان] مرا درک خواهى کرد که نامش نام من، و رفتار و کردارش، رفتار و کردار من است و دانش را تا ژرفایش مى شکافد. شیخ صدوق (ره) روایت کرده از عمرو بن شمر، که گفت: سؤال کردم از جابر بن یزید جعفى که براى چه امام محمّد باقر علیه السّلام را باقر نامیدند؟ گفت: به علّت آن که یَبْقُرُ عِلْمَ الدِّینِ بَقْرا؛ أى شقّه شقّا و اظهره اظهارا، شکافت علم را شکافتنى و آشکار و ظاهر ساخت آن را ظاهرکردنى، به تحقیق حدیث کرد مرا جابر بن عبد اللّه انصارى که شنید از رسول خدا (ص) که فرمودند: اى جابر! تو زنده مى‌مانى تا ملاقات مى‌نمایى پسرم محمّد بن علىّ بن الحسین بن علىّ بن ابى طالب (ع) را که معروف است در تورات به باقر، پس هرگاه ملاقات کردى او را از جانب من او را سلام برسان. «عبد الله بن عطاء مکى» مى گوید: هرگز دانشمندان را نزد کسى چنان حقیر و کوچک نیافتم که نزد امام باقر علیه السلام؛ «حکم بن عتیبه» که در چشم مردمان جایگاه علمى والایى داشت در پیشگاه امام باقر چونان کودکى در برابر آموزگار بود.

شخصیت آسمانى و شکوه علمى امام باقر (ع) چنان خیره کننده بود که «جابر بن یزید جعفى» به هنگام روایت از آن گرامى مى گفت: «وصى اوصیاء و وارث علوم انبیاء محمد بن على بن الحسین مرا چنین روایت کرد...» اخلاق امام باقر (ع)

دائم الذکر بودن

امام باقر (علیه السلام) همپای همه‌ی ارزش‌های علمی خویش، انسانی دائم الذکر بودند. امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی پدر بزرگوار خویش می‌فرمایند: پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونه‌ای که وقتی همراه او راه می‌رفتم او مشغول یاد خدا بود و، چون بر سفره‌ی غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن می‌گفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمی‌داشت، زبانش هماره به گفتن «لا اله الا الله» مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما می‌خواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه می‌کرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور می‌داد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند.
 
حلم و بردباری

مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه ى امام بسیار مى آمد و به آن گرامى مى گفت: «.. در روى زمین بغض و کینه ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست که اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى بینى به خانه ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى!» در عین حال امام علیه السلام با او مدارا مى فرمودند و به نرمى سخن مى گفتند. چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویا روى خویش دید و از زندگى ناامید شد، پس وصیت کرد که، چون در گذرد امام باقر (ع) بر او نماز گزارد.

شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر علیه السلام را دید که نماز صبح به پایان برده و به مشغول تعقیب است.
عرض کرد: آن مرد شامى از دنیا رفته و خود چنین خواسته که شما بر او نماز گزارید.
فرمودند: او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم.

آنگاه به خانه ى شامى آمدند و بر بالین او نشستند و او را صدا زدند و او پاسخ داد، امام او را نشاندند و پشتش را به دیوار تکیه دادند و شربتى طلبیدند و به او دادند و به بستگانش فرمودند غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشتند.

مدتی نگذشت که شامى شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهى مى دهم که تو حجت خدا بر مردمانى» عده اى به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان ایشان بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگینند.

با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود مى ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمى خواهیم در آن حال باشد.
چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام علیه السلام از دنیا رفت. آنگاه حضرت نزد آن‌ها آمدند در حالی که چهره شان شاد بود و ناراحتى‌های قبل از سیماىشان بر طرف شده بود.
آن‌ها به امام علیه السلام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم.
حضرت به آن‌ها فرمودند: ما مى خواهیم کسى را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم، اما وقتى امر الهى فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.
 
اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام

در مکتب امام باقر (ع) شاگردانى نمونه و ممتاز پرورش یافتند از جمله:

۱- «ابان بن تغلب»: ابان از شخصیتهاى علمى عصر خود بود و در تفسیر، حدیث، فقه، قرائت و لغت تسلط بسیارى داشت. والایى دانش ابان چنان بود که امام باقر (ع) به او فرمودند در مسجد مدینه بنشین و براى مردم فتوى بده، زیرا دوست دارم مردم، چون تویى را در میان شیعیان ما ببینند.
۲- «زراره»: زراره از قرائت و فقه و کلام و شعر و ادب عرب بهره اى گسترده داشت و نشانه هاى فضیلت و دیندارى در او آشکار بود.
۳- «محمد بن مسلم»:فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود، او اهل کوفه بود و براى بهره گرفتن از دانش بیکران امام باقر (ع) به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند.

شهادت

امام باقر العلوم (ع)، هفتم ذیحجه ى سال ۱۱۴ هجرى قمری در پنجاه و هفت سالگى در زمان ستمگر اموى «هشام بن عبد الملک» مسموم و شهید شدند.


شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری و تحلیلی جماران، تاریخ انتشار:۷مرداد ۱۳۹۹، کدخبر: jamaran.news_۱۴۵۹۵۱۵
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین