پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۶۷۰۳
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۵
دکتر ناصر مهدوی، پژوهشگر علوم انسانی و مذهبی، ایمان و دلبستگی امام حسین(ع) به خداوند، رعایت اصول اخلاقی و شفقت بر انسان ها، ایستادگی در برابر ستم و مسئولیت های اجتماعی، مرگ و حق اعتراض و انتقاد را پنج آموزه مهم قیام امام حسین(ع) عنوان کرد

شعار سال: دکتر ناصر مهدوی، پژوهشگر علوم انسانی و مذهبی، ایمان و دلبستگی امام حسین(ع) به خداوند، رعایت اصول اخلاقی و شفقت بر انسان ها، ایستادگی در برابر ستم و مسئولیت های اجتماعی، مرگ و حق اعتراض و انتقاد را پنج آموزه مهم قیام امام حسین(ع) عنوان کرد و گفت: مردم باید مدارا، شفقت، عقلانیت و دور اندیشی، حاکمان نیز باید عدالت را از امام حسین(ع) بیاموزند و این عدالت هرگز موثر نمی شود مگر در صورت به رسمیت شمردن حق نظارت، انتقاد و اعتراض به مردم؛ برخی روحانیون نیز باید فهم درستی از دین ارایه دهند،وبرخی فهم های سنتی اشتباه و غیر واقعی را از ذهنشان بیرون ببرند و کنار مردم بایستند و حرف های عالمانه و متفکرانه بزنند.

وی تأکید کرد: جامعه ای که عزیزترین، فرزانه ترین و عالم ترین انسان خود را بکشد، بزرگترین تراژدی و مصیبت را به وجود آورده است، اما در عزاداری های امام حسین(ع) بیشتر بر غم بیداری توجه کنیم، غمی که برای امام حسین(ع) است اگر موجب بیداری و شناخت این طریقت شود و اشک موجب وصل بین ما و حضرت شود و پیروی از ایشان گردد، قطعاً این غم شرافتمند و موهبتی است که بر هر دلی می نشیند.

هزار افسوس که امام حسین(ع) به عنوان یک منبع گرامی را تنها در عزاداری خلاصه کردیم

دکتر ناصر مهدوی در گفت وگو با شفقنا به پنج آموزه مهم قیام و حرکت امام حسین(ع) اشاره و اظهار کرد: اگر بخواهیم موضوع قیام عاشورا را با همه جنبه های آن نگاه کنیم و در واقع تنها به جنبه های اجتماعی و سیاسی خلاصه نکنیم و سلوک اخلاقی، معنوی و البته سلوک اجتماعی امام حسین(ع) را بررسی کنیم، بحث های بسیار مهمی می توانیم عنوان کنیم که می تواند برای جهان امروز و مردم این جهان گره گشا و کارساز باشد. هزار افسوس که ما چنین منبع گرامی را تنها در عزاداری خلاصه کردیم، این سخن بدین معنا نیست که مصیبت امام حسین(ع) سنگین نیست که قطعاً مصیبت سنگینی است. به گفته مولانا: روز عاشورا نمی دانی که هست* ماتم جانی، که از قرنی بِه ست

غرض امام حسین(ع) این نبوده که پس از آن واقعه تنها سوگواری کنیم

وی ادامه داد: مولانایی که می گوید وقتی روح امام حسین(ع) از زندان گریخته، نوبت شادمانی است برای اینکه این همه عظمت و شکوه را از خود نشان داده، ولی باز اعتراف می کند که واقعه عاشورا چنان تلخ و دردناک است که اگر یک قرن مصیبت های سنگین بر انسان ها وارد شود، به اندازه رنج، درد و مصیبتی که در آن روز بر امام حسین(ع) وارد شد، نیست. بنابراین نمی توان انکار کرد که یک جنبه از ماجرای عاشورا جنبه های احساسی و عاطفی است به گونه ای که انسان وقتی یاد لحظه به لحظه عصر عاشورا می افتد، همه وجودش می لرزد و به معنای واقعی غمگین و اشک از چشمانش سرازیر می شود، اما غرض امام حسین این نبوده که پس از آن واقعه تنها سوگواری کنیم و در اندوه این مرد بزرگ ناله سر دهیم بلکه او برای یک اهداف بزرگ و ارزش های والا، زندگی می کرد.

شهادت حضرت یک نوع تلاش برای یک زندگی شرافتمندانه، با ارزش و با شکوه بود

وی با بیان اینکه گروهی قصد کردند تا اهداف و ارزش های والای زندگی را از حضرت بگیرند و به همین دلیل واقعه عاشورا رخ داد، گفت: امام حسین(ع) هرگز حاضر نبود، ارزش های والا را از دست دهد و از آن اهداف بلند چشم پوشی کند در حقیقت شهادت حضرت یک نوع تلاش برای یک زندگی شرافتمندانه، با ارزش و با شکوه بود؛ چون موانعی سر راه این زندگی به وجود آمده بود، امام مقاومت کرد و محکوم به مرگ و جنگ شد و این مصیبت به وجود آمد، اما یافتن آن ارزش ها تنها برای آن دوران و شخص امام حسین(ع) نبوده بلکه اتفاقاً امروز می تواند تا حدودی گره از انسان های سرگشته بگشاید و آرامش بخشی برای انسان های بیمار از لحاظ روحی باشد.

امام حسین(ع) همه زندگی را تنها در سطح این جهان خاکی مادی نمی بیند

دکتر مهدوی به اولین آموزه مهم از قیام امام حسین(ع) اشاره و خاطرنشان کرد: نخستین نکته ای که مولانا بسیار و ما کمتر به آن توجه کردیم، این است که امام حسین(ع) همه زندگی را تنها در سطح این جهان خاکی مادی نمی بیند، یک پیوند عمیق عاطفی با خداوند دارد، آن هم نه خدای شخصی بلکه با یک هستی بیکرانه و با یک زندگی و امر قدسی بی منتها و حسرت ناب که او به زندگی گرما و آرامش می دهد به همین دلیل هر فرصتی که پیدا می کند به نیایش می پردازد و نماز می خواند، گویا همین ارتباط عاطفی و رابطه شورمندانه و مومنانه با خداوند به زندگی گرمی می داده و معنا می بخشیده و زندگی وی استوارتر بوده است. اینکه ما می گوییم امام حسین(ع) یک شخصیت دلیر و غنی بوده، یک دلیل این است که تکیه گاه غنی و قوی در زندگی داشته است.

چون بدزدم چون حفیظ مخزن اوست * چون نباشم سخت‌رو پشت من اوست

هر که از خورشید باشد پشت گرم * سخت رو باشد نه بیم او را نه شرم

عبور سربلند امام حسین(ع) از سختی های زندگی به دلیل معنادار بودن زندگی حضرت است

وی افزود: خداوند انسان را از غم و اندوه بیرون می برد چون آدمی از طریق خدا تکیه گاه قوی پیدا می کند. اینکه زانوهای محکم و پاهای استوار روی زمین کوبیده می شود و پیش می رود و از سختی ها و تنگناهای زندگی عبور می کند یک دلیل آن معنادار بودن زندگی امام حسین است که چون به خدا تکیه کرده همیشه گرم، نیرومند و پر قدرت باشد و ترس، واهمه و هراس از وجود او بیرون رود.

انسان امروز به شدت موجود مصرفی و در سطح های زیرین زندگی گرفتار شده است

وی بیان کرد: انسان امروز به شدت موجود مصرفی و در سطح های زیرین زندگی گرفتار شده است، تمام زندگی او بُرد و باخت، سود و زیان و تکراری همراه با ملال، خستگی و در هم ریختگی شده است در حالی که امام حسین(ع) اینطور نیست و حتی در عاشورا روح مسروری دارد و سرزنده است، وقتی سطح زندگی در سطح مسایل مالی و مادی خلاصه می شود، آدم ها سست و ضعیف هستند و تکیه گاه قوی ندارند لذا دائماً دچار اضطراب و دلهره هستند، نمی خواهم بگویم که همه عوامل دلهره و آسیب روحی ما ناشی از عدم تکیه گاه های معنوی است، بخشی از این اضطراب ها اجتماعی و زاییده فقر و سوء تدبیرهایی است که در جامعه وجود دارد، ولی یک بخش اساسی وجودی اضطراب ها برای این است که تکیه گاه غنی نداریم لذا نخستین پندی که می توان از این مرد(امام حسین(ع)) گرفت، استواری و قدرتمندی است، این همه صبوری و ایستادگی برای اهداف و ارزش های بسیار عالی و دَر افتادن با ستمگران بی رحم، یعنی افرادی که به ساده ترین دلایلی مثل بنی امیه و مروان و دیگران که در حقیقت میراث شومی بود که از معاویه باقی ماند، آدم می کشتند و تهدید می کردند و سر و دست می بریدند و جان آدم را از بدن جدا می کردند، اما در مقابل آنان یک انسان این همه محکم، قوی و استوار ایستاده و از ارزش های بسیار بلند و والا دفاع می کند.

زندگی امروزی بشر که پر از رنج، اندوه و اضطراب است، نیاز به تجدید نظر دارد

دکتر ناصر مهدوی به یکی از دلایل بسیار مهم عدم بیعت امام حسین(ع) با یزید اشاره و اظهار کرد: امام حسین(ع) بیعت نمی کند و تأکید دارد که «به دلیل پذیرش این حقارت هرگز دوست ندارم نزد خداوند شرمسار شوم» بنابراین زندگی امروزی بشر که پر از رنج، اندوه و اضطراب است، نیاز به تجدید نظر دارد که انسان امروز به سطوح بالای زندگی توجه بیشتری کند، مسایل اخلاقی و معنوی را جدی بگیرد که این امر می تواند از عاشورا برای انسان به دست آید.

آموزه قیام امام حسین(ع)؛ حرمت آدمی از همه چیز بالاتر است

وی در مورد دومین آموزه مهم قیام امام حسین(ع)، گفت: آموزه دوم که بسیار مهم و متناسب با سخن اول است، اینکه حرمت آدمی از همه چیز بالاتر است یا به عبارتی ارزش خودِ انسان از هر امری والاتر و غنی تر است. انسان ها امروز بسیار راحت از خودشان عقب نشینی می کنند و تصور می کنند که اگر خودشان را پایمال کنند یا سرشان را خم کنند یا تن به امور غیر اخلاقی بسپارند و منابع بیشتری از لذات و خوشی های عالم به دست بیاورند، خوشبخت می شوند، ولی هر چه زمان می گذرد مشکلات بشر روز به روز بیشتر می شود، هر روز انسان ها خشن تر و بی رحم تر می شوند. من طرفدار مدرنیته هستم و قصدم این نیست که مدرنیسم این بلا را بر سر ما آورده، ولی به هر حال در مدرنیسم یک اتفاقی افتاده که برخلاف این همه صحبت از عظمت انسان که گفته می شود، در عمل انسان قربانی نفس، تمایلات و وسوسه ها می شود و خواهش های گوناگون هر روز از خاک سربلند می کند و آدم ها هر روز خود را در برابر این بت های بیرونی تلف می کنند و هدر می دهند به همین دلیل دنیا را به چنگ آوردند و آسمان و زمین را کشف کردند، ولی خود را باختند.

مولانا می گوید: داند او خاصیت هر جوهری * در بیان جوهر خود چون خری

در دوره ظهور بت ها از لحاظ اخلاقی هستیم

وی ادامه داد: متأسفانه امروز انسان ها از خود دور شدند، عصرِ غروب انسان و ظهور بت است. برخلاف فردریش نیچه که می گفت بت ها غروب کردند، اتفاقاً دوره ما از لحاظ اخلاقی دوره ظهور بت هاست از جمله بت نفس، مال، قدرت، جاه طلبی؛ انسان هر روز در مقابل این بت ها قربانی می شود و خود از درون تکه تکه شده که البته در برون به توفیقاتی دست یافته است به همین دلیل وقتی انسان در درون خاموش می شود، دوباره رنج می برد.

وی گفت: در مورد امام حسین(ع) قصه برعکس است، امام حسین باور کرد که اگر آدمی شکوفا باشد و به مرز پختگی برسد و تربیت و غنی شود و رشد کند حتی اگر در زندان بخواهد زندگی کند واقعاً از زندگی لذت می برد، ما با این روح است که باجهان در تماس هستیم، وقتی جان آدمی غنی شود، جهان برای آدمی می رقصد و زیبایی های خود را آشکار و لطایف خود را برملا می کند. انسان وقتی با جان قوی زندگی می کند از پس بسیاری از معضلات، مشکلات و تاریکی ها و سختی ها بر می آید. به همین دلیل وقتی امام حسین بیعت نمی کند، می فرماید که همه دارایی های من را از من بگیرید، ولی من را از من نمی توانید بگیرید چون من با این من زندگی می کنم و به جهان می نگرم و گشوده می شوم و بناست با این من در قیامت حاضر شوم.

دکتر مهدوی افزود: وقتی این من فربه و زیبا باشد حتی اگر انسان در خرابه ای زندگی کند، می تواند راهی برای یافتن لذت و آرامش پیدا کند، به همین دلیل امام بیعت نمی کند و می گوید این زندگی را از من گرفتید و اگر من را از من بگیرید دیگر چیزی برای من باقی نمی ماند. در واقع پیام سرافرازی امام حسین، عدم بیعت بود و یک معنای آن هم این بود که من قرار است با این جان زندگی کنم، جان هر چه شریف تر باشد، جهان برای آدمی قابل تحمل تر و زندگی پذیرتر می شود. اتفاقاً انسان امروز جان را قربانی کرده برای اینکه جهان خود را آباد کند و می بینیم که نا موفق بوده و مسیر را گم کرده است.

حضرت درس فداکاری، شفقت و عشق به انسان ها می دهد

وی به سومین آموزه از قیام امام حسین(ع) اشاره و تصریح کرد: حضرت درس فداکاری، شفقت و عشق به انسان ها می دهد. یک دلیل دیگر عدم بیعت امام حسین، مردم هستند و می فرماید که من می توانم یک حاکم جائر و خودکامه را تایید کنم و از معرکه بگریزم و راحت به دنبال کار خود بروم، اما من که فرزند پیغمبر، فاطمه و علی هستم چنین شخصی که در حق مردم جور و ظلم بورزد را تأیید نمی کنم. امام حسین شخصیتی مطرح بودند و  همه منتظر تا ببیند ایشان کدام راه را می رود، حضرت یک انسان عادی نیست بلکه الگو و سرمشقی است که اگر کج و بیراه برود، یک فرهنگ به دنبال وی تباه و بیمار می شود به همین دلیل تأکید می کند که من حاضرم رنج بکشم و حتی بمیرم، ولی کسی که به مردم ظلم و جور بورزد را تایید نمی کنم.

روح پر مِهر امام حسین برای انسان خشن امروزی درس بزرگی است

این پژوهشگر بیان کرد: روح پر مِهر امام حسین برای انسان خشن امروزی درس بزرگی است، کسی که حتی به دشمن خود می بخشد، به عنوان مثال قبل از اینکه حضرت به کربلا برسد، وقتی حُر تشنه است و امام در موقعیتی قرار گرفته که به آب دسترسی دارد، پس از اینکه حر طلب آب می کند، اما به او آب می دهد، طبری می گوید حتی حضرت خم می شود و به حیوانات آنها هم آب می دهد. وقتی حر روز عاشورا برمی گرد و امام وی را می بخشد و می گوید که ذهن من انبار و مخزن اندیشه های منفی نیست که از قبل باقی مانده باشد. درس های فوق العاده بزرگی است و آن اینکه این مرد می گوید با انسان ها باید شفقت کرد و مدارا ورزید و با مهر رفتار نمود نه با خشم، خشونت و حسادت؛ و این جمله بسیار زیباست که هر سال تکرار می کنم و از خدا می خواهم که صدای ما به گوش همه برسد و آن اینکه حضرت شب عاشورا به یاران خود فرصت می دهد که انتخاب کنند و خطاب به آنان می گوید، اگر مرا ترک کنید، شما را سرزنش و نکوهش نمی کنم. همه می گویند که ما می مانیم، حضرت می گوید که اگر بمانید همگی می میرید، می گویند: بمیریم، حضرت می گویند باید خوب بمیرید، یاران می گویند: مگر کنار شما مُردن، خوب مُردن نیست! حضرت می گوید کسی می تواند خوب بمیرد که خوب زندگی کند. اگر دینی از کسی بر گردن دارید، اگر دلی را آزرده باشید، اگر سهمی را از کسی کاسته باشید حتی اگر کنار امام حسین بن علی و در راه خدا قربانی شوید، پذیرفته نیست؛ این جملات حضرت باید یک فرهنگ را زیر و زبر کند، اما متأسفانه هیچ کدام از این پیام ها را به مردم منتقل نکردیم به همین دلیل امثال بنده جگرمان می سوزد که عاشورا را برخی فقط در مداحی گری، روضه خوانی، گفتن حرف های خرافی و سینه زنی خلاصه کردیم.

وی امام حسین انسانی بی نظیری دانست و اظهار کرد: در تاریخ از قهرمانی قهرمانان بسیار شنیده اید، اولاً بخش عظیمی از آنها افسانه بودند و سایرین هم شجاعت ورزیدند و مبارزه کردند و برای استعلای یک وطن و نجات یک سرزمین تلاش کردند که همه ارجمند است، اما شما قهرمانی را نمی بینید که برای این ارزش ها مُرده باشد و بگوید که قرار است بمیرید پس خوب زندگی کنید لذا اگر در این زندگی به کسی ستمی کردید، قبول نیست. درس شفقت، مروّت و بخشش گناهان رقیبان در سخت ترین شرایط جایی که همسر و فرزندان در خطر هستند، عیار بسیار قوی و سازنده ای هست که از امام حسین باقی مانده است.

حق اعتراض و انتقاد؛ آموزه مهم دیگر قیام امام حسین(ع)

دکتر مهدوی در مورد چهارمین آموزه قیام امام حسین(ع)، گفت: آموزه بسیار مهم قیام امام حسین این است که یک مرد در یک سیستم اجتماعی در عین اینکه باید به نظام اجتماعی و قوانین پایبند باشد، ولی وقتی حاکم ستمکار باشد، حق دارد به او اعتراض و انتقاد کند و کسی نمی تواند بگوید که چون این حاکم اسلامی است و از سوی خدا آمده بنابراین مردم و رعیت حق انتقاد و اعتراض ندارند. در تاریخ فلسفه سیاسی ما یعنی در ۱۵۰۰ سال، تنها دو نفر از این حرف دفاع کردند، یکی حضرت علی(ع) که فرمودند: مردم بر من نظارت کنید و برّی از آن نیستم که پایم نلغزد؛ اگر در سیاست نظارت نباشد قطعاً فساد ایجاد می شود. امام حسین بر اساس این درسی که پدرش به او داده و فهمی که از قرآن دارد، می گوید که نمی توانم یزید را برتابم، به حضرت می گویند، یزید حاکم مسلمان و ولی امر مسلمین است، حضرت بیان می دارد، هر کسی که می خواهد قدرت را به دست بگیرد و به مردم خدمت کند، اما این شخص باید ظالم نباشد و کارآمدی لازم را داشته باشد.

دکتر ناصر مهدوی افزود: امروز هم نمی گوییم روحانیت حق ندارند قدرت سیاسی را به دست بگیرند، اما به فرض هم که قدرت سیاسی را به دست گرفت، باید کارآمدی و بهره وری خود را نشان دهد، مشخص باشد که درد مردم را کاسته و جامعه را به سوی سلامت پیش برده و از منابع حقوقی و فردی جامعه دفاع کرده است، اگر این اقدامات را انجام ندادید، اینکه خلیفه مسلمین هستید دلیل سکوت نمی شود.

وی به تحلیل یکی از پاسخ های امام حسین به معاویه پرداخت و اظهار کرد: معاویه خطاب به امام حسین می گوید: لا تَرِدُ هذِهِ الْاُمَّهَ فی فِتْنَهٍ؛ مردم را در فتنه نیانداز و بیعت کن، حضرت پاسخ می دهد: فتنه تو هستی که در امانت خیانت کردی و مردم را به فساد کشاندی، خداوند این حق را به من داده که به عنوان یک انسان به ناکارآمدی و سالم نبودن و ناشایستگی حاکم اعتراض و انتقاد کنم حتی اگر این حاکم را شخص پیامبر نصب کرده باشد. مگر ابن عباس را حضرت علی نصب نکرد، پس از اینکه ابن عباس خطا کرد، علی او را عزل و با وی ستیز کرد. مگر عثمان بن حنیف و منذر بن جارود را علی(ع) نصب کرد، ولی وقتی کج رفتند امام در مقابلشان ایستاد و مردم در مقابلشان شورش کردند و امام از مردم حمایت کرد. امام حسین این درس را داد که شما نمی توانید بگویید که چون فلان حاکم مسلمان است، حق انتقاد نداریم.

آموزه پنجم قصه مرگ است

وی در مورد آموزه پنجم قیام امام حسین(ع) بیان کرد: آموزه پنجم قصه مرگ است که امام می گوید، مرگ پدیده ترسناکی نیست بلکه تنها آدمی را از این سو به سوی خداوند پرتاب می کند و آدمی با مُردن یک زندگی بسیار باشکوه، زیبا و پر جلالی را آغاز می کند. امام می گویند که از مرگ نهراسید و درباره مرگ بیاندیشید و سپس باور می کنید که مهلت زندگی روی این عالم محدود و اندک است لذا این عمر شریف را هدر نمی دهید و با امور بیهود، چرکین و آلوده نمی کنید. اگر به مرگ بیاندیشید تکبر، غرور و خودخواهی شما فرو می ریزد.

دکتر مهدوی افزود: نفس سرکش و مغرور آدمی با یاد مرگ شکسته می شود. به قول سعدی:

بیفکن خیمه تا محمل برانند * که همراهان این عالم روانند

زن و فرزند و خویش و یار و پیوند * برادر خواندگان کاروانند

یکی بر تربتی فریاد می خواند * که اینان پادشاهان جهانند

بگفتم تخته ای بر کن ز گوری * ببین تا پادشه یا پاسبانند

بگفتا تخته بر کندن چه حاجت * که می دانم که مشتی استخوانند

این جمله از حضرت علی(ع) است وقتی مرگ می رسد، آدم های سرکش چنان در خاک فرو می روند که گویی هرگز متولد نشده بودند، وقتی این دنیا اینگونه است چرا تکبر، غرور و خودخواهی و لاف های بیهوده زدند؟! انسان تا زندگی می کند باید از زندگی لذت ببرد و تا هست باید زمانش را در مسیر درست و سازنده به کار ببرد، مرگ در حقیقت آدمی را به آغوش خداوند پرتاب می کند و به عرصه بسیار وسیع، والا و گرانبها هدایت می کند.

تو مکن تهدید از کشتن که من * تشنه زارم به خون خویشتن

آزمودم مرگ من در زندگیست * چون رهم زین زندگی پایندگیست

در حال حاضر مساله اصلی جامعه ما، حکمرانی است

دکتر مهدوی در پاسخ به این پرسش که کدام یک از آموزه های قیام امام حسین(ع) برای امروز جامعه ایران در دو سطح مردم و کارگزاران دارای اولویت است؟ گفت: در حال حاضر مساله ما، حکمرانی است. بخش زیادی از این مردم که در این سرزمین زندگی می کنند، انسان های پخته ای هستند. برخی از روشنفکران عزیز که احترام عمیقی به این افراد قائل هستم، پیش فرض شان این است که مردم ما بیمار هستند. اغلب این افراد که سخنرانی می کنند، می گویند که مردم باید خود را اصلاح کنند معنی این سخن این است که گویا این مردم بیمار و کج هستند، این انصاف و قضاوت عادلانه در حق مردم این روزگار ما نیست، چهل سال است که نمونه های بسیار بزرگی از مقاومت را از خود نشان دادند، در موارد بسیار انتخابی که کردند، شعور بلند اینان را نشان داد، اعتراضات درست و سالمی داشتند و براساس میزان مطالعات و اقبالی که به علما و متفکران می کنند، این انصاف نیست که پیش فرض همه کارهایمان این باشد که مردم بیمار هستند و بگوییم که ملت باید خود را اصلاح کنند که در این صورت همه چیز خود به خود درست می شود. به نظرم بسیار قضاوت غیر علمی، ناپخته، غیر واقعی و حتی غیر اخلاقی است.

وی تصریح کرد: مردم با مشکلات بسیاری رو به رو هستند، برخی از مناسبات ما ممکن است که سالم نباشد، ولی ما زاییده این جامعه هستیم، وقتی مشکل مسکن، اقتصاد، بهداشت، امنیت، خانوادگی، شغل و درآمد در حد تخریب گرانه و ویرانگرانه وجود دارد و برخی  همچنان در مسیر غلطی که دارند، اصرار می ورزند، بنابراین بحران جدی جامعه ما، بحران مشروعیت و حاکمیت یا حاکمرانی شایسته است. واقع این است که حکمرانان باید از امام حسین(ع) بیاموزند و در رفتار خود تجدید نظر کنند و حقوق انسان ها را بر خواسته و تمایلات خود ترجیح دهند. جملات امام علی(ع) را امروز بیش از همه زمان ها به یاد بیاورند. حضرت علی(ع) فرمودند: «قدرت و دنیای شما از عطسه بُز در مقابل من حقیرتر است.» حضرت در جنگ صفین کفش خود را به ابن عباس نشان می دهند و می فرمایند: «این کفش چقدر ارزش دارد؟ ابن عباس پاسخ می دهد: ارزشی ندارد، حضرت می فرماید: از تمام دنیای شما برای من با ارزش تر است. ابن عباس می گوید: پس چرا خلافت را پذیرفتید، حضرت می فرماید: فقط برای اجرای عدالت و رعایت حقوق انسان ها». امروز برخی مسئولان ما اصلاً به دنبال رعایت حقوق انسان ها نیستند و تنها میل، سلیقه و خواست خود را به دیگران تزریق می کنند.

وی گفت: جهت گیری برخی ساختارها و مسئولان فعلی تامین حقوق انسان ها، تامین خواسته ها، حفظ امنیت، شرافت انسانی و بالابردن سطح زندگی انسان ها نیست به همین دلیل امام علی(ع) به این نوع مسئولان اعتراض می کند و از اینان فاصله می گیرد لذا اگر پیرو حضرت علی(ع) و طرفدار امام حسین(ع) هستید، بیاندیشیم و پاسخ دهیم که کدام جنبه از رفتار شما شبیه تقاضای امام علی(ع) و امام حسین(ع) از ماست!؟ امروز اگر امام حسین(ع) بود بر اصلاح تأکید می کرد و اصلاح در این صورت میسر می شود که به مردم فرصت نظارت دهند، رسانه ها انقدر فشرده  نباشند. جامعه تلطیف و شفاف شود و حقیقت از دل آن بیرون بیاید. حق اعتراضی که امام حسین(ع) برای خود قائل بود امروز حکمرانان برای خود بدانند.

مردم از قیام امام حسین(ع) درس مروّت، مدارا و شکیبایی بگیرند

این پژوهشگر در مورد اینکه برای مردم امروز جامعه ایران، دریافت کدام آموزه قیام امام حسین(ع) اولویت دارد؟ گفت: مردم درس مروّت، مدارا و شکیبایی بگیرند، زود به هم نتازند و درباره یکدیگر قضاوت و داوری ناحق نکنند و آبروی یکدیگر را نبرند، خشونت اولین چاره دردهای ما نیست، مقداری تحمل و صبر ضروری است؛ وقتی می بینند که امام حسین(ع)، حرّ را بخشید، یاد بگیرند که می شود با بخشش هم افراد را بیدار و هم تنبیه کرد، با مدارا از بخشی از دارایی های خود برای آدم های ناتوان بگذاریم تا این جامعه ی سختِ بلا زده، بتواند به ساحل نجات برسد.

حق نظارت، انتقاد و اعتراض مردم را به رسمیت بشناسیم

وی ادامه داد: اینکه کسی مَشک خود را خالی می کند، بدین معناست که به دنبال اختلاس و جمع آوری ثروت از راه نامشروع نباشید بلکه همان ثروت مشروعی هم که دارید، وسط میدان بگذارید و اجازه دهید انسان رنج کشیده نیز از زندگی سهمی ببرد در آن صورت مطمئن باشید که خداوند رزق و روزی شما را چندین برابر می کند؛ بنابراین معتقدم مردم باید مدارا، شفقت، عقلانیت و دور اندیشی، حاکمان نیز باید عدالت را از امام حسین(ع) بیاموزند و این عدالت هرگز موثر نمی شود مگر در صورت به رسمیت شمردن حق نظارت، انتقاد و اعتراض به مردم؛ مردم وقتی به چنین حقی دست پیدا کنند، حاکمان می توانند مسیر را درست تر و سریع تر طی کنند و فساد کاهش یابد.

پیام امام حسین(ع) به سه گروه حاکمان، مردم و علماست

دکتر مهدوی در پاسخ به این پرسش که کدام آموزه قیام امام حسین(ع) برای اصلاح جوامع مسلمین در شرایط فعلی ضروری تر است؟ اظهار کرد: این آموزه ها در تمام جوامع توأمان است، البته متأسفانه به غیر از برخی از کشورهای خاورمیانه، بسیاری از مسلمانان در فقر و تنگدستی به سر می برند، پیام امام حسین(ع) به سه گروه حاکمان، مردم و علماست؛ هم مردم باید قدر و قیمت خویش را بدانند و هم علمای آنها فهم درستی از دین ارایه دهند، ضروی است برخی روحانیون فهم های اشتباه و غیر واقعی را از ذهنشان بیرون ببرند و کنار مردم بایستند و حرف های عالمانه و متفکرانه بزنند. برخی حکمرانان که شایستگی خود را به اثبات نرساندند البته ممکن است که در برخی از کشورها شیوه هایی از حکمرانی ببینید که مفید بوده و باید الگو باشد، مثلاً مالزی در این زمینه الگوی خیلی خوبی داشته است، مراکش به سمت الگوهای سازنده می رود، این الگوهای حکمرانی هم علمی است و هم توجه به مسایل روز جامعه می شود و هم مردمی است یعنی حق نظارت و رعایت حقوق انسان ها و تأمین نیازهای آنها را سرلوحه خود قرار می دهند به این ترتیب موفق هستند لذا پیام امام حسین(ع) اولاً باید به گوش تک تک آدم ها برسد و درک درستی از امام حسین(ع) پیدا کنند.

مردم آموزه ها و پیام امام حسین(ع) را به دست افراد کم سواد  نسپارند

وی ادامه داد: مردم ایران و سرزمین های دیگر، آموزه ها و پیام امام حسین(ع) را بدون تعصب و خط کشی شیعه و سنی به دست افراد کم سواد نسپارند؛ برای ماجرای عاشورا مرثیه لازم است و اشک هم بی اختیار از دل آدمی خارج می شود و این اشک باید صرف عشق شود و عشق باید انسان را پیرو یک قهرمان بزرگ کند بنابراین مردم باید در مسیری پیش بروند که بر آگاهی و درک خود بیافزایند و ایده های انسانی تر و اخلاقی تر از دین را برگزینند. عالمان و متفکران خود را حمایت کنند و عرصه رشد فراهم شود.

مهدوی خاطرنشان ساخت : برخی حکمرانان هم باید از خود محوری، خودخواهی، مطلق نگری و خود بینی دست بردارند و عدالت را جایگزین خودخواهی خود کنند که تنها راه آن نظارت، شفافیت، حق انتقاد و اعتراض مردم است.برخی علما نیز بدانند که بسیار از رشد و ترقی و اتفاقات معرفتی عقب مانده اند و باید خودشان را برسانند، مردم با هیچ روحانی و انسانی که از معنویت صحبت می کند، سر دشمنی ندارند، اگر یک نفر پیدا شود که سخنان برازنده و قابل قبول داشته باشد سخت به او احترام می گذارند. به عنوان مثال آیت الله سیستانی شخصیتی است که صغیر و کبیر، شیعه و سنی، بزرگ و کوچک، بی دین و با دین به دلیل نحوه سلوک، مردم داری و بیان سخنان عقلانی، دور اندیش و پخته به ایشان احترام می گذارند. علما باید پیشرو و پیشاهنگ معرفت باشند، مردم باید وقتشان را صرف کنند برای اینکه درک بهتری از دیانت و دنیا پیدا کنند.

وی در ادامه در مورد مفهوم عزاداری برای امام حسین(ع) و آداب این عزاداری گفت:

مولانا می گوید: روز عاشورا نمی‌دانی که هست * ماتم جانی که از قرنی بهست

جامعه ای که عزیزترین، فرزانه ترین و عالم ترین انسان خود را بکشد، بزرگترین تراژدی و مصیبت را به وجود آورده است

اگر یک قرن انسان های دیگر را قربانی کنند و حوادث تلخ و ناگوار رخ دهد به اندازه مصیبت امام حسین(ع) نیست، عصر عاشورا عصر دردناکی بود، قومی یک انسان فرهیخته، والا و درخشان را دعوت می کنند و سپس راه را بر وی می بندند و آب را از آنان دریغ کرده و یارانش را یک به یک می کشند و او را کنار همسر و فرزندانش قطعه قطعه می کنند و هزاران مصیبت دیگر را بر سر این جماعت فرزانه به وجود می آورند. جامعه ای که عزیزترین و فرزانه ترین و عالم ترین انسان خود را بکشد، بزرگترین تراژدی و مصیبت را به وجود آورده است،  خود این یک فاجعه دردناک است که انسان تا ابد باید نسبت به آن اندوهناک شود، لحظه به لحظه این غربت و تنهایی دل آزار و دل شکاف است به این معنا آدمی را عزادار و محزون می کند و احساسات انسان را تحریک می نماید، واقعه و مصیبت بزرگ است و دل آدمی غمگین می شود و معتقدم غم همیشه منفی و تباه نیست، غم گاهی یک جنبش عظیم در وجود انسان ایجاد می کند. مولانا می گوید: نالم ایرا ناله‌ها خوش آیدش * از دو عالم ناله و غم بایدش / چون ننالم تلخ از دستان او * چون نیم در حلقهٔ مستان او/ به عنوان مثال غم اینکه من کنار خداوند نیستم می تواند جنبش، غوغا و طوفانی در وجود انسان ایجاد کند. بنابراین عزاداری که می توان از آن دفاع کرد و مقبول است آن نوع اندوه و غمی است که جنبشی در انسان به وجود آورد و چشم انسان را باز کند و انسان را متوجه یک وجود باشکوهی کند که انسان ها می توانند با توجه به آن درس های بزرگی بیاموزند؛ این نوع غم، غم بیداری است.

غم گاهی یک جنبش عظیم در وجود انسان ایجاد می کند

 

در عزاداری ها به دنبال غم بیداری باشیم

دکتر مهدوی بر غم بیداری تأکید کرد و گفت: گاهی غم در دل دارید و شما را مدام افسرده و غمگین می کند و هیچ ثمره ای برای شما ندارد،  اما زمانی غمی وجود دارد که جنبش، قیامت و شوری در وجود انسان ایجاد می کند و چشم آدم را باز می نماید. مُرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم * دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم.

غمی که برای امام حسین(ع) است اگر موجب بیداری و شناخت این طریقت شود و اشک موجب وصل بین ما و حضرت شود و پیروی از ایشان گردد، قطعاً این غم شرافتمند و موهبتی است که بر هر دلی می نشیند.

شعار سال،  با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از سایت خبری شفقنا ، تاریخ انتشار 5     شهریور    99، کد خبر:   999238، www.shafaqna.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین