شعار سال:زمان احمدینژاد فکر میکردم هیچکس بیشتر از این آدم نمیتونه چیزای عجیب و غریب بگه. بعدش روحانی اومد یه چیزایی رو کرد که الان چند وقته به احمدینژاد به چشم نیچه و اسپینوزا نگاه میکنم.
تا اینکه تازگیها یه بزرگواری بعد از فوتش روی تخت غسالخونه چشماشو باز کرده و یه نگاه مهربانانه به فرد شوینده کرده و دوباره چشماشو بسته. اینجا بود که یه فانوس برداشتم و رفتم دنبال روحانی بگردم و ازش عذرخواهی کنم و بهش بگم که تو عاقلانهترین حرفایی که من توی عمرم شنیدم رو زدی!
اما دو سه روز قبل یه چیز جدید شنیدم که هنوز نتونستم هضمش کنم. قبلیها رو هم هنوز نتونستم هضم کنم ولی بابت شنیدن این مورد واقعا ضربه روحی سنگینی بهم خورد. مطمئنم که شمام شنیدید ولی نمیدونم چقد از شنیدنش آسیب دیدید و الان توی چه وضعیت روحیای هستین. اینکه غربیها بخوان با استفاده از واکسن کرونا توی ما GPS بذارن که بخوان کنترل ما رو به دست بگیرن، یه ایدهایه که به ذهن اسپیلبرگم نمیرسه.
ولی چیزی که داره منو بیشتر از همه اذیت میکنه اینه که غربیها چرا باید یه همچین نقشه پیچیدهای بکشن که کنترل ما رو به دست بگیرن؟ کنترل چیِ ما رو به دست بگیرن؟ ما چه نقطه قوتی داریم که بابتش اونا دوست دارن کنترل ما دستشون باشه؟! بعد اصن گیریم که اونا GPS رو گذاشتن توی شیشه واکسن، دستگاه GPS چه جوری از توی سوزن رد میشه میره داخل سُرنگ بعد وقتی دوباره سُرنگ رو فشار میدن از توی سوزن رد میشه میاد میره توی ما؟!
گیریم که اصن رد شه بره. غرب کنترل ۸۰ میلیون نفرو بگیره دستش که چی کار کنه؟!
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از پایگاه تحلیلی خبری عصر شهرکرد