پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۲۲۴۰۵
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۸
مصطفی داننده در یادداشت زیر به نقد سخنان چند روحانی در نشستی با موضوع مهاجرت، پرداخته است.
شعار سال: نشستی با موضوع «مهاجرت» برگزار شده که خروجی‌اش این حکم است: «مهاجرت از ایران، خروج از جامعه ولایی است که جزو گناهان کبیره می‌باشد.».

چون این نشست برچسب فقهی داشت، نمی‌توانم نظری در باب این مسئله بدهم و قطعا هستند فقیهان که می‌توانند در این مورد اظهار نظر کنند. نکته‌ای که من می‌خواهم در این نوشتار به آن اشاره کنم، دلیل این مهاجرت است. کاش نشستی در کشور درباره این موضوع که چرا نخبگان ایران در حال مهاجرت هستند؟ برگزار شود.

واقعا چرا جوانان این سرزمین به ویژه آن‌هایی که دستی بر آتش علم دارند، به راحتی ترک وطن می‌کنند و در کشور‌های دیگر مشغول کار می‌شوند.

این بچه‌ها، بخشی از زندگی خود را که جوانی می‌نامندش به درس خواندن گذراندن، به امید اینکه بعد از پایان درس به جایگاه اجتماعی مناسب و رفاه نسبی برسند. هدف آن‌ها از ابتدا نه مهاجرت بلکه خدمت به سرزمین مادری‌شان بود.

بعد از پایان درس، آن‌ها به هر دری زدند، با در بسته و سیستم بورکراتیک مسخره کشور برمی‌خوردند. البته بخشی هم موفق شدند و توانستند برنامه‌های خود را پیش ببرند.

آن‌ها با بالاترین مدرک علمی از بهترین دانشگاه‌های کشور، مجبور به کار در مکان‌هایی شدند که کمترین حقوق را به آن‌ها می‌دهند. هیچ استقبالی از طرح‌های آن‌ها نمی‌کنند. به زبان ساده هیچ احترامی به درسی که خوانده شده گذاشته نمی‌شود. خیلی از آن‌هایی که می‌روند، فقط به دنبال یک زندگی معمولی و قدری احترام هستند، نه شق القمر!

جوان نخبه ایرانی آنقدر در اداره‌های دولتی، توسط کارمندان سنگ قلاب شده است که دیگر توان ادامه راه را ندارد. رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهد.

او سعی می‌کند به جایی برود که نظرش را می‌شوند و برای پیچاندنش، ایراد‌های بنی اسرائیلی نمی‌گیرند. نخبه دوست دارد، به جایی برود که برای تصویب یک پروژه احتیاج به هفت خوان رسم نباشد. جایی که محتاج هزار امضای این مدیر و آن مدیر نباشد.

کافی است کمی با آن‌ها حرف بزنید و بفهمید، دلیل این رفتن چیست. متاسفانه نه نخبگان کشور که حتی آن‌هایی که هنری دارند در هر زمینه‌ای و حتی بی‌هنران هم به فکر رفتن هستند. از آن‌ها بپرسی دلیل رفتن‌شان را می‌گویند به دنبال یک زندگی معمولی و یک جامعه عادی می‌رویم.

عادی در منظر این افراد یعنی جامعه‌ای که ثبات داشته باشد. هر روز شیر و مرغ را به یک قیمت نخرند. تورم و گرانی پدرشان را در نیاورد. ارزش پول‌شان حفظ شود. داشتن یک زندگی عادی خواسته زیادی نیست.

دوباره به نشست برگزار شده برگردیم. حرف‌های این نشست به شدت مرا یاد «زینب ابوطالب» انداخت. مجری تلویزیون که گفته بود که اگر این شرایط را دوست ندارد، پاسپورت بگیرید و بروید.

می‌شود با این دو تفکر شوخی کرد و به آن‌ها گفت، ما چه کنیم برویم یا بمانیم. حلال است یا حرام؟

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از عصر ایران، تاریخ انتشار:۲۵ دی ۱۳۹۹، کد خبر:۷۶۵۳۱۱، www.asriran.com
اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۵
0
0
بعید میدونم این روزها کسی بنیه مالی خوبی داشته باشه و به مهاجرت فکر نکرده باشه کسیی که موندن همه بی پولن تقریبا
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۶
0
0
اینایی که موندن و خواستن سرمایه گذاری هم بکنن دولتی ها سرمایه هاشون رو دود کردن
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین