ابوهریره رضی الله عنه میگوید: صحابه به پیامبر صلى الله علیه وسلم گفتند: ای رسول خدا! شما با ما هم شوخی میكنید؟! فرمودند: من به جز سخن حق چیز دیگری نمیگویم. (سنن ترمذی: ۱۹۹۰؛ أبوعیسىٰ گوید: این حدیث حسن و صحیح است.)
تبسم نشانهای از آیات الهی و نعمت ربانی بزرگی است؛ لبخند افسون مباحی است كه از قلب سرچشمه میگیرد و بر لبها نقش میبندد و از این طریق بوی خوش دوستی را افشانده و نسیم محبت را میپراكند و عقدههای بغض و كینه را میگشاید تا الفت و اخوت را در هم آمیزد.
چنانكه ابن عیینه رحمه الله گفته است: خوشرویی دامی برای شكار دلهاست.
ابن عمر رضی الله عنهما پسرش را چنین وصیت میكرد:
بُنَیَّ! إِنَّ البِرَّ شَیءٌ هَیِّنٌ /∗/ وَجْهٌ طَلِیْقٌ وَكَلَامٌ لَیِّنٌ
پسرم! همانا نیكوكاری بسیار ساده است: روی گشاده و گفتار نرم میخواهد.
پیامبر محبوبمان، محمّد صلى الله علیه وسلم، این اخلاق زیبای تبسم و گشادهرویی را نهادینه كرد و این زبانِ ظریفِ بین المللی را با گفتار، رفتار و كردار عطرآگینش به انسانیت آموخت.
ایشان صلى الله علیه وسلم همیشه تبسم به لب و گشاده رو بود؛ هر كه بدیهتاً او را میدید، دوستش میداشت و هر كه او را میشناخت، خود و خانواده و گرانبهاترین چیزش را نثار او میكرد!
تبسم ایشان برای خانواده و یارانش بذر پاكی بود كه دو چندان ثمره میداد؛ یك خوبیای در دنیا و ثوابی در آخرت.
خوبی دنیا شادمانی قلب و راحتی وجدان است و فواید دیگری برای تندرستی بدن دارد كه پزشكان آنها را به اثبات رساندهاند، همچنین مصلحتهایی اجتماعی و شرعی نیز در پی دارد؛ از جمله به دست آوردن دلها و پیوند دادن آنها به ریسمان محبتی استوار و ترغیبشان به دیندوستی.
پس تبسم پُست پیشتازی به سوی تمام مردم است كه در این باره نه مشقت مالیای سبب زحمتمان میشود و نه دچار خستگی جسمانی خواهیم شد؛ بلكه با پرتو سریعی فرستاده میشود كه اثر خوب آن، با عظمت در دلها ماندگار میشود.
و اما خوبیِ اُخرویِ آن؛ ثوابی است كه به اندازهی پاداش صدقه و بذل مال در اعمالنامهی انسان ثبت میشود. لذا تبسم در چهرهی مسلمان، صدقهی مازادی است كه از فقیر و غنی به طور مساوی برمیآید.
گاهی برخی گرفتگی و خشكی را ترجیح داده به یك لبخند هم بخل میورزند تا چنین وانمود كنند كه اهل زهد و عبادت هستند یا گشادهرویی را سبب سختدلی و غفلت و از بین رفتن مروت میدانند! آنها كجا و رفتار پیامبر صلى الله علیه وسلم و سنّت، آسانگیری دینی و مهربانیاش كجا؟!
آیا نمیبینند كه پیامبر صلى الله علیه وسلم چگونه به خاطر خوشحالی از رحمت پروردگارش ـ تبارك وتعالىٰ ـ خندیده است كه دندانهای جلویش آشكار گردیده است؛ ایشان صلى الله علیه وسلم با كودكان شوخی كرده و آنها را تسلی میداد و با یارانش صمیمی بود و شوخی میكرد تا جایی كه یكی از آنان كه از حضرت ایشان شگفت زده شده بود، میگوید: «آیا شما هم با ما شوخی میكنید؟!»
شوخی خود را از ایشان باز نداشت و آن را منافی با مقام نبوت و شرف رسالت و امر مهم دعوت الىٰ الله ندانست و با قانون مزاحگونهی نیكش به آنان همین قدر فرمود كه: «من جز سخن حق چیز دیگری نمیگویم»؛ یعنی گفتارم راست و عادلانه است.
خلاصه اینكه شوخی، مناسب و پسندیده است، اما در جای خودش؛ نه در هر آنی شوخی خوب است و نه همیشه جدی بودن مناسب است.
أُهَازِلُ حَیْثُ الهَزْلُ یُحْسِنُ بِالفَتَىٰ /*/ وَإِنِّی إِذَا جَدَّ الرِّجَالُ لَذُو جَدِّ
هنگامی كه شوخی برای جوانمرد نكوست، شوخی میكنم و هرگاه مردان از خود جدیت نشان دهند، جدی میشوم.
راغب رحمه الله میگوید: مزاح و شوخی وقتی كه به طور میانه باشد، خوب است و افراط در آن، ارزش انسان را از بین برده و به افراد نادان جرأت میدهد و تركِ آن دوستان را گرفته و همنشینان را به وحشت در میآورد؛ آنچه از آن نهی شده، آن است كه با دروغ همراه باشد یا مداومت بر آن از یاد الله تعالىٰ باز دارد. (فتح الباری: ۱۰/ ٥٢٦؛ تحفة الأحوذی: ٦/ ۱۰۸؛ فیض القدیر: ۳/ ۱٤)
بعد از این؛ آیا مربیان، معلمان، داعیان، مشاوران آموزشی، پدران، مادران، مسؤولان و دستاندركاران حاضراند كه لبخند را بر لبانشان بنشانند تا زیردستان و رعایایشان از آنان پیروی نمایند؟!
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری سنت آنلاین، تاریخ انتشار: پنجشنبه 3 دی 1394 ، کدخبر: - ، www.sunnatonline.com