آیا علاقهمند هستید فرزندانتان را با انواع مدیومهای رسانهای آشنا کنید؟! آیا فرزندان شما به انواع رسانه دسترسی دارند؟! آیا کودکان و نوجوانان شما از رسانههای مختلف تاثیر مستقیم میگیرند؟! آیا ادبیات آثار مختلف نمایشی روی فرزند شما تاثیر گذار است؟! آیا آثار نمایشی در گونههای مختلف درام روی رفتار و طرز برخورد فرزندان شما موثر است؟! پاسخ این سوالات در یک تحقیق میدانی و در گفتگو با چند خانواده ایرانی از نقاط مختلف شهر تهران حائز این نکته بود که رسانه تاثیرات روحی و روانی شایان ذکری روی مخاطبانش دارد و کار به جایی میرسد که والدین در مدیریت کودکان در دسترسی به محتوای قالب رسانهها عملا نمیتوانند موثر واقع شوند در اینجا وظیفه برنامه ساز است که از ادبیات، ساختار و تاثیری که میتواند اثر بر مخاطب داشته باشد مراقبت کند.
شعار سال: امروزه با پیشرفت تکنولوژی راههای دستیابی به برنامه ها، فیلمها و سریالهای روز دنیا بسیار سهل و آسان است به همین دلیل کودکان و نوجوانان کشور ما نیز به فیلمهای سینمایی و سریالهایی روز دنیا که برای کودکان و نوجوانان ساخته شده دسترسی دارند و قطعا در این شرایط تولیدات داخلی در قیاس با آثار مطرح دنیا قرار میگیرند و اینگونه، رقابتی برای جذب مخاطب برای آثار کشورمان با دیگر آثار روز دنیا به وجود میآید.
در گفتگو با چند کارشناس این موضوع را مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه میخوانید:
امانالله قرائی مقدم: کارتونها، سریالها و فیلمها زمینهساز فرار مغزها شدند/ هدف کارتونهای غربی شستوشوی مغزی کودکان و نوجوانان است!
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس، در خصوص مفید بودن تولیدات سینما و تلویزیون برای کودکان و نوجوانان به خصوص دانش آموزان به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: به طور کلی باید در بین برنامههایی که برای کودکان و نوجوانان تولید شده از لحاظ سن و جنسیت تنوعی صورت بگیرد، ولی به طور قطع بر اساس تحقیقات جامعه شناسی، آموزش سمعی و بصری برای کودکان به مراتب موثرتر است. به قول چینیها آنچه یک تصویر و یک عکس به من نشان میدهد هزاران کلمه قادر به بیان آن نیست یعنی نمیتواند آن را گویا کند؛ بنابراین بر اساس تحقیقات روانشناسان اجتماعی معلوم شد که هیچ وسیلهای مثل رسانههای تلویزیونی در طرز تفکر، رفتار، گرایش، خواستهها و در ایجاد امیال و چیزهای جدید که آنها را به سوی فرهنگ و تمدن غربی سوق دهد موثر نیست. فیلمهای سینمایی مانند «لوک خوش شانس»، «تام و جری»، «پلنگ صورتی» و کارتونهایی از این قبیل به تدریج کاری کردند که کودکان و نوجوانان جهان سومی به نوعی غرب زده شوند یعنی غرب را بهشت روی زمین کردند و کارتونها، سریالها و فیلمها فرار مغزها را به وجود آوردند و این مسئله باعث شد تا کودک و نوجوان با فرهنگ اصیل خود بیگانه شود و یک بچه غربی بار بیایند. البته این مبتنی بر یک تئوری بزرگ به نام تایلور است؛ طبق گفته او مردم جهان باید به سمت فرهنگ برتر دنیا که همان (به عقیده او) فرهنگ فراماسون است بروند پس بنابراین باید برای جهان سوم تا جایی که میتوانیم برنامه بسازیم تا فرهنگ و تمدن غربی را القا کند. مارشال، مارسل و راسول روانشناسان اجتماعی بودند که جنگ رسانهای راه انداختند، آنها چنین بیان کردند که باید با ابزار مناسب پیام رسانی را تقویت کرد و طولی نکشید تا تلویزیون اختراع شد و بعد از آن تلفن همراه و اینترنت به میان آمد. راسول بعد از به میان آمدن این رسانهها شروع به مغزشویی کرد و گفت جوانان باید از طریق این ابزار، منفعل و از خود بیخود شوند. امروزه ماهوارهها کارتونهای جذابی برای کودکان ساختند که در آن پسران خوش تیپ و دخترانی حضور دارند که بسیار زیبا هستند و خنده و شادی در این کارتونها به شدت زیاد است و کودکان کم کم به سمت این کارتونها گرایش پیدا میکنند و از کانالهای تلویزیون زده میشوند. در واقع همه اینها هدفی در جهت مغزشویی کودکان و نوجوانان است، چون آینده جامعه متعلق به آنهاست؛ بنابراین مسلم است که مهمترین و اصلیترین وسیلهای که بر روح و روان، طرز رفتار، نحوه بیان و کردار و تعاملات اجتماعی شان اثر میگذارد همین کارتونهاست.
او در ادامه به مشکلات تلویزیون و سینما پرداخت و بیان کرد: تنها مشکل تلویزیون این است که کانالهای بیشتری به آن اضافه نمیکنند و تنها یک یا دو کانال برای کودکان در نظر گرفته شده و از آن چیزی را که باید پخش کنند دریغ میکنند در حالی که صدها شبکه برای بزرگسالان وجود دارد، اما باز هم در آن کوتاهیهایی دیده میشود. بنده در دو مقالهای که نوشتم به نام «آتشی در نیستان» و «زنگها برای ما به صدا در میآید» اشاره کردم مردم باید در افکار خود خانه تکانی کنند و به سمت فرهنگ غرب کشیده نشوند و تلویزیون میتواند در این زمینه تأثیرگذار باشد.
این جامعه شناس در پایان به چگونگی حل مشکلات تلویزیون و سینما پرداخت و گفت: برای حل این مشکلات میتوانیم تغییر نگرشی درباره ایدئولوژی حاکم بر جامعه داشته باشیم تا گروههایی که در تلویزیون فعالیت دارند بتوانند بهترین برنامهها را تحویل مردم دهند در واقع تا زمانی که به این شیوه ادامه دهیم وضع بدتر خواهد شد؛ بنابراین من چشم انداز خوبی با این وضعیت نمیبینم و باید تغییراتی در این زمینه داشته باشیم. من معتقدم در این سالها برای کودکان و نوجوانان هیچ فعالیتی صورت نگرفته و از نظر آموزشی و پرورشی هم به هیچوجه به مرتبه خوبی نرسیدیم.
احمد مازنی: تولید فیلم برای کودکان به مراتب سختتر از تولید فیلم برای بزرگسالان است/ آثار تلویزیون باید منطبق با فرهنگ خانواده و جامعه باشد/ خانوادهها باید مراقب باشند فرزندانشان هر فیلمی را نگاه نکنند
احمد مازنی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس دهم در خصوص اینکه تولیدات تلویزیون چقدر میتواند برای کودکان و نوجوانان مفید باشد به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر برنا گفت: یک بخش مطلب به اصل تاثیر فیلم در رفتار، روان، مسائل اجتماعی، فرهنگی و تربیتی انسان مربوط میشود و اینها اختصاصی به کودک و نوجوان و بزرگسال ندارد به طور کل فیلم به شدت تاثیر گذار است مخصوصا فیلمی که در سینما مشاهده میشود به این دلیل که تمرکز کاملا روی آن زیاد است، در واقع این تاثیر بستگی به محتوا و جنبههای فنی و کاراکترهای حاضر در فیلم دارد. جهان کودک و نوجوان از لحاظ سن تفاوتها و پیچیدگیهای خاصی نسبت به بزرگسالان دارد، کودکان و نوجوانان در سنین ۸ تا ۱۱ سال هنگامی که فیلم سینمایی را مشاهده میکنند نمیتوانند فیلم و واقعیت را از هم تفکیک کنند و کار سینمایی را به یک واقعیت میپندارند، در نتیجه با صاحبان نقشهای مختلف فیلم ارتباط برقرار کرده و همه رفتارها را واقعی تصور میکنند بنابر این در اصل ارتباط کودکان و نوجوانان با فیلم حتما باید با رعایت اصول تربیتی و روانشناختی صورت بگیرد و خانوادهها باید مراقب باشند تا فرزندانشان در شبکههای مختلف پای هر فیلمی ننشینند و هر فیلمی را نگاه نکنند.
او افزود: باید بین فیلمهای کودکان و بزرگسالان تفاوتی باشد حتی ممکن است در اثر تولید شده شرایط سنی مشخص نشده باشد و بزرگترها باید مدیریت و کنترل کافی داشته باشند. کودکان و نوجوانان فیلم را واقعیت میپندارند و این واقعیت پنداری باعث میشود اگر یک فیلم خشن پخش شود کودک خود را در آن نقش ببیند و حتما فرصتی پیدا میکند تا آن را ایفا میکند. در طرف دیگر از بسیاری واقعیتهای زندگی مانند مسائل جنسی، فرهنگی و اجتماعی آگاه نیستند و، چون با این واقعیتها آشنایی ندارند دچار اضطراب میشوند و کنترل آن کار بسیار مشکلی است و باعث گرفتاری برای خود و خانواده میشوند؛ بنابراین چه در تلویزیون چه در سینما کارشناسان و صاحب نظران باید در انتخاب محتوا و موضوع و هم در انتخاب ژانر و هنرپیشهها و بازیگران دقت و مراقبت کنند.
مازنی خاطرنشان کرد: آثاری که در تلویزیون تولید میشود باید منطبق با فرهنگ خانواده و جامعه باشد، در کنار این مسائل باید به ارتباط بچهها با اینترنت پرداخت، چون یک امر مهم تلقی میشود؛ در واقع هنگامی که کودکان در اینترنت هستند ممکن است با برخی فیلمها و آثار سینمایی مواجه شوند که کاملا در جهت ابتذال و انحراف روانی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری قرار بگیرند و باید خانوادهها و صدا وسیما بر این مسئله مدیریت داشته باشند.
احمد مازنی در پایان با اشاره به اشکالات این تولیدات و اینکه چه کاری به روند بهبود آن کمک میکند بیان کرد: من فکر میکنم حتما مشاوران و کارشناسانی هستند که کنترل و نظارت کافی دارند، اما من زیاد اطلاعی ندارم و تا جایی که میدانم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک هیئتی وجود دارد برای صدور مجوز تهیه فیلم و باز هم هیئت دیگری وجود دارد برای اکران فیلم. درست نمیدانم آیا کل جنبههای مربوط به سنین مختلف را همین هیئتها بررسی میکنند یا توسط افراد دیگری بررسی میشود، اما من از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خصوص معاونت سینمایی میخواهم اگر کنترلی بر این ماجرا ندارند حتماً برای آرامش خانوادهها نظارت کافی بر آثاری که منتشر و پخش میشوند، داشته باشند.
او در پایان تأکید کرد: موسساتی که برای کودکان فیلم تهیه میکنند نباید تصور کنند که تهیه فیلم برای کودکان آسان است، اتفاقاً کار برای بچهها به مراتب سختتر از تولید فیلم برای بزرگترها است و موسسات باید از کارشناسان و مشاوران، روانشناسان، جامعه شناسان، مربیان دینی وتربیتی استفاده کنند و متولیان دولتی و غیر دولتی هم باید با این نگاه پدرانه و مادرانه به فرزندان جامعه نگاه کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری برنا، تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۱۵۰۶۲۶، borna.news