شعار سال:سعید فلاحفر، کارشناس حفاظت بناهای تاریخی در یادداشت اختصاصی که در اختیار اسکان نيوز قرار داده، نوشت: عکاسی از بناهای تاریخی، به عنوان یکی از شاخههای عکاسی معماری و گونهای از عکاسی مستند است و قاعدتاً خارج از این تعهد میان عکاس و مخاطب جایی نخواهد داشت.
عکاسی از بناهای تاریخی خود به زیرشاخههای مختلفی تقسیم میشود:
1ـ عکاسیهای فنی و ساختمانی و حفاظتی (به منظور شناسایی عارضهها و آسیبهایی که حفاظتگران و مرمتگران در صدد رفع آن خواهند بود. این عکسها علاوه بر زوایه نگاه عکاس، ممکن است از شیوه های فنی و ابزارهای ویژه ای مثل عکاسی مادون قرمز و... هم استفاده کند.)
2ـ عکاسی ثبت مستندات (برای معرفی فنی و پروندههای علمی اثر یا مستندسازی وضعیت موجود بنای تاریخی، اسناد خام پژوهشی و... استفاده و شامل عکاسی از همه نماهای عمومی، منظر، جزئیات معماری و ساختمانی، مصالح، تزئینات و... خواهد بود.)
3ـ عکاسی تبلیغات و معرفی جاذبههای گردشگری (برای استفاده در کاتالوگها، کتابها، پوسترها و کلیه تولیداتی به کار میرود که در دسترس گردشگران و بنگاههای گردشگری قرار میگیرد و به قصد ترغیب بازدید مسافران منتشر میشود. این تصاویر تاکید ویژهای بر جذابیتهای بصری و معرفی فرهنگهای محلی مرتبط دارند. البته بخشی از محتوای این انتشارات ممکن است به دلیل نیاز در معرفی اثر و ارائه اطلاعات علمی، با بخشهای پیشین مشترک باشد.)
مخاطب در این گروه سوم هم تا حدودی خود را پیرو همان سلوک عکاسی مستند و تعهد اخلاقی نانوشته، یعنی صداقت میان عکاس و عکس و بیننده میداند. پس با قوه تشخیص فنی و علمی و احساسی؛ در خصوص صداقت عکسها قضاوت میکند.
مخاطب و گردشگر حرفهای میداند که کدام عکس به طریق عکاسی هوایی و به اصطلاح از دید پرنده تهیه شده و احتمالاً تجربه این زاویه در حین بازدید برای همگان مهیا نیست. اما این عکس میتواند در درک فضا و کلیت اثر، گویا و موثر باشد. یقیناً استفاده از چنین عکسی، حاوی اطلاعات مفیدی پیش از بازدید و حین بازدید است. بیننده عکسهای تبلیغ گردشگری می تواند متوجه زاویه دید بسیار باز و نامتعارف لنز فیش آی یا تفاوت یک عکس پاناروما با دید واقعی چشم انسان و یا کارکرد انواع ترفندهای عکاسانه باشد. میتواند تیرگی و روشنایی انتخابی، زمان طولانی نوردهی، تاثیر بعضی فیلترها، انتخاب درست لحظهها و فصلها و... را تشخیص دهد. پس میتوان پذیرفت که این قبیل عکسها نمیتواند مصداق مغایرت با صداقت و واقعیت فرض شود. گردشگران میدانند که عکاسها مهارتهایی در عکاسی و کشف لحظهها و انتخاب زوایای منحصربهفرد و استفاده درست از امکانات و ابزارهای تخصصی دارند که به یقین فراتر از مهارت یک عکاس آماتور خواهد بود، در حالی که هر عکاس حرفهای دیگری هم عملاً میتواند به آن لحظهها و منظرهای مشابه دست پیدا کند.
متاسفانه اما گاهی آن عهد نانوشته میان عکس و عکاس و مخاطب گسسته میشود. به عنوان نمونه شاهد عکسهایی در بروشورهای توریستی هستیم که واقعاً امکان تجربه آن برای بازدیدکنندگان وجود ندارد. ویرایشهایی که حدود غیرواقعی آن از چشم بیننده پنهان میماند. نورپردازیهای اختصاصی برای بعضی عکسها که شباهتی به وضعیت موجود اثر در ساعات بازدید عمومی ندارد. استفاده از تکنیکهایی که برای مخاطب قابل درک و مقایسه با واقعیت نیست. استفاده از مبلمان و پرسوناژهایی که برخلاف ادعای عکس، یا واقعیت ندارند و یا در شرایط معمولی و بازدیدهای عمومی ارائه نمیشوند. کلا تمام آن چیزهایی که موضوع و بنای تاریخی را به شکلی نشان میدهد که واقعیت ندارد. مثلاً عکسهایی تصنعی از بانوانی بالباسهای محلی که جز در همین عکسها دیده نمیشوند و اصولاً با چنین پوزها و پوششهایی اجازه حضور در آن اماکن تاریخی و موقعیتها را پیدا نمیکنند. کم نیستند زنانی با شالهای رنگی رقصان در باد و دامنهای گلدار حلقهای در مقابل محراب مسجد جامع شهر که نمایش آن قطعاً برای یک توریست غیرایرانی مساوی نوعی فریبکاری است. یا استفاده از مدلهای آموزش دیده به جای اهالی و افراد محلی که در چهره و آرایش و جزئیات فرهنگی و قوم شناسی و... اصیل نیستند.
درج عکسهایی از زاویههای دید غیرممکن برای بازدیدکنندگان یا عکسهای یادگاری افراد در قسمتهایی از بنا که حسب قوانین و پروتکلهای حفاظتی قابل بازدید برای عموم نیستند؛ اگر قابل تفکیک نباشد و تصوری غیرواقعی ایجاد کند، چه معنایی جز فریب دارد؟! نتیجه این که علاوه بر مشکلات حین بازدید، گردشگران ممکن است با خاطرات ناخوشایند و احساسی از ضرر و خسارت ناشی از فریبکاری، محل را ترک کنند. بخشی از این شرح را میتوان در مورد عکاسی از مناظر طبیعی و جاذبههای طبیعتگردی و محیط زیست هم نوشت. با این اوصاف؛ شاید لازم باشد رویهای منطقی و قابل فهم در تهیه و نمایش عکسهای تبلیغاتی از جاذبههای گردشگری و تفاوت آن با سایر موضوعات عکاسی در موضوعات مشابه، تعریف و پیشنهاد شود. به عبارتی مراقبت از «اصالت» و «صداقت» مدنظر باشد و «زیبائی» فدای «قشنگی» ظاهری و «جذابیت فریبکارانه» نشود. اگرچه میدانیم مرزهای سلبی و ایجابی این امر در نظر افراد مختلف یکی نیست.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری اسکان، تاریخ انتشار: 11 خرداد 1400، کدخبر: 35354،www.eskannews.com